gauntleted


مجهز به دستکش زرهی، دستکش دار، دستکش پوشیده

جمله های نمونه

1. She picked up the gauntlet in her incisive Keynote Address to the Conference.
[ترجمه گوگل]او در سخنرانی مهم خود در کنفرانس دستکش را برداشت
[ترجمه ترگمان]سخنان نافذ و نافذ خود را به سوی کنفرانس بر زبان آورد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. They have thrown down the gauntlet to the PM by demanding a referendum.
[ترجمه گوگل]آنها با درخواست رفراندوم، دست خود را به روی نخست وزیر انداخته اند
[ترجمه ترگمان]آن ها با درخواست یک همه پرسی، مبارزه خود را به نخست وزیر محکوم کرده اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. He was quick to take up the gauntlet thrown down by the opposition.
[ترجمه گوگل]او به سرعت دستکشی را که مخالفان انداخته بودند، در دست گرفت
[ترجمه ترگمان]او به سرعت به سوی مخالفان حرکت می کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Before getting the proposals accepted, the government had to run the gauntlet of hostility from its own supporters.
[ترجمه گوگل]قبل از پذیرفته شدن این پیشنهادها، دولت مجبور بود دستکش خصومت را از طرف حامیان خود انجام دهد
[ترجمه ترگمان]پیش از این که پیشنهادها مورد قبول واقع شود، دولت مجبور بود مبارزه خصمانه با حامیان خود را اجرا کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Some of the witnesses had to run the gauntlet of television cameras and reporters.
[ترجمه گوگل]برخی از شاهدان مجبور شدند دستکش دوربین های تلویزیونی و خبرنگاران را در دست بگیرند
[ترجمه ترگمان]برخی از شاهدان مجبور بودند جلوی پای دوربین و گزارشگران تلویزیونی را بگیرند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. The trucks tried to drive to the British base, running the gauntlet of marauding bands of gunmen.
[ترجمه گوگل]کامیون‌ها سعی کردند به سمت پایگاه بریتانیا بروند و گروه‌های غارتگر مردان مسلح را در دست داشتند
[ترجمه ترگمان]کامیون ها تلاش کردند تا به پایگاه انگلیسی ها حرکت کنند و مبارزه با گروه های مسلح مردان مسلح را اداره کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Whoever decides to take up the gauntlet and challenge the Prime Minister will have a tough battle.
[ترجمه گوگل]هر کسی که تصمیم بگیرد دستکش را در دست بگیرد و نخست وزیر را به چالش بکشد، نبرد سختی خواهد داشت
[ترجمه ترگمان]هر کس تصمیم بگیرد مبارزه کند و مبارزه با نخست وزیر را به چالش بکشد، نبرد سختی خواهد داشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. By calling the election at this time, the government has flung down the gauntlet to the opposing parties.
[ترجمه گوگل]با برگزاری انتخابات در این زمان، دولت دستکش را به سوی احزاب مخالف انداخته است
[ترجمه ترگمان]با فرا رسیدن انتخابات در این زمان، دولت مبارزه خود را به احزاب مخالف واگذار کرده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. The foreign secretary ran the gauntlet of demonstrators.
[ترجمه گوگل]وزیر خارجه دستکش تظاهرکنندگان را زد
[ترجمه ترگمان]وزیر امور خارجه به مبارزه تظاهر کنندگان پرداخت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Luxury car firm Jaguar has thrown down the gauntlet to competitors by giving the best guarantee on the market.
[ترجمه گوگل]شرکت خودروسازی لوکس جگوار با اعطای بهترین ضمانت بازار به رقبا دستش را زده است
[ترجمه ترگمان]شرکت خودرو لوکس جگوار با ارائه بهترین ضمانت در بازار به سوی رقبا پیش رفته است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. His Republican rival may be expected to take up the gauntlet.
[ترجمه گوگل]انتظار می رود رقیب جمهوری خواه او دستکش را در دست بگیرد
[ترجمه ترگمان]رقیب جمهوریخواه او ممکن است انتظار آن را داشته باشد که دست به مبارزه بکشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. A price war looks likely now that a leading supermarket has thrown down the gauntlet to its competitors.
[ترجمه گوگل]اکنون که یک سوپرمارکت پیشرو دستکش را به سوی رقبای خود زده است، جنگ قیمت محتمل به نظر می رسد
[ترجمه ترگمان]یک جنگ قیمتی در حال حاضر به نظر می رسد که یک سوپرمارکت پیشرو به سوی رقیبان خود حرکت کرده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. She has thrown down the gauntlet to the newspaper by accusing it of libel.
[ترجمه گوگل]او با متهم کردن روزنامه به افترا، دستکش را به سوی روزنامه انداخته است
[ترجمه ترگمان]او با متهم کردن تهمت به تهمت پای خود را به سوی روزنامه کشانده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Every day they had to run the gauntlet of hostile journalists on their way to school.
[ترجمه گوگل]هر روز مجبور بودند در راه مدرسه دستکش روزنامه نگاران متخاصم را ببندند
[ترجمه ترگمان]هر روز مجبور بودند جلوی پای روزنامه نگاران دشمن را بگیرند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. Our players have to go through a gauntlet of fans to get to their cars.
[ترجمه گوگل]بازیکنان ما برای رسیدن به ماشین هایشان باید از میان انبوه هواداران عبور کنند
[ترجمه ترگمان]بازیکنان ما باید از میان مبارزه طرفداران عبور کنند تا به خودروهای خود برسند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

پیشنهاد کاربران

بپرس