gastrointestinal

/ˌɡæstroʊɪnˈtestɪnl̩//ˌɡæstrəʊɪnˈtestɪnl̩/

معنی: معدی و رودهای، مربوط به معده و روده
معانی دیگر: گواره روده ای، وابسته بمعده وروده، معدی امعائی

بررسی کلمه

صفت ( adjective )
• : تعریف: of, concerning, or having an effect on the stomach and intestines.

جمله های نمونه

1. The gastrointestinal investigations comprised sigmoidoscopy, barium enema and upper intestinal endoscopy as these are most readily available in the United Kingdom.
[ترجمه گوگل]بررسی‌های گوارشی شامل سیگموئیدوسکوپی، تنقیه باریم و آندوسکوپی روده فوقانی است، زیرا این موارد در بریتانیا به راحتی در دسترس هستند
[ترجمه ترگمان]تحقیقات معده و روده شامل sigmoidoscopy، barium enema و روده ای فوقانی بیشتر است، چرا که این مواد به راحتی در انگلستان در دسترس هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. The upper limit of normal for gastrointestinal blood loss is less than 0 ml/day.
[ترجمه گوگل]حد بالای طبیعی برای از دست دادن خون دستگاه گوارش کمتر از 0 میلی لیتر در روز است
[ترجمه ترگمان]حد بالایی نرمال برای خون معده و روده کم تر از ۰ میلی لیتر بر روز است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Upper gastrointestinal radiography was performed in 42 patients and endoscopy with biopsy specimens in 48 patients.
[ترجمه گوگل]رادیوگرافی دستگاه گوارش فوقانی در 42 بیمار و آندوسکوپی با نمونه بیوپسی در 48 بیمار انجام شد
[ترجمه ترگمان]در ۴۲ بیمار از radiography gastrointestinal و endoscopy با نمونه برداری از نمونه ها در ۴۸ بیمار انجام شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. In addition, they often reacted immediately, while gastrointestinal symptoms were commonly manifested later.
[ترجمه گوگل]علاوه بر این، آنها اغلب بلافاصله واکنش نشان می‌دهند، در حالی که علائم گوارشی معمولاً بعداً ظاهر می‌شوند
[ترجمه ترگمان]علاوه بر این، آن ها اغلب بلافاصله واکنش نشان دادند، در حالی که علایم معده و روده معمولا بعدا آشکار شدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Gastrointestinal epithelial cell proliferation is influenced by many hormonal, paracrine, and intraluminal agents.
[ترجمه گوگل]تکثیر سلول های اپیتلیال دستگاه گوارش تحت تأثیر بسیاری از عوامل هورمونی، پاراکرینی و داخل مجرای قرار می گیرد
[ترجمه ترگمان]تکثیر سلول های اپی تلیال Gastrointestinal توسط بسیاری از عوامل هورمونی، paracrine و intraluminal تحت تاثیر قرار می گیرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Overall severity of gastrointestinal symptoms influenced the final height centile as it had height velocity during the initial years of follow up.
[ترجمه گوگل]شدت کلی علائم گوارشی بر صدک نهایی قد تأثیر گذاشت زیرا در سالهای اولیه پیگیری دارای سرعت ارتفاع بود
[ترجمه ترگمان]به طور کلی، شدت علایم معده و روده بر ارتفاع نهایی تاثیر گذاشت چون در طول سال های اولیه پی گیری سرعت ارتفاع داشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Continued secretion of cations into gastrointestinal fluids may therefore be important in influencing the absorption of dietary trace metals.
[ترجمه گوگل]بنابراین ترشح مداوم کاتیون ها در مایعات گوارشی ممکن است در تأثیرگذاری بر جذب فلزات کمیاب در رژیم غذایی مهم باشد
[ترجمه ترگمان]بنابراین، ادامه ترشح کاتیون ها در مایعات معده و روده ممکن است در تاثیر گذاری بر جذب فلزات رد غذایی از اهمیت بالایی برخوردار باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Neuropeptide Y has also been isolated from the gastrointestinal tract with large concentrations found in the biliary tree.
[ترجمه گوگل]نوروپپتید Y نیز از دستگاه گوارش با غلظت های زیاد در درخت صفراوی جدا شده است
[ترجمه ترگمان]Neuropeptide Y نیز از دستگاه گوارش جدا شده است و غلظت های زیادی در درخت biliary یافت می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Immunohistological investigation shows the same changes in the gastrointestinal mucosa as seen in the salivary glands.
[ترجمه گوگل]بررسی ایمونوهیستولوژیک همان تغییراتی را که در غدد بزاقی مشاهده می شود در مخاط دستگاه گوارش نشان می دهد
[ترجمه ترگمان]تحقیقات Immunohistological نیز همان تغییرات دستگاه گوارش را نشان می دهد که در غدد salivary دیده می شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Vomiting can lead to dental erosion and gastrointestinal reflux.
[ترجمه گوگل]استفراغ می تواند منجر به فرسایش دندان و رفلاکس معده شود
[ترجمه ترگمان]گرفتگی بینی می تواند منجر به فرسایش دندان و برگشت معده و روده شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. The side effects of this drug include gastrointestinal uPset and skin rash.
[ترجمه Luna] عوارض جانبی این دارو شامل ناراحتی گوارشی و خارش پوست است.
|
[ترجمه گوگل]از عوارض این دارو می توان به ناراحتی گوارشی و راش پوستی اشاره کرد
[ترجمه ترگمان]عوارض جانبی این دارو عبارتند از upset معده و روده و خارش پوست
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Particular attention must be paid to gastrointestinal drainage tubes since pancreatic and small bowel secretions are rich in bicarbonate.
[ترجمه گوگل]توجه ویژه ای باید به لوله های زهکشی دستگاه گوارش شود زیرا ترشحات پانکراس و روده کوچک سرشار از بی کربنات هستند
[ترجمه ترگمان]از آنجایی که ترشحات روده و روده کوچک در جوش شیرین غنی هستند، باید توجه خاصی به لوله های فاضلاب دستگاه گوارش مبذول شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. The effects of serotonin on gastrointestinal motor function are generally believed to be mediated through myenteric plexus neurons.
[ترجمه گوگل]به طور کلی اعتقاد بر این است که اثرات سروتونین بر عملکرد حرکتی دستگاه گوارش از طریق نورون های شبکه میانتریک انجام می شود
[ترجمه ترگمان]معتقدند که اثرات سروتونین در عملکرد موتور دستگاه گوارش به طور کلی از طریق نورون های شبکه کوروئید به عمل می آید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. The next is to find out if the deficiency is a result of gastrointestinal blood loss or malabsorption.
[ترجمه گوگل]مورد بعدی این است که بفهمیم آیا کمبود در نتیجه از دست دادن خون دستگاه گوارش است یا سوء جذب
[ترجمه ترگمان]نکته بعدی این است که بفهمیم آیا این کمبود ناشی از فقدان خون معده و روده است یا خیر
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

معدی و روده ای (صفت)
gastrointestinal

مربوط به معده و روده (صفت)
gastrointestinal

انگلیسی به انگلیسی

• of the intestine and stomach (anatomy)

پیشنهاد کاربران

مربوط به دل و روده و دستگاه گوارشی بدن
Gastrointestinal ( adj ) ( in Intermediate 3 ) : relating to the stomach and intestines
معنی تعریف : به دل و روده مربوط میشه
معنی کلی کلمه : گوارشی
راه های گوراشی
صفت مربوط به روده و سیستم گوارش
Related to stomach
مربوط به معده و گوارش
Acetylcholine has many functions: It is responsible for much of the stimulation of muscles, including the muscles of the gastro intestinal system.
معدی - روده ای

گوارشی
معدی - روده ای

بپرس