gasolene

/ˈɡæsəliːn//ˈɡæsəliːn/

معنی: بنزین، گازولین
معانی دیگر: (امر.) بنزین

جمله های نمونه

1. A car is useless without gasolene.
[ترجمه گوگل]ماشین بدون بنزین بی فایده است
[ترجمه ترگمان] یه ماشین بدون \"gasolene\" بی استفاده ست
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. A whole tankful of gasolene dropped away because of the tiny leak.
[ترجمه گوگل]یک مخزن کامل بنزین به دلیل نشتی کوچک از بین رفت
[ترجمه ترگمان]همه tankful به خاطر نشت گاز از بین رفتند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. The company which sell the gasolene can forcast the changing of diesel by knowing the changing of petroleum.
[ترجمه گوگل]شرکتی که بنزین را می‌فروشد، می‌تواند با آگاهی از تعویض نفت، تعویض گازوئیل را پیش‌بینی کند
[ترجمه ترگمان]شرکتی که the را می فروشد می تواند با دانستن تغییر نفت، تغییر سوخت دیزل را کاهش دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. The recent progress of car gasolene engine is generalized and the frontier research trend proceeded on gasolene engine is presented in the article.
[ترجمه گوگل]پیشرفت اخیر موتور بنزینی خودرو تعمیم داده شده و روند تحقیقات مرزی انجام شده در مورد موتور بنزینی در مقاله ارائه شده است
[ترجمه ترگمان]پیشرفت اخیر موتور ماشین car تعمیم یافته است و روند تحقیقات مرزی در مورد موتور gasolene در این مقاله ارائه شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. The recent progress of car gasolene engine is generalized and the frontier research trend proceeded on gasolene engine is presented . . .
[ترجمه گوگل]پیشرفت اخیر موتور بنزینی خودرو تعمیم یافته و روند تحقیقات مرزی انجام شده بر روی موتور بنزینی ارائه شده است
[ترجمه ترگمان]پیشرفت اخیر موتور ماشین car تعمیم یافته است و روند تحقیقات مرزی در مورد موتور gasolene ارائه شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Since the year of 2000, the price of domestic gasolene kept close relationship with the price of international gasolene. The international price had strong impact on the domestic price.
[ترجمه گوگل]از سال 2000، قیمت بنزین داخلی ارتباط نزدیکی با قیمت بنزین بین المللی داشت قیمت بین المللی تاثیر زیادی بر قیمت داخلی داشت
[ترجمه ترگمان]از سال ۲۰۰۰، قیمت of داخلی رابطه نزدیکی با قیمت of بین المللی داشته است قیمت بین المللی تاثیر زیادی بر قیمت داخلی داشته است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. The paper presents in detail the national standard of motor vehicle gasolene engine idling exhaust emission pollutant, test method and method of idling regulation under different conditions.
[ترجمه گوگل]این مقاله به طور مفصل استاندارد ملی آلاینده انتشار اگزوز موتور بنزینی وسایل نقلیه موتوری را در حالت آرام، روش آزمایش و روش تنظیم دور آرام تحت شرایط مختلف ارائه می‌کند
[ترجمه ترگمان]این مقاله به طور مفصل، استاندارد ملی خودرو موتوری gasolene، آلاینده خروجی اگزوز، روش تست و روش تنظیم idling تحت شرایط مختلف را توضیح می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Test and research work is carried out on engine test bench to survey the effect of gum content in gasolene upon gasolene engine power and harmful exhaust gas emission density.
[ترجمه گوگل]کار آزمایشی و تحقیقاتی بر روی میز تست موتور برای بررسی تأثیر محتوای صمغ در بنزین بر قدرت موتور بنزینی و تراکم انتشار گازهای خروجی مضر انجام می شود
[ترجمه ترگمان]تحقیقات آزمون و پژوهش بر روی نیمکت آزمایش موتور انجام شده است تا تاثیر محتوای آدامس را در gasolene بر روی نیروی موتور gasolene و چگالی انتشار گازهای خروجی مضر بررسی کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. The oligomer products can be used to prepare high octane gasolene component, isononanol, p tert octylphnol, etc., there will be remarkable benefits.
[ترجمه گوگل]محصولات الیگومر را می توان برای تهیه اجزای بنزین با اکتان بالا، ایزونونانول، p tert octylphnol و غیره استفاده کرد، مزایای قابل توجهی وجود خواهد داشت
[ترجمه ترگمان]محصولات oligomer می توانند برای آماده سازی اجزای gasolene اکتان بالا، isononanol، p tert - بوتیل octylphnol و غیره مورد استفاده قرار گیرند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. After the filtration separation, the solid matter in the coal tar was greatly reduced. The filtrated coal tar can meet the demand of being turned into the gasolene and the diesel oil.
[ترجمه گوگل]پس از جداسازی فیلتراسیون، ماده جامد در قطران زغال سنگ بسیار کاهش یافت قطران زغال سنگ تصفیه شده می تواند تقاضای تبدیل شدن به بنزین و روغن دیزل را برآورده کند
[ترجمه ترگمان]پس از جداسازی فیلتراسیون، ماده جامد در قطران ذغال سنگ به شدت کاهش یافت قطران ذغال سنگ filtrated می تواند نیاز به تبدیل شدن به the و روغن دیزل را برطرف کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. The paper presents in detail the national standard of motor vehicle gasolene engine idling exhaust emission pollutant, test method and metho. . .
[ترجمه گوگل]این مقاله به طور مفصل استاندارد ملی موتور بنزینی وسایل نقلیه موتوری آلاینده انتشار اگزوز، روش آزمایش و روش را ارائه می دهد
[ترجمه ترگمان]این مقاله به طور مفصل استاندارد ملی خودرو موتوری gasolene، آلاینده خروجی اگزوز، روش تست و metho را توضیح می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

بنزین (اسم)
benzine, gasoline, petrol, gas, gasolene

گازولین (اسم)
gasoline, gasolene

تخصصی

[شیمی] گازولین، بنزین

انگلیسی به انگلیسی

• flammable liquid mixture derived from petroleum {used as fuel, etc.} (also gasoline)

پیشنهاد کاربران

بپرس