gastropod

/ˈɡæstrəpɑːd//ˈɡæstrəpɒd/

معنی: شکم پاوران، شکم پایان
معانی دیگر: (جانورشناسی) شکم پا(هر یک از نرم تنان رسته ی gastropoda مثل حلزون ها)

بررسی کلمه

اسم ( noun )
• : تعریف: any of a wide variety of mollusks, such as the snail or limpet, usu. having a large muscular organ for creeping.
صفت ( adjective )
• : تعریف: of, concerning, or being a member of the gastropods.

جمله های نمونه

1. This large gastropod is preserved in an oolitic limestone.
[ترجمه گوگل]این گاستروپود بزرگ در یک سنگ آهک اولیتی نگهداری می شود
[ترجمه ترگمان]این gastropod بزرگ در سنگ آهک oolitic حفظ می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. In one experiment gastropods whose shells were deliberately crushed by researchers and returned to the wild lived as long as uninjured controls.
[ترجمه گوگل]در یک آزمایش، گاستروپودهایی که پوسته‌هایشان عمداً توسط محققان له شد و به طبیعت بازگردانده شد، تا زمانی که گروه کنترل آسیب ندیده زندگی کردند
[ترجمه ترگمان]در یک آزمایش gastropods که پوسته های آن عمدا توسط محققین خرد شده بودند و به حیات وحش بازگشتند تا زمانی که کنترل سالم به دست آید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Many gastropods are grazers: they use their radula to rasp away at algae.
[ترجمه گوگل]بسیاری از گاستروپودها چرنده هستند: آنها از رادولا خود برای دور زدن جلبک ها استفاده می کنند
[ترجمه ترگمان]بسیاری از gastropods grazers هستند: آن ها از radula برای rasp کردن جلبک ها استفاده می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. This strange Malaysian gastropod has a shell that defies the standard laws of shell twisting.
[ترجمه گوگل]این گاستروپود عجیب مالزیایی دارای پوسته ای است که قوانین استاندارد چرخاندن صدف را به چالش می کشد
[ترجمه ترگمان]این gastropod strange strange a است که قوانین استاندارد of را به مبارزه می طلبد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Any of various marine gastropod mollusks of the subclass or order Opisthobranchia, characterized by gills, a shell that is reduced or absent, and two pairs of tentacles.
[ترجمه گوگل]هر یک از نرم تنان گاستروپود دریایی مختلف از زیر کلاس یا راسته Opisthobranchia که با آبشش، پوسته کاهش یافته یا وجود ندارد و دو جفت شاخک مشخص می شود
[ترجمه ترگمان]هر یک از بخش های مختلف نرم تنان دریایی، زیر رده و یا Opisthobranchia که توسط فلس دار مشخص شده اند، یک پوسته است که کم یا غایب است و دو جفت پیچ دار
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Of or relating to a gastropod shell that coils clockwise and has its aperture to the right when facing the observer with the apex upward.
[ترجمه گوگل]مربوط به پوسته معده است که در جهت عقربه‌های ساعت می‌پیچد و هنگام رو به ناظر با راس رو به بالا، دهانه آن به سمت راست است
[ترجمه ترگمان]یا مربوط به پوسته gastropod که در جهت عقربه های ساعت در جهت عقربه های ساعت قرار دارد و دیافراگم آن را در هنگام مواجهه با ناظر با نوک بالا به سمت راست دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. This gastropod (from the Hydatinidae family) was recently discovered living on a sperm whale carcass in the deep sea near Kagoshima in southern Japan.
[ترجمه گوگل]این گاستروپود (از خانواده Hydatinidae) اخیراً روی لاشه نهنگ اسپرم در اعماق دریا نزدیک کاگوشیما در جنوب ژاپن کشف شد
[ترجمه ترگمان]این gastropod (از خانواده Hydatinidae)به تازگی کشف شد که در لاشه نهنگ اسپرم در دریای عمیق نزدیک کاگوشیما در جنوب ژاپن زندگی می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. The spider conch (Lambis chiragra), a gastropod mollusk with six fingerlike projections sticking out of its shell, is one of these seabed dwellers.
[ترجمه گوگل]حلزون عنکبوتی (Lambis chiragra)، نرم تنان معده پا که شش برآمدگی انگشت مانند از پوسته آن بیرون زده است، یکی از این ساکنان بستر دریا است
[ترجمه ترگمان]عنکبوت ماده حلزونی (Lambis chiragra)، یک gastropod gastropod با شش برآمدگی fingerlike که از پوسته خود بیرون زده است، یکی از این ساکنان دریاست
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Most marine gastropod mollusks develop a ciliate swimming organ in certain larval stages.
[ترجمه گوگل]اکثر نرم تنان گاستروپود دریایی یک اندام شنای مژک دار در مراحل خاصی از لاروی ایجاد می کنند
[ترجمه ترگمان]بسیاری از نرم تنان دریایی gastropod در مراحل تکامل لاروی یک عضو شنا ciliate را ایجاد می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. The Pomacea canaliculata (Lamarck), an invasive freshwater gastropod, causes a series of problems of the production of rice, ecological environment and parasitic diseases dispersion.
[ترجمه گوگل]Pomacea canaliculata (Lamarck)، یک گاستروپود مهاجم آب شیرین، باعث ایجاد یک سری مشکلات در تولید برنج، محیط زیست محیطی و پراکندگی بیماری های انگلی می شود
[ترجمه ترگمان]The canaliculata (لامارک)، یکی از gastropod تهاجمی آب های شیرین، موجب بروز مشکلاتی در تولید برنج، محیط زیست اکولوژیکی و پراکندگی بیماری های انگلی شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. The fossils of algae, ostracoda, foraminifera, gastropod and polychaeta were found in the Tertiary carbonate beds in the west of Chaidamu Basin.
[ترجمه گوگل]فسیل های جلبک، استراکودا، روزن داران، گاستروپود و چند چاتا در بسترهای کربناته سوم در غرب حوضه چایدامو یافت شد
[ترجمه ترگمان]The جلبک، ostracoda، foraminifera، gastropod و polychaeta در بس ترهای کربنات Tertiary در غرب حوضه Chaidamu یافت شدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. The series of fossils shown here demonstrate the different sizes gastropods of one species attain.
[ترجمه گوگل]مجموعه‌ای از فسیل‌هایی که در اینجا نشان داده شده‌اند، اندازه‌های مختلف معده‌پایان یک گونه را نشان می‌دهند
[ترجمه ترگمان]مجموعه ای از فسیل ها که در اینجا نشان داده شده اند، نشان می دهند که اندازه های مختلف gastropods یک گونه به دست می آیند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. The long, stout spines are an unusual feature which discriminates this species from other gastropods.
[ترجمه گوگل]خارهای بلند و تنومند یک ویژگی غیرمعمول است که این گونه را از سایر گاستروپودها متمایز می کند
[ترجمه ترگمان]تیغ های بلند و قوی یک ویژگی غیر معمول هستند که این گونه را از gastropods دیگر متمایز می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. It will now be clear why you can sometimes find so many different fossil gastropod shells together in a single fossil deposit.
[ترجمه گوگل]اکنون مشخص می‌شود که چرا گاهی اوقات می‌توانید بسیاری از پوسته‌های گاستروپود فسیلی مختلف را با هم در یک ذخایر فسیلی پیدا کنید
[ترجمه ترگمان]اکنون روشن است که چرا گاهی اوقات شما می توانید تعداد زیادی از shells های فسیلی مختلف را در یک مخزن سوخت فسیلی پیدا کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

شکم پاوران (اسم)
gastropod

شکم پایان (اسم)
gastropod

انگلیسی به انگلیسی

• member of the mollusk family (i.e. snails, slugs, etc.)

پیشنهاد کاربران

بپرس