gaol

/dʒeɪl//dʒeɪl/

معنی: زندان، محبس
معانی دیگر: (انگلیس) زندان (رجوع شود به: jail)، jail زندان

بررسی کلمه

اسم ( noun )
• : تعریف: (chiefly British) variant of jail.

جمله های نمونه

1. The castle had been used as a gaol.
[ترجمه سونیا] قلعه به عنوان یک زندان استفاده شده بود
|
[ترجمه گوگل]از قلعه به عنوان دروازه استفاده می شد
[ترجمه ترگمان]قلعه از زندان استفاده شده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. the crime, the longer the gaol sentence.
[ترجمه گوگل]جرم، مدت زمان حبس طولانی تر است
[ترجمه ترگمان]جرم، دیگر زندان است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. He could wind up in gaol.
[ترجمه گوگل]او می تواند در زندان به پایان برسد
[ترجمه ترگمان]ممکن است در زندان به باد برود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Since he escaped from gaol, Tom has been living on a razor's edge, terrified of recapture.
[ترجمه گوگل]تام از زمانی که از زندان فرار کرد، روی لبه تیغ زندگی می کرد و از بازپس گیری وحشت داشت
[ترجمه ترگمان]از زمانی که از زندان گریخته بود، تام روی لبه تیغی زندگی می کرد که از دستگیری او وحشت داشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Wish you can benefit from our online sentence dictionary and make progress every day!
[ترجمه گوگل]ای کاش می توانید از فرهنگ لغت جملات آنلاین ما بهره مند شوید و هر روز پیشرفت کنید!
[ترجمه ترگمان]ای کاش شما می توانید از فرهنگ لغت آنلاین ما بهره مند شوید و هر روز پیشرفت کنید!
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Alexander's new gaol remains the nucleus of Maidstone Prison today.
[ترجمه گوگل]زندان جدید اسکندر همچنان هسته اصلی زندان Maidstone است
[ترجمه ترگمان]زندان جدید الکساندر، امروزه هسته زندان Maidstone باقی مانده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. He had been in gaol when that occurred.
[ترجمه گوگل]وقتی این اتفاق افتاد او در زندان بود
[ترجمه ترگمان]زمانی که این اتفاق می افتاد، در زندان بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. He also risked being arrested and put in gaol.
[ترجمه گوگل]او همچنین خطر دستگیری و زندانی شدن را داشت
[ترجمه ترگمان]او همچنین خطر دستگیری و زندانی شدن در زندان را به خطر انداخت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Later, when Wilde ended up in Reading Gaol, Miller organized a fund-raising campaign for him.
[ترجمه گوگل]بعدها، زمانی که وایلد در ریدینگ گول به پایان رسید، میلر یک کمپین جمع آوری سرمایه برای او ترتیب داد
[ترجمه ترگمان]بعدا، هنگامی که وایلد در زندان خواندن Gaol به پایان رسید، میلر اقدام به جمع آوری پول برای او کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. The gaol was situated not far from the centre of a large and fast-growing industrial town.
[ترجمه گوگل]این دروازه نه چندان دور از مرکز یک شهرک صنعتی بزرگ و با رشد سریع قرار داشت
[ترجمه ترگمان]زندان در فاصله ای بسیار دورتر از مرکز یک شهر صنعتی بزرگ و بزرگ واقع نشده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Recaptured, he soon found that the Nuremberg gaol was more than a match for him.
[ترجمه گوگل]او که دوباره دستگیر شد، به زودی متوجه شد که دروازه نورنبرگ چیزی بیش از یک بازی برای او است
[ترجمه ترگمان]بزودی دریافت که زندان نورنبرگ بیش از یک مسابقه برای او بوده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. It has to be noted that gaol conditions are no longer newsworthy and the clamour for reform has largely faded.
[ترجمه گوگل]باید توجه داشت که شرایط زندان دیگر ارزش خبری ندارد و هیاهوی اصلاحات تا حد زیادی کمرنگ شده است
[ترجمه ترگمان]لازم به ذکر است که شرایط زندان دیگر ارزش خبری ندارد و هیاهو برای اصلاحات تا حد زیادی کمرنگ شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. The third storey of the town gaol was pierced by a doorway over which projected a beam.
[ترجمه گوگل]طبقه سوم دروازه شهر توسط دری سوراخ شده بود که یک تیر از آن بیرون می زد
[ترجمه ترگمان]طبقه سوم شهر، از دری که از آن بیرون آمده بود، سوراخ شده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Why he went to gaol, for instance.
[ترجمه گوگل]به عنوان مثال چرا او به زندان رفت
[ترجمه ترگمان]مثلا برای چه به زندان می رود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. In 1668 he found himself in gaol once again, this time on a charge of disturbing the peace.
[ترجمه گوگل]در سال 1668 او بار دیگر خود را در زندان دید، این بار به اتهام برهم زدن آرامش
[ترجمه ترگمان]در سال ۱۶۶۸، بار دیگر خود را در زندان پیدا کرد، این بار مسئولیت آرامش را بر عهده گرفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

زندان (اسم)
tolbooth, jail, coop, grate, prison, bridewell, dungeon, gaol, quod, house of correction, calaboose, hothouse, presidio, pokey, tollbooth

محبس (اسم)
gehenna, jail, prison, dungeon, gaol, calaboose

انگلیسی به انگلیسی

• prison, jail (british)
(british) put in prison, incarcerate, jail, detain

پیشنهاد کاربران

مثال؛
Famous celebrity sentenced to gaol for tax evasion.
In a discussion about prison conditions, someone might say, “The overcrowding in gaols is a serious issue. ”
A person sharing their personal experience might say, “I spent a year in gaol for a nonviolent offense. ”
نوع قدیمی نوشتن jail در بریتانیا در قرن ۱۹ و۲۰ که بعد ها در قرن ۲۱ به شکل امروز تغییر یافت

بپرس