gas out

پیشنهاد کاربران

به معنی خسته شدن، تخلیه نیرو و انرژی شدن با خسته کردن کسی ( اگه با مفعول بیاد )
He gassed me out : خسته ام کرد، انرژی ام رو تخلیه کرد

بپرس