garotte

/ɡəˈrɒt//ɡəˈrɒt/

معنی: اسباب ادمخفهکنی، شریان بند
معانی دیگر: garrote خفه سازی بطرز اسپانیولی، راهزنی بوسیله خفه کردن مردم

مترادف ها

اسباب ادمخفهکنی (اسم)
garotte, garrote

شریان بند (اسم)
ligature, garotte, garrote, tourniquet

انگلیسی به انگلیسی

• choke to death, strangle

پیشنهاد کاربران

( شیوه ی ) خفه کردن
They have a long and glorious relationship with the garotte
این دسته ارتباط طولانی و روشنی با این شیوه‎ی خفه کردن دارند.

بپرس