gaudily


بطورزرق وبرق دار، بطورجلف یالوس، ازروی خودنمایی

جمله های نمونه

1. A large, often gaudily ornate building used for entertainment or exhibitions.
[ترجمه گوگل]ساختمانی بزرگ و اغلب بسیار زیبا که برای سرگرمی یا نمایشگاه استفاده می شود
[ترجمه ترگمان]یک ساختمان بزرگ و پر زرق و برق که برای سرگرمی و یا نمایش مورد استفاده قرار می گرفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Wear it as gaudily as you like.
[ترجمه گوگل]هر طور که دوست دارید آن را زیبا بپوشید
[ترجمه ترگمان]همان طور که دوست دارید، آن را در نور خیره کننده بپوشید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. She painted her lips gaudily.
[ترجمه گوگل]لب هایش را به زیبایی نقاشی کرد
[ترجمه ترگمان]او لب هایش را در نور خیره کننده نقاشی کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Time and again in east Asia and in Germany Ferguson has returned to the subject of how his midfield will make up the goals that came from Ronaldo's gaudily coloured boots.
[ترجمه گوگل]بارها و بارها در شرق آسیا و در آلمان فرگوسن به این موضوع بازگشته است که خط هافبک او چگونه گل هایی را که از کفش های رنگارنگ رونالدو به دست می آید، تشکیل می دهد
[ترجمه ترگمان]زمان و دوباره در شرق آسیا و در آلمان فرگوسن به موضوع این موضوع بازگشته است که چگونه میانه میانه، اهدافی را که از چکمه های gaudily رونالدو رسید بدست خواهد آورد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. It revolved around handsome young men - dressed up gaudily, highly trained in seduction, paid to lounge around in special bars.
[ترجمه گوگل]این داستان حول محور مردان جوان خوش تیپ می چرخید - لباس های زیبایی به تن داشتند، در اغواگری بسیار آموزش دیده بودند، و پول می گرفتند تا در بارهای ویژه استراحت کنند
[ترجمه ترگمان]دور تا دور و بر مردان جوان زیبا که در نور خیره کننده لباس پوشیده بودند و در نور خیره کننده جا به جا شده بودند می چرخید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Above the chimney were sundry villainous ; old guns, and a couple of horse-pistols: and, by way of ornament, three gaudily painted canisters disposed along its ledge.
[ترجمه گوگل]در بالای دودکش افراد شرور مختلف بودند اسلحه های قدیمی و چند تپانچه اسب: و از طریق تزئینات، سه قوطی رنگ آمیزی زیبا در امتداد طاقچه آن قرار داشت
[ترجمه ترگمان]در بالای بخاری یک جفت تپانچه و دو تپانچه و یک جفت تپانچه و سه تپانچه که در نور خیره کننده دیده می شد، دیده می شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Swathes of smoke mark out the shashlik kebab stalls beside sellers of reams of gaudily coloured polyester material.
[ترجمه گوگل]تکه‌های دود دکه‌های کباب کباب‌های شیشلیک را در کنار فروشنده‌هایی از مواد پلی‌استر رنگارنگ برجسته نشان می‌دهد
[ترجمه ترگمان]دود سیگار، غرفه های shashlik kebab را در کنار فروشندگان reams از مواد پلی استر رنگین نشان می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• showily, flashily, in a garish manner

پیشنهاد کاربران

🔍 دوستان مشتقات ( derivatives ) این کلمه اینها هستند:
✅ فعل ( verb ) : _
✅️ اسم ( noun ) : gaudiness / gaud
✅️ صفت ( adjective ) : gaudy
✅️ قید ( adverb ) : gaudily

بپرس