1. A bomb planted in a garbage can exploded early today.
[ترجمه گوگل]بمبی که در سطل زباله کار گذاشته شده بود امروز صبح منفجر شد
[ترجمه ترگمان]بمبی که در یک سطل زباله کار گذاشته شده بود، امروز می تواند منفجر شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. The angry walker spewed his charges at a garbage can.
[ترجمه گوگل]واکر عصبانی اتهامات خود را به سمت سطل زباله پرتاب کرد
[ترجمه ترگمان]واکر عصبانی اتهامات خود را در یک سطل زباله پرت کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. That garbage can was belted with blue paint.
[ترجمه گوگل]آن سطل زباله با رنگ آبی بسته شده بود
[ترجمه ترگمان] اون سطل آشغال با رنگ آبی پوشیده شده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. They forgot to lid the garbage can.
[ترجمه گوگل]فراموش کردند سطل زباله را ببندند
[ترجمه ترگمان]آن ها فراموش کردند که زباله ها را در بیاورند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. Captain Morris, the mess officer, scowled at the garbage can of steaming water.
[ترجمه گوگل]کاپیتان موریس، افسر نابسامان، سطل زباله آب بخار شده را خفه کرد
[ترجمه ترگمان]سروان موریس، مامور کثیف، با اخم به سطل زباله که می تواند از آب بخار بیرون بیاید اخم کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. I found an old coat thrown across a garbage can in a back alley.
[ترجمه گوگل]یک کت قدیمی پیدا کردم که در یک سطل زباله در یک کوچه پشتی پرت شده بود
[ترجمه ترگمان]یه کت کهنه رو که روی سطل آشغال انداخته بود پیدا کردم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. Dumping Viola Angotti in the garbage can was a way of re-establishing his pride - of making himself feel big and important.
[ترجمه گوگل]ریختن ویولا آنگوتی در سطل زباله راهی برای تثبیت مجدد غرور او بود - برای اینکه خودش را بزرگ و مهم کند
[ترجمه ترگمان]زباله وی ولا در زباله ها راهی برای بازسازی غرور خود بود - که باعث می شد خودش احساس بزرگ و مهم کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. He went to the garbage can.
9. Garbage can also be a good source for making building blocks.
[ترجمه گوگل]زباله همچنین می تواند منبع خوبی برای ساخت بلوک های ساختمانی باشد
[ترجمه ترگمان]زباله می تواند منبع خوبی برای ساختن بلوک های سازنده باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. Whose fly-like thoughts crawl in the garbage can.
[ترجمه گوگل]که افکار مگس مانندش در سطل زباله می خزند
[ترجمه ترگمان]کسی که پرواز میکنه مثل این میمونه که توی سطل زباله سینه خیز حرکت کنه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. Wish you can benefit from our online sentence dictionary and make progress every day!
[ترجمه گوگل]ای کاش می توانید از فرهنگ لغت جملات آنلاین ما بهره مند شوید و هر روز پیشرفت کنید!
[ترجمه ترگمان]ای کاش شما می توانید از فرهنگ لغت آنلاین ما بهره مند شوید و هر روز پیشرفت کنید!
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. A terrible smell emanated from the garbage can on the road.
[ترجمه گوگل]بوی وحشتناکی از سطل زباله در جاده می آمد
[ترجمه ترگمان]بوی وحشتناکی از سطل زباله در جاده ساطع می شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. Chandler sulkily picks up a garbage can lid and uses it as an umbrella.
[ترجمه گوگل]چندلر درب سطل زباله را با ابهام برمی دارد و از آن به عنوان چتر استفاده می کند
[ترجمه ترگمان]چندلر با درهم شکستن یک سطل زباله می تواند در آن سرپوش بگذارد و از آن به عنوان یک چتر استفاده کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. Free . I pulled them out of a garbage can somewhere in Portland.
[ترجمه گوگل]رایگان من آنها را از یک سطل زباله در جایی در پورتلند بیرون آوردم
[ترجمه ترگمان]مجانی اونا رو از یه سطل آشغال توی \"پورتلند\" بیرون کشیدم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
15. I think that should be relegated to the garbage can of history.
[ترجمه گوگل]من فکر می کنم که باید به سطل زباله تاریخ فرستاده شود
[ترجمه ترگمان]من فکر می کنم که باید به زباله دان انداخته شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید