gasser

/ˈɡæsər//ˈɡæsə/

معنی: خوشی، خود ستا، گاز دار
معانی دیگر: (خودمانی - شخص یا چیز) مضحک، خنده آور، جالب، چاه گاز، چاه نفت (که از آن گاز استخراج می شود)، (خودمانی) آدم پرحرف، وراج، پرچانه، پرسردو صدا، مضحک

جمله های نمونه

1. his joke was a gasser
جوک او خیلی خنده دار بود.

2. his new book is a gasser
کتاب جدید او بسیار جالب است.

3. England's taboo and custom Three taboos Cannot the gasser English have the custom which lines up.
[ترجمه گوگل]تابو و سفارشی انگلستان سه تابو
[ترجمه ترگمان]تابو و عادت انگلستان سه تابوهای است که نمی توان آن را به انگلیسی آموخت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Charles is such a gasser when he gets going about himself.
[ترجمه گوگل]چارلز وقتی خودش را به کار می اندازد، چنان گازکش می شود
[ترجمه ترگمان]چارلز وقتی به خودش می ره گوزو مثل گوزو حرف میزنه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. The gasser is one kind the behavior which makes one despise.
[ترجمه گوگل]گازدهنده یکی از انواع رفتارهایی است که باعث می شود فرد حقیر باشد
[ترجمه ترگمان]گوزو یکی از behavior که آدم را تحقیر می کنه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Gasser was the master of Rome.
[ترجمه گوگل]گاسر استاد رم بود
[ترجمه ترگمان] گوزو استاد روم بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. 'We have to reinvest to remain competitive, and that requires a lot of focus and resources on our part, ' ITG's Mr. Gasser said.
[ترجمه گوگل]آقای گاسر از ITG گفت: "ما برای رقابتی ماندن باید دوباره سرمایه گذاری کنیم و این نیاز به تمرکز و منابع زیادی از سوی ما دارد "
[ترجمه ترگمان]آقای gasser گفت: ما باید دوباره سرمایه گذاری کنیم تا رقابتی باقی بمانیم و این نیاز به تمرکز و منابع زیادی در بخش ما دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Computers do not solve problems, they execute solutions"- Laurent Gasser".
[ترجمه گوگل]رایانه ها مشکلات را حل نمی کنند، آنها راه حل ها را اجرا می کنند" - Laurent Gasser"
[ترجمه ترگمان]کامپیوترها مشکلات را حل نمی کنند، راه حل ها را اجرا می کنند \"- لورانت gasser\"
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. The problems and the solution of blast furnace tuyere in the casting are introduced. Measurements on lowering gasser and needle hole is analysed.
[ترجمه گوگل]مشکلات و راه حل لوله کوره بلند در ریخته گری معرفی شده است اندازه‌گیری‌های مربوط به کاهش گاز و سوراخ سوزن مورد تجزیه و تحلیل قرار می‌گیرد
[ترجمه ترگمان]مشکلات و راه حل کوره انفجار کوره در ریخته گری معرفی می شوند اندازه گیری ها بر روی کاهش gasser و سوراخ سوزن بررسی می شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

خوشی (اسم)
fun, rejoicing, gaiety, glee, exhilaration, mirth, merriment, spree, solace, pleasure, delight, joy, enjoyment, gust, ball, frolic, festivity, gasser, jollification, consolation, joyfulness, gladness, jollity, merrymaking, lark, hilarity, jamboree, jocundity, pleasance, joyance, laverock

خودستا (اسم)
bighead, hector, boaster, gabber, bouncer, braggart, bragger, blowhard, blow, tinhorn, gasser, blusterer, blower, brag, bucko, braggadocio, whiffler, gascon, hot-shot, tiger, skite, swashbuckler

گاز دار (صفت)
gasser, effervescent, gassy, gaseous

انگلیسی به انگلیسی

• well that yields natural gas; (slang) something very amusing or outstanding (particularly a joke); (slang) arrogant person, person or something that gasses; (sports) drag car racer that uses gasoline to run

پیشنهاد کاربران

بپرس