gastrula


معنی: شکمک
معانی دیگر: (جانورشناسی) کماله (نوعی جنین که در مراحل اولیه ی رشد بوده و مشتمل بر کیسه ای است که دارای یک جدار داخلی یا درون پوست و یک جدار خارجی یا برون پوست است)، گاسترولا، مرحله ای از دوران جنینی جانوران پس از مرحله ی بلاستولا، ریز شکم، مرحله رویانی اولیه پس از بلاستولا

بررسی کلمه

اسم ( noun )
حالات: gastrulae, gastrulas
مشتقات: gastrular (adj.)
• : تعریف: an embryo in an early stage of development consisting of two saclike layers of cells that enclose a central cavity.

جمله های نمونه

1. The central cavity of the gastrula, which ultimately becomes the intestinal or digestive cavity.
[ترجمه گوگل]حفره مرکزی گاسترولا که در نهایت به حفره روده یا گوارشی تبدیل می شود
[ترجمه ترگمان]حفره مرکزی of که نهایتا تبدیل به روده یا حفره هاضمه می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. The results showed:At gastrula stage, the cells in front of the embryonic area gradually cleave to form optic disc rudiment.
[ترجمه گوگل]نتایج نشان داد: در مرحله گاسترولا، سلول‌های جلوی ناحیه جنینی به تدریج جدا می‌شوند و پایه دیسک بینایی را تشکیل می‌دهند
[ترجمه ترگمان]نتایج نشان داد: در مرحله gastrula، سلول هایی که در مقابل ناحیه جنینی قرار دارند به تدریج یک دیسک نوری ایجاد می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Due to the shortage of trustworthy evidence of gastrula and hatching, their phylogenetic affinity remains a problem of long controversy.
[ترجمه گوگل]با توجه به کمبود شواهد قابل اعتماد گاسترولا و جوجه ریزی، میل ترکیبی فیلوژنتیکی آنها همچنان یک مشکل بحث طولانی مدت است
[ترجمه ترگمان]به دلیل کمبود مدرک قابل اعتماد از gastrula و hatching شدن، پیوستگی نژاد پرستی آن ها همچنان یک مساله بحث برانگیز است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. However, the embryos at gastrula or heart beating stage were very sensitive to UV irradiation, showing just damage effect, which was very strong even at very low amount of the UV irradiation.
[ترجمه گوگل]با این حال، جنین ها در مرحله گاسترولا یا ضربان قلب به تابش اشعه ماوراء بنفش بسیار حساس بودند و فقط اثر آسیب را نشان می دادند، که حتی در مقدار بسیار کم تابش UV بسیار قوی بود
[ترجمه ترگمان]با این حال، جنین های جهش یافته در ضربان قلب یا ضربان قلب بسیار حساس به تابش UV بودند، که تنها اثر آسیب را نشان می داد که حتی در مقادیر بسیار پایین تابش UV نیز بسیار قوی بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. However, content of the dissolvable protein and amino acid during gastrula stage during blastula stage.
[ترجمه گوگل]با این حال، محتوای پروتئین قابل حل و اسید آمینه در مرحله گاسترولا در مرحله بلاستولا
[ترجمه ترگمان]با این حال، محتوای پروتیین dissolvable و آمینو اسید در طول مرحله gastrula در طول مرحله blastula نشان داده می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. The results showed that, the digestive canal initiated from the gastrocoele, which was formed by invagination at gastrula stage.
[ترجمه گوگل]نتایج نشان داد که مجرای گوارشی از گاستروکوئل شروع می‌شود که در مرحله گاسترولا از انواژیناسیون تشکیل شده است
[ترجمه ترگمان]نتایج نشان داد که کانال گوارشی از the آغاز شد که توسط invagination در مرحله gastrula شکل گرفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Embryology The splitting of the blastoderm into two layers of cells to form a gastrula.
[ترجمه گوگل]جنین شناسی تقسیم بلاستودرم به دو لایه سلولی برای تشکیل گاسترولا
[ترجمه ترگمان]Embryology تقسیم of به دو لایه از سلول ها برای تشکیل یک gastrula
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. The subcultural 4-10 generational cells as donors were transferred into unfertilized eggs with nuclei from common carp and golden carp as receptors, finally, the embryo developed to gastrula stage.
[ترجمه گوگل]سلول‌های نسل 4 تا 10 خرده‌فرهنگ به‌عنوان اهداکننده به تخم‌های بارور نشده با هسته‌های کپور معمولی و کپور طلایی به‌عنوان گیرنده منتقل شدند و در نهایت، جنین به مرحله گاسترولا توسعه یافت
[ترجمه ترگمان]این خرده فرهنگ ۴ - ۱۰ نسلی به عنوان اهدا کننده به unfertilized تخم با هسته از کپور معمولی و کپور طلایی به عنوان گیرنده انتقال داده شد و درنهایت جنین به مرحله gastrula توسعه یافت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Yin, Z. J., Zhu, M. Y., 20Epibolic gastrula embryo fossils from the Ediacaran Weng'an Biota (Guizhou, Southwest China).
[ترجمه گوگل]یین، ز جی, ژو، ام ای, فسیل‌های جنین گاسترولای اپیبولیک از Ediacaran Weng'an Biota (گوئیژو، جنوب غربی چین)
[ترجمه ترگمان]یین، Z جی, ژو، م Y ۲۰ Epibolic gastrula جنینی از the Weng یک Biota (Guizhou، جنوب غربی چین)
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Cell junctions of the presumptive ectoderm cells of early gastrula of Cynops orientalis were studied with freeze-etching method and ultrathin sectioning.
[ترجمه گوگل]اتصالات سلولی سلول های اکتودرم احتمالی گاسترولای اولیه Cynops orientalis با روش فریز اچ و برش فوق نازک مورد مطالعه قرار گرفت
[ترجمه ترگمان]اتصال سلولی سلول های ectoderm presumptive اولیه gastrula orientalis با روش حکاکی شده و sectioning بسیار باریک مورد مطالعه قرار گرفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

شکمک (اسم)
gastrula

انگلیسی به انگلیسی

• stage in embryonic development (biology)

پیشنهاد کاربران

gastrula ( زیست‏شناسی )
واژه مصوب: کُماله
تعریف: ساختاری فنجانی‏شکل در فرایند تشکیل جنین که از یک ردیف یاخته در اطراف و یک حفرۀ پر از مایع در مرکز تشکیل شده است

بپرس