1. Rumpipumpy nosed Gastronomical out of third.
[ترجمه گوگل]Rumpipumpy Nosed Gastronomical از رتبه سوم
[ترجمه ترگمان]بینی عقابی با بینی سوم از اتاق سوم بیرون آمد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]بینی عقابی با بینی سوم از اتاق سوم بیرون آمد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. Gastronomical suggestions: The best cuts of red meat, finely prepared; feathered game and dishes in red wine sauces, mildly spiced. Classical cheeses including fairly strong ones.
[ترجمه گوگل]پیشنهادات گوارشی: بهترین برش های گوشت قرمز، ریز تهیه شده شکار پر و ظروف در سس شراب قرمز، با ادویه ملایم پنیرهای کلاسیک از جمله پنیرهای نسبتاً قوی
[ترجمه ترگمان]gastronomical suggestions: بهترین برش های گوشت قرمز، finely آماده، بازی پر دار و ظرف های شراب قرمز که به آرامی چاشنی شده است پنیرهای کلاسیک از جمله ones نسبتا قوی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]gastronomical suggestions: بهترین برش های گوشت قرمز، finely آماده، بازی پر دار و ظرف های شراب قرمز که به آرامی چاشنی شده است پنیرهای کلاسیک از جمله ones نسبتا قوی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. K. Fisher in her book "The Gastronomical Me, " Ms. Stuart liked to cook Sunday dinners for them.
[ترجمه گوگل]کی فیشر در کتاب خود "من معده" خانم استوارت دوست داشت برای آنها شام یکشنبه بپزد
[ترجمه ترگمان]\"خانم استوارت\" در کتاب خود به نام \"من gastronomical\" دوست داشت غذاهای روز یکشنبه برای آن ها تهیه کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]\"خانم استوارت\" در کتاب خود به نام \"من gastronomical\" دوست داشت غذاهای روز یکشنبه برای آن ها تهیه کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. One great way to take in the gastronomical delights of the city is to take in a restaurant tour by Hawaii Food Tours (created by former executive chef and food critic Matthew Gray).
[ترجمه گوگل]یکی از راههای عالی برای لذت بردن از لذتهای خوراکی شهر، شرکت در یک تور رستوران توسط Hawaii Food Tours (که توسط سرآشپز اجرایی سابق و منتقد غذا متیو گری ایجاد شده است) است
[ترجمه ترگمان]یک راه عالی برای لذت بردن از لذت های gastronomical شهر این است که تور رستورانی را از تور غذایی هاوایی به دست آورید (که توسط سرآشپز اجرایی سابق و منتقد غذا، متیو گری ایجاد شده است)
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]یک راه عالی برای لذت بردن از لذت های gastronomical شهر این است که تور رستورانی را از تور غذایی هاوایی به دست آورید (که توسط سرآشپز اجرایی سابق و منتقد غذا، متیو گری ایجاد شده است)
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. Every nation has its gastronomical language, closely linked to its own culture and all those culinary traditions need to be preserved.
[ترجمه گوگل]هر ملتی زبان غذا شناسی خود را دارد که با فرهنگ خود پیوند نزدیک دارد و همه آن سنت های آشپزی باید حفظ شوند
[ترجمه ترگمان]هر کشوری زبان gastronomical دارد که ارتباط نزدیکی با فرهنگ خودش دارد و تمام آن سنت های غذاهایی که لازم است حفظ شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]هر کشوری زبان gastronomical دارد که ارتباط نزدیکی با فرهنگ خودش دارد و تمام آن سنت های غذاهایی که لازم است حفظ شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. Friday will bring a 5-mile run, the extra half-mile my grueling expiation of any gastronomical indulgences during the week.
[ترجمه گوگل]جمعه یک دوی 5 مایلی را به ارمغان خواهد آورد، نیم مایل اضافی که من برای هر گونه افراط و تفریط غذایی در طول هفته جبران می کنم
[ترجمه ترگمان]جمعه ۵ کیلومتر طول خواهد کشید، و در طی این هفته نیم مایل اضافی برای خرید و فروش آمرزشنامه فروش خواهد داشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]جمعه ۵ کیلومتر طول خواهد کشید، و در طی این هفته نیم مایل اضافی برای خرید و فروش آمرزشنامه فروش خواهد داشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. A file picture taken on March 200in Paris, France, shows Jean-Luc Naret, president of Michelin Guides, presenting the "France 2008" gastronomical red guide.
[ترجمه گوگل]یک تصویر فایلی که در مارس 200 در پاریس، فرانسه گرفته شده است، ژان لوک نارت، رئیس راهنمای میشلین را نشان می دهد که راهنمای قرمز خوراکی "فرانسه 2008" را ارائه می دهد
[ترجمه ترگمان]تصویر فایلی که در روز ۲۰۰ مارس در پاریس در فرانسه گرفته شد، جین لوک Naret، رئیس of و ارائه راهنمای قرمز \"فرانسه ۲۰۰۸\" را نشان می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]تصویر فایلی که در روز ۲۰۰ مارس در پاریس در فرانسه گرفته شد، جین لوک Naret، رئیس of و ارائه راهنمای قرمز \"فرانسه ۲۰۰۸\" را نشان می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. Mrs. McCaskey dodged in time. She reached for a flat-iron, with which, as a sort of cordial, she hoped to bring the gastronomical duel to a close.
[ترجمه گوگل]خانم مک کاسکی به موقع طفره رفت او دستش را دراز کرد، که با آن، به نوعی صمیمانه، امیدوار بود که دوئل خوراکی را به پایان برساند
[ترجمه ترگمان]خانم مک McCaskey به موقع جاخالی داد او دستش را به طرف یک آهن مسطح دراز کرد که با آن، به عنوان یک نوع صمیمی، به دوئل gastronomical gastronomical نزدیک شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]خانم مک McCaskey به موقع جاخالی داد او دستش را به طرف یک آهن مسطح دراز کرد که با آن، به عنوان یک نوع صمیمی، به دوئل gastronomical gastronomical نزدیک شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. The best part of working with him, though, was strictly gastronomical—all the French fries and hamburgers I could eat.
[ترجمه گوگل]با این حال، بهترین بخش کار با او، کاملاً خوراکی بود - همه سیب زمینی سرخ کرده و همبرگرهایی که می توانستم بخورم
[ترجمه ترگمان]بهترین بخش کار کردن با او، با وجود اینکه، کاملا gastronomical، همه سیب زمینی سرخ کرده و همبرگر فرانسوی بود که می توانستم بخورم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]بهترین بخش کار کردن با او، با وجود اینکه، کاملا gastronomical، همه سیب زمینی سرخ کرده و همبرگر فرانسوی بود که می توانستم بخورم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید