1. a garbled text
متن تحریف شده
2. There was a garbled message from her on my answering machine.
[ترجمه b.b] روی دستگاه پاسخگوی من یک پیام درهم از او بود|
[ترجمه گوگل]یک پیام درهم از طرف او در منشی تلفنی من بود[ترجمه ترگمان]روی پیغام گیر من یه پیغام گیر افتاده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. He left a rather garbled message on my answerphone.
[ترجمه گوگل]او یک پیام نسبتاً درهم بر روی تلفن من گذاشت
[ترجمه ترگمان]اون یه پیغام کمی روی پیغام گیر من گذاشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]اون یه پیغام کمی روی پیغام گیر من گذاشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. The papers had some garbled version of the story.
[ترجمه گوگل]روزنامه ها نسخه ای درهم از داستان داشتند
[ترجمه ترگمان]روزنامه ها داستان درهم و برهمی از داستان داشتند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]روزنامه ها داستان درهم و برهمی از داستان داشتند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. He gave a garbled account of the meeting.
[ترجمه گوگل]او گزارشی درهم و برهم از جلسه ارائه کرد
[ترجمه ترگمان]او شرح این ملاقات را شرح داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]او شرح این ملاقات را شرح داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. The Coastguard needs to decipher garbled messages in a few minutes.
[ترجمه گوگل]گارد ساحلی باید پیام های مخدوش را در چند دقیقه رمزگشایی کند
[ترجمه ترگمان](Coastguard)در عرض چند دقیقه باید پیام های کوتاه را رمزگشایی کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان](Coastguard)در عرض چند دقیقه باید پیام های کوتاه را رمزگشایی کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. The voice on the tape was too garbled to understand.
[ترجمه گوگل]صدای روی نوار آنقدر درهم و برهم بود که قابل درک نبود
[ترجمه ترگمان]صدا روی نوار آن قدر درهم بود که نمی شد آن را فهمید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]صدا روی نوار آن قدر درهم بود که نمی شد آن را فهمید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. The newspapers had some garbled version of the story.
[ترجمه گوگل]روزنامهها نسخهای درهم از ماجرا داشتند
[ترجمه ترگمان]روزنامه ها داستان garbled از این داستان داشتند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]روزنامه ها داستان garbled از این داستان داشتند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. There were a few more garbled words, part of an argument, then a loud noise and a scream.
[ترجمه گوگل]چند کلمه درهم و برهم دیگر، بخشی از بحث و جدل بود، سپس صدای بلند و جیغ
[ترجمه ترگمان]چند کلمه درهم و برهم، قسمتی از یک مشاجره بود، بعد صدای بلند و فریادی بلند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]چند کلمه درهم و برهم، قسمتی از یک مشاجره بود، بعد صدای بلند و فریادی بلند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. The account appears in garbled form in the New Testament.
[ترجمه گوگل]این حساب به شکل مخدوش در عهد جدید ظاهر می شود
[ترجمه ترگمان]این گزارش به شکل garbled در عهد جدید ظاهر می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]این گزارش به شکل garbled در عهد جدید ظاهر می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. Foreign newspapers gave a garbled account of the President's speech.
[ترجمه گوگل]روزنامه های خارجی گزارشی درهم از سخنان رئیس جمهور ارائه کردند
[ترجمه ترگمان]روزنامه های خارجی گزارش آشفته سخنرانی رئیس جمهور را ارائه کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]روزنامه های خارجی گزارش آشفته سخنرانی رئیس جمهور را ارائه کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. A computer description of a garbled or otherwise unintelligible sequence of signals or other data.
[ترجمه گوگل]توصیف رایانه ای از توالی مخدوش یا نامفهوم از سیگنال ها یا داده های دیگر
[ترجمه ترگمان]یک توصیف کامپیوتری از یک رشته یا جز نامفهوم از سیگنال ها و یا دیگر داده ها
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]یک توصیف کامپیوتری از یک رشته یا جز نامفهوم از سیگنال ها و یا دیگر داده ها
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. The nervous man gave a garbled account of the accident.
[ترجمه گوگل]مرد عصبی گزارشی درهم از تصادف داد
[ترجمه ترگمان]مرد عصبی شرح حادثه را شرح داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]مرد عصبی شرح حادثه را شرح داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید