gaudy

/ˈɡɒdi//ˈɡɔːdi/

معنی: روز شادی، لوس، زرق و برق دار، جلف، پر زرق و برق، نمایش دار، پر زرق وبرق وتوخالی
معانی دیگر: (در مورد لباس و ظاهر) رنگارنگ و پرنمایش (ولی نه با خوش سلیقگی)، نمایشی و بی ارزش، اجق وجق، ضیافت، (بیشتر در دانشگاه های انگلیس) ضیافت شام سالیانه، گردهمایی سالیانه

بررسی کلمه

صفت ( adjective )
حالات: gaudier, gaudiest
مشتقات: gaudily (adv.), gaudiness (n.)
• : تعریف: tastelessly or excessively ornamented or colored; flashy; garish.
مترادف: chintzy, flashy, garish, gimcrack, loud, meretricious, showy, tawdry, tinsel
متضاد: elegant, plain, tasteful
مشابه: baroque, bold, camp, cheap, flamboyant, florid, glaring, ornate, overwrought, tacky, tasteless, trashy, trumpery, wild

جمله های نمونه

1. she does not like gaudy colors and dresses conservatively
از رنگ های جلف خوشش نمی آید و محافظه کارانه لباس می پوشد.

2. Gone are the support suspenders and gaudy steel rings that strangled the tower for much of the last decade.
[ترجمه گوگل]آویزهای تکیه گاه و حلقه های فولادی پرزرق و برقی که برج را در بیشتر دهه گذشته خفه کرده بودند، از بین رفته اند
[ترجمه ترگمان]از بند شلوار و حلقه های فولادی پر زرق و برق که در اواخر دهه اخیر برج را خفه کرده بودند، گذشته اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. She was tricked out in gaudy dress.
[ترجمه گوگل]او را با لباس شیک فریب دادند
[ترجمه ترگمان] اون با لباس زرق و برق دار فریب خورد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. We like to bait him about his gaudy ties.
[ترجمه گوگل]ما دوست داریم او را در مورد پیوندهای زیبایش طعمه بگذاریم
[ترجمه ترگمان]ما دوست داریم در مورد کراوات gaudy براش طعمه بذاریم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Her gaudy dress really curls me up.
[ترجمه گوگل]لباس شیک او واقعاً من را فر می کند
[ترجمه ترگمان]لباس پر زرق و برق او مرا از هم جدا کرده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Another one put washing on to a line, gaudy bedclothes and sombre shirts.
[ترجمه گوگل]یکی دیگر لباس شستن را روی خط، رختخواب های شیک و پیراهن های تیره پوشید
[ترجمه ترگمان]دیگری رخت شویی، ملافه پر زرق و برق، پیراهن قشنگی به تن کرده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. She smelled of cheap perfume and wore gaudy clothing and fake costume jewellery.
[ترجمه گوگل]او بوی عطر ارزان قیمت می داد و لباس های شیک و جواهرات جعلی می پوشید
[ترجمه ترگمان]بوی عطر ارزان می داد و لباس های گران قیمت و جواهرات بدلی به تن داشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Not only was it gaudy in appearance but the smell wafting from the kitchen was distinctly malodorous.
[ترجمه گوگل]نه تنها از نظر ظاهری زرق و برق دار بود، بلکه بویی که از آشپزخانه به مشام می‌رسید به‌طور مشخصی بدبو بود
[ترجمه ترگمان]نه تنها ظاهرش پر زرق و برق بود اما بویی که از آشپزخانه می داد به وضوح بد بو بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. The gaudy is an Oxford college reunion for former undergraduates.
[ترجمه گوگل]The Gaudy یک گردهمایی مجدد در کالج آکسفورد برای دانشجویان قبلی است
[ترجمه ترگمان]این نمایشگاه یک تجدید دیدار دانشگاهی آکسفورد برای دانشجویان دوره لیسانس است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. The big boots, the gaudy anorak, the heavy rucsac.
[ترجمه گوگل]چکمه‌های بزرگ، آنورک‌های شیک، روکسای سنگین
[ترجمه ترگمان]چکمه های بزرگ، the پر زرق و برق، the سنگین
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. But there, behind that gaudy, fantastical temple stood a line of monoliths.
[ترجمه گوگل]اما آنجا، پشت آن معبد شیک و خارق العاده، صفی از یکپارچه ها قرار داشت
[ترجمه ترگمان]اما آنجا پشت آن معبد پر زرق و برق، ردیفی از مجسمه های سنگی قرار داشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Beneath a man's jacket the woman wore a gaudy satin slip streaked at the hem with blood.
[ترجمه گوگل]زن زیر ژاکت مردانه یک کتیبه ساتن شیک پوشیده بود که روی لبه‌های آن پر از خون بود
[ترجمه ترگمان]زن زیر نیم تنه یک مرد، یک تکه پارچه ساتن پر زرق و برق به تن داشت که از لبه آن با خون پوشیده شده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. They were gaudy and sexually suggestive and each tailored to the individual characteristics of the woman to be wed.
[ترجمه گوگل]آنها زرنگ و از نظر جنسی تلقین کننده بودند و هر کدام با ویژگی های فردی زنی که قرار بود ازدواج کنند طراحی شده بودند
[ترجمه ترگمان]آن ها پر زرق و برق و تلقین جنسی بودند و هر یک با ویژگی های فردی زن که قرار بود ازدواج کند، طراحی شده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. The younger ones are more gaudy and of course a better size for aquariums.
[ترجمه گوگل]جوان ترها زرنگ تر و البته اندازه بهتری برای آکواریوم ها هستند
[ترجمه ترگمان]The کوچک تر از gaudy هستند و البته به اندازه یک آکواریوم بهتر
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. Yet nothing can quite make up for the gaudy excesses of the auto-da-fe.
[ترجمه گوگل]با این حال، هیچ چیز نمی تواند افراط و تفریط زشت خودکار-دا-فه را جبران کند
[ترجمه ترگمان]با این حال، هیچ چیز نمی تواند به حد کافی برای کاره ای زیاد و پر زرق و برق of ساخته شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

روز شادی (اسم)
jubilee, gaudy

لوس (صفت)
spoiled, fickle, facetious, capricious, gaudy, spoilt

زرق و برق دار (صفت)
shiny, loud, showy, trumpery, gaudy, tinsel, gorgeous, flashy, flamboyant, tawdry

جلف (صفت)
sporty, foppish, rank, gaudy, jaunty, racy, tawdry

پر زرق و برق (صفت)
splendid, gaudy, sheeny

نمایش دار (صفت)
gaudy, gorgeous

پر زرق و برق و توخالی (صفت)
gaudy, high-sounding

انگلیسی به انگلیسی

• showy, flashy, garish; tacky; excessively colorful, overly ornamented
something that is gaudy is very brightly coloured; used showing disapproval.

پیشنهاد کاربران

✨ از مجموعه لغات GRE ✨
✍ توضیح: Overly showy or flashy, often tastelessly 🎉
🔍 مترادف: Ostentatious
✅ مثال: The gaudy decorations overwhelmed the small room
نمایشی، ظاهری
🔍 دوستان مشتقات ( derivatives ) این کلمه اینها هستند:
✅ فعل ( verb ) : _
✅️ اسم ( noun ) : gaudiness / gaud
✅️ صفت ( adjective ) : gaudy
✅️ قید ( adverb ) : gaudily
متظاهر
رنگ جیغ، رنگی که ارزش چندانی ندارد .
بیش از حد زرق و برق دار، جلف، showy, shallow and tasteless

بپرس