1. to blow a gasket
(خودمانی) خشمناک شدن،از جا دررفتن
2. The engine had blown a gasket .
[ترجمه گوگل]موتور یک واشر منفجر کرده بود
[ترجمه ترگمان]موتور سیلندر را منفجر کرده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. He blew a gasket at the news .
4. The Apollonian Gasket, attributed to Apollonius of Perga, is bounded by three large circles tangent two by two.
[ترجمه گوگل]واشر آپولونی، منسوب به آپولونیوس از پرگا، توسط سه دایره بزرگ مماس دو به دو محدود شده است
[ترجمه ترگمان]The Gasket، که به آپولونیوس of نسبت داده می شود، با سه دایره بزرگ تانژانت ۲ تا ۲ محدود می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. We had blown a gasket and told them of our problem, but we did not declare an emergency.
[ترجمه گوگل]ما یک واشر باد کرده بودیم و مشکلمان را به آنها گفته بودیم، اما اضطراری اعلام نکردیم
[ترجمه ترگمان]ما واشر را منفجر کردیم و به آن ها گفتیم که مشکل ما چیست، اما ما یک وضعیت اضطراری اعلام نکردیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. Wash gasket and door liner with warm water and mild soap or detergent.
[ترجمه گوگل]واشر و آستر درب را با آب گرم و صابون ملایم یا مواد شوینده بشویید
[ترجمه ترگمان]liner را با آب گرم و صابون و یا مواد شوینده ملایم بشویید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. Wipe down and then dry the gasket the rubbery band around the doorthe cold inside.
[ترجمه گوگل]باند لاستیکی اطراف در را که داخل آن سرد است پاک کنید و سپس واشر را خشک کنید
[ترجمه ترگمان]تمیز کنید و بعد واشر را خشک کنید و نوار لاستیکی اطراف سرد doorthe را در داخل آن خشک کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. DISS connection is a gasketed type that consists of the valve outlet, nut, nipple, and gasket.
[ترجمه گوگل]اتصال DISS یک نوع واشر است که از خروجی شیر، مهره، نوک پستان و واشر تشکیل شده است
[ترجمه ترگمان]اتصال diss یک نوع gasketed است که شامل دریچه سوپاپ، مهره، نوک پستان و واشر می باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. The loading of the outboard gasket has the rule of first rose then descended.
[ترجمه گوگل]بارگیری واشر بیرونی قانون این است که ابتدا بالا آمد و سپس پایین آمد
[ترجمه ترگمان]بارگیری واشر خارجی قاعده اول رز را دارد سپس پایین می آید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. Unless otherwise specified, the nozzle gasket surface shall be flat smooth surface and serration specified in ANSI standard is not to provide.
[ترجمه گوگل]سطح واشر نازل باید سطح صاف و صافی داشته باشد مگر اینکه در غیر این صورت مشخص شده باشد و دندانه های مشخص شده در استاندارد ANSI ارائه نمی شود
[ترجمه ترگمان]اگر در غیر این صورت مشخص نشده باشد، سطح واشر سر سیلندر صاف و صاف خواهد بود و serration مشخص شده در استاندارد ANSI نیست
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. Use new sealed gasket in the air path in order to prevent air leakage.
[ترجمه گوگل]برای جلوگیری از نشت هوا از واشر آب بندی شده جدید در مسیر هوا استفاده کنید
[ترجمه ترگمان]از واشر آب بندی جدید در مسیر هوا برای جلوگیری از نشت هوا استفاده کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. Imputed the rocket failure to a faulty gasket; kindly imputed my clumsiness to inexperience.
[ترجمه گوگل]شکست موشک را به یک واشر معیوب نسبت داد با مهربانی دست و پا چلفتی من را به بی تجربگی نسبت داد
[ترجمه ترگمان]راکت the راکت را به a معیوب تبدیل می کند، با مهربانی از ناشیگری من به بی تجربگی ناشی می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. A rubber gasket seal is used between a clamp nut of a barrel screw bolt and the outer wall of the barrel body of the utility model.
[ترجمه گوگل]یک مهر و موم واشر لاستیکی بین مهره گیره پیچ بشکه و دیواره بیرونی بدنه بشکه مدل کاربردی استفاده می شود
[ترجمه ترگمان]آب بندی واشر پلاستیکی بین پیچ و مهره پیچ در پیچ و دیوار بیرونی بدنه بشکه از مدل منفعت مورد استفاده قرار می گیرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. The main products are: Filter, filter, filter cover, gasket and so on.
[ترجمه گوگل]محصولات اصلی عبارتند از: فیلتر، فیلتر، پوشش فیلتر، واشر و غیره
[ترجمه ترگمان]محصولات اصلی عبارتند از: فیلتر، فیلتر، پوشش فیلتر، واشر و غیره
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید