gargantuan

/ɡarˈɡænt͡ʃuːən//ɡɑːˈɡæntjʊən/

معنی: عظیم الجثه
معانی دیگر: gargantua غول، غول پیکر

جمله های نمونه

1. rustam's gargantuan stature
قامت عظیم رستم

2. a building of gargantuan dimentions
ساختمانی با ابعاد عظیم

3. My gargantuan, pristine machine was good for writing papers and playing solitaire, and that was all.
[ترجمه گوگل]دستگاه بکر و غول پیکر من برای نوشتن کاغذ و بازی یک نفره خوب بود و این تمام بود
[ترجمه ترگمان]این ماشین عظیم و قدیمی من برای نوشتن مقالات و ورق بازی خوب بود، و این همه چیز بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. A gargantuan Teddy boy was standing in the stalls, looking down at his feet.
[ترجمه گوگل]یک پسر تدی غول پیکر در دکه ها ایستاده بود و به پاهایش نگاه می کرد
[ترجمه ترگمان]پسری چون تدی غول پیکر در سالن ایستاده بود و به پاهایش نگاه می کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. The executives' gargantuan incomes derive from their power over what has become an increasingly scarce factor of production, capital.
[ترجمه گوگل]درآمدهای عظیم مدیران از قدرت آنها بر چیزی است که به یک عامل تولید نایاب تبدیل شده است، یعنی سرمایه
[ترجمه ترگمان]مدیران اجرایی از قدرت خود در رابطه با آنچه که به یک عامل بسیار کمیاب تولید، سرمایه تبدیل شده است، استنتاج می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. There was enough elbow room in this gargantuan aquarium for all kinds of surprises to emerge.
[ترجمه گوگل]در این آکواریوم غول پیکر فضای آرنج کافی برای ظهور انواع شگفتی ها وجود داشت
[ترجمه ترگمان]به اندازه کافی آرنج در این آکواریوم غول پیکر وجود داشت که شگفتی های زیادی برای پدیدار شدن وجود داشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. The gargantuan effort was conducted under almost unimaginable conditions of hardship and coercion.
[ترجمه گوگل]تلاش عظیم در شرایط تقریباً غیرقابل تصور سختی و اجبار انجام شد
[ترجمه ترگمان]این اقدام عظیم تحت شرایط تقریبا غیرقابل تصور سختی و اعمال زور اجرا شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Of all her mistakes, this was the most gargantuan.
[ترجمه گوگل]از بین تمام اشتباهات او، این غول پیکرترین اشتباه بود
[ترجمه ترگمان]، از همه اشتباه ات هاش این خطرناک ترین gargantuan بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. On the third sat a gargantuan steroid mass of flesh: a hustler.
[ترجمه گوگل]در قسمت سوم، توده‌ای از گوشت استروئیدی غول‌پیکر نشسته بود: یک هوستور
[ترجمه ترگمان]در طبقه سوم، توده ای از گوشت steroid، یک کلاهبردار، نشسته بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Welles gives us a portrait of a gargantuan man of unlimited ambitions and appetites, whose excesses outran his resources.
[ترجمه گوگل]ولز پرتره‌ای از مردی غول‌پیکر با جاه‌طلبی‌ها و اشتهای نامحدود به ما می‌دهد، که افراط و تفریط از منابعش بیشتر است
[ترجمه ترگمان]ولس تصویر یک مرد غول پیکر از جاه طلبی های نامحدود و appetites را به ما می دهد که excesses از منابع او پیشی می گیرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. The preference is evident in the gargantuan New World Department Store in Shanghai's commercial heart.
[ترجمه گوگل]این اولویت در فروشگاه بزرگ دنیای جدید در قلب تجاری شانگهای مشهود است
[ترجمه ترگمان]این برتری در بزرگ ترین فروشگاه بزرگ جهانی در قلب تجاری شانگهای مشهود است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Two more of the massive beasts swung a gargantuan battering ram against the city's main gates.
[ترجمه گوگل]دو تا از جانوران عظیم الجثه یک قوچ کتک زن غول پیکر را به سمت دروازه های اصلی شهر تاب دادند
[ترجمه ترگمان]دو نفر دیگر از حیوانات عظیم الجثه مثل دژکوب در دروازه اصلی شهر تاب می خوردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Astronomers have seen gargantuan plumes of material from nearer galaxies as well.
[ترجمه گوگل]ستاره شناسان توده های عظیمی از مواد را از کهکشان های نزدیکتر نیز دیده اند
[ترجمه ترگمان]ستاره شناسان پر از مواد اولیه از کهکشان ها و کهکشان ها هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. The Allies assembled a gargantuan naval armada, from battleships and destroyers to landing and coasters.
[ترجمه گوگل]متفقین یک ناوگان دریایی غول‌پیکر، از کشتی‌های جنگی و ناوشکن‌ها گرفته تا فرود و ساحل‌ها، جمع‌آوری کردند
[ترجمه ترگمان]متفقین یک نیروی دریایی عظیم متشکل از battleships و destroyers را برای فرود و هوا تشکیل دادند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. Gargantuan asteroid to pass near Earth this fall.
[ترجمه گوگل]سیارک غول‌پیکر پاییز امسال از نزدیک زمین عبور می‌کند
[ترجمه ترگمان]یک خرده سیاره نزدیک زمین سقوط می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

عظیم الجثه (صفت)
immense, enormous, tremendous, huge, colossal, gargantuan, of enormous size, full-bodied

انگلیسی به انگلیسی

• enormous, immense, huge, gigantic
something that is gargantuan is very large; a literary word.

پیشنهاد کاربران

This word is used to describe something that is of immense size or scale. It conveys the idea of something being exceptionally large or massive, often beyond what is considered normal or expected.
این کلمه برای توصیف چیزی استفاده می شود که اندازه یا مقیاس بسیار بزرگی دارد. این ایده را منتقل می کند که چیزی فوق العاده بزرگ یا عظیم است، اغلب فراتر از چیزی که عادی یا مورد انتظار در نظر گرفته می شود.
...
[مشاهده متن کامل]

The ship was carrying a gargantuan cargo of goods.
I saw a gargantuan elephant at the zoo.
The cathedral’s gargantuan spires can be seen from miles away.

منابع• https://fluentslang.com/slang-for-larger/
Huge . Immense . Enormous
کلان

بپرس