gary

/ˈɡeri//ˈɡæri/

اسم خاص مذکر

جمله های نمونه

1. This is Gary of ABC. Pls call me when you get home. My number is 123
[ترجمه گوگل]این گری از ABC است لطفا وقتی به خانه رسیدی با من تماس بگیر شماره من 123 است
[ترجمه ترگمان]این گری ABC است وقتی به خو نه رسیدی به من زنگ بزن شماره من ۱۲۳ پوند است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. When Senator Gary Hart crashed and burned, most of his people caught on somewhere else in a few weeks.
[ترجمه گوگل]وقتی سناتور گری هارت تصادف کرد و سوخت، اکثر افراد او در چند هفته در جای دیگری گرفتار شدند
[ترجمه ترگمان]وقتی سناتور گری هارت سقوط کرد و سوخت بیشتر افراد اون در چند هفته دیگه به یه جای دیگه گیر افتادن
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. This is Gary calling. Pls call me ASAP.
[ترجمه m.y] گری داره زنگ میزنه . لطفا در نزدیک ترین زمان به من زنگ بزنید.
|
[ترجمه گوگل]این است که گری تماس می گیرد لطفا با من تماس بگیرید ASAP
[ترجمه ترگمان]گری \"داره زنگ میزنه\" بعدا بهم زنگ بزن
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Gary freaked out and had a very hard time of it.
[ترجمه گوگل]گری هول شد و خیلی سخت گذشت
[ترجمه ترگمان]گری \"ترسیده و زمان خیلی سختی رو داشت\"
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Gary woke at 4am and couldn't get back to sleep.
[ترجمه گوگل]گری ساعت 4 صبح از خواب بیدار شد و نتوانست دوباره بخوابد
[ترجمه ترگمان]گری در ساعت ۴ صبح از خواب بیدار شد و نتوانست به خواب برگردد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Gary decided to break his silence about his son's suffering in the hope of helping other families.
[ترجمه گوگل]گری تصمیم گرفت به امید کمک به خانواده های دیگر سکوت خود را در مورد رنج پسرش بشکند
[ترجمه ترگمان]گری (گری)تصمیم گرفت سکوت خود را در مورد رنج پسرش به امید کمک به خانواده های دیگر بشکند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Gary has shown his faith in the club's future by agreeing to stay on.
[ترجمه گوگل]گری با قبول ماندن در باشگاه، ایمان خود را به آینده باشگاه نشان داد
[ترجمه ترگمان]گری در آینده با موافقت با ماندن در این باشگاه، ایمان خود را نسبت به آینده این باشگاه اعلام کرده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. He caught up with Gary, puffing for breath .
[ترجمه گوگل]او با گری به نفس افتاد
[ترجمه ترگمان]گری گوری نفس نفس می زد و نفس نفس می زد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Gary looked rather perplexed.
[ترجمه گوگل]گری نسبتاً گیج به نظر می رسید
[ترجمه ترگمان]گری گوری مات و مبهوت به نظر می رسید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Gary swung the sail round to catch the light wind.
[ترجمه گوگل]گری بادبان را به دور خود چرخاند تا باد ملایمی را بگیرد
[ترجمه ترگمان]گری گوری بادبان را چرخاند تا باد را بگیرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Not even Gary, he said, was that stupid.
[ترجمه گوگل]او گفت حتی گری هم آنقدر احمق نبود
[ترجمه ترگمان]گفت: حتی گری هم که این قدر احمق بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. I could always rely on Gary for friendship and support.
[ترجمه گوگل]من همیشه می توانستم برای دوستی و حمایت به گری تکیه کنم
[ترجمه ترگمان]من همیشه می توانم به گری برای دوستی و حمایت تکیه کنم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Then the chilling truth dawned on Captain Gary Snavely.
[ترجمه گوگل]سپس حقیقت وحشتناک برای کاپیتان گری اسناولی آشکار شد
[ترجمه ترگمان]پس حقیقت سرد بر سر فرمانده گری Snavely پدیدار شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Gary came top of the class in English.
[ترجمه گوگل]گری در زبان انگلیسی در صدر کلاس قرار گرفت
[ترجمه ترگمان]گری در صدر کلاس انگلیسی قرار گرفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• male first name

پیشنهاد کاربران

بپرس