1. One time I went to a garage sale and bought fifteen books.
[ترجمه گوگل]یک بار به یک گاراژ فروشی رفتم و پانزده کتاب خریدم
[ترجمه ترگمان]یک دفعه به یک فروش گاراژ رفتم و پانزده کتاب خریدم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. The garage sale brought in about £200.
[ترجمه گوگل]فروش گاراژ حدود 200 پوند به ارمغان آورد
[ترجمه ترگمان]فروش گاراژ در حدود ۲۰۰ پوند به فروش رسید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. My parents sold the stereo at a garage sale.
[ترجمه گوگل]والدین من استریو را در یک گاراژ فروش فروختند
[ترجمه ترگمان]پدر و مادرم این استریو را در یک حراجی فروشی به فروش رساندند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. He bought old refrigerators at garage sales and turned them into coolers for storing his flowers.
[ترجمه گوگل]او یخچالهای قدیمی را در گاراژ خرید و آنها را به خنککنندههایی برای نگهداری گلهایش تبدیل کرد
[ترجمه ترگمان]او refrigerators قدیمی را در تعمیرگاه خرید و آن ها را تبدیل به coolers برای نگهداری گل ها کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. I have found a bible at a garage sale.
[ترجمه گوگل]من یک کتاب مقدس در یک گاراژ فروش پیدا کردم
[ترجمه ترگمان]من یه انجیل توی یه حراج خونگی پیدا کردم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. They decided to have a garage sale to get rid of some unwanted stuff.
[ترجمه گوگل]آنها تصمیم گرفتند برای خلاص شدن از شر برخی چیزهای ناخواسته، یک گاراژ فروش داشته باشند
[ترجمه ترگمان]آن ها تصمیم گرفتند یک فروش پارکینگ داشته باشند تا از شر برخی چیزهای ناخواسته خلاص شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. For buyers interested in at bargain prices, the Garage Sale may present some good opportunities.
[ترجمه گوگل]برای خریداران علاقه مند به قیمت های مقرون به صرفه، فروش گاراژ ممکن است فرصت های خوبی را ارائه دهد
[ترجمه ترگمان]برای خریداران علاقه مند به قیمت های فروش، فروش Garage ممکن است برخی فرصت های خوب را ارایه دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. The income from their garage sale was spillover from their habit of not throwing anything away.
[ترجمه گوگل]درآمد حاصل از فروش گاراژ آنها ناشی از عادت آنها به دور انداختن چیزی بود
[ترجمه ترگمان]درآمد garage از روی عادتی بود که به دور انداختن هیچ چیز از خود نشان نمی داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. We advertised our garage sale in the neighborhood paper.
[ترجمه گوگل]ما فروش گاراژ خود را در روزنامه محله تبلیغ کردیم
[ترجمه ترگمان]ما فروش گاراژ our رو تو روزنامه تبلیغ کردیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. From the ( three ) Saturday garage sale I bought a grill and an microwave oven.
[ترجمه گوگل]از (سه) شنبه فروش گاراژ من یک گریل و یک اجاق مایکروویو خریدم
[ترجمه ترگمان]از (۳)روز شنبه، من یک گریل و یک فر مایکروویو خریدم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. They had a garage sale to get rid of all of their old furniture.
[ترجمه گوگل]آنها یک گاراژ فروش داشتند تا از شر تمام مبلمان قدیمی خود خلاص شوند
[ترجمه ترگمان]اونا یه حراج خونگی داشتن که از شر همه وسایل قدیمی شون خلاص بشن
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. Billy: Welcome to my garage sale!
[ترجمه گوگل]بیلی: به فروش گاراژ من خوش آمدید!
[ترجمه ترگمان]! به حراج گاراژ من خوش اومدی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. A generic brand PC garage sale could handle the massive computations that decent encryption schemes consumed.
[ترجمه گوگل]فروش گاراژ رایانه شخصی با نام تجاری عمومی می تواند محاسبات گسترده ای را که طرح های رمزگذاری مناسب مصرف می کنند، انجام دهد
[ترجمه ترگمان]یک فروش کلی brand PC می تواند محاسبات بسیار عظیمی را که طرح های رمزگذاری مناسب مصرف می کنند، اداره کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. You're having a garage sale featuring menswear and sporting equipment.
[ترجمه گوگل]شما در حال فروش گاراژ با لباس مردانه و تجهیزات ورزشی هستید
[ترجمه ترگمان]تو یه حراج خونگی داری که شامل \"menswear\" و \"ورزشی\" هست
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید