gangster

/ˈɡæŋstər//ˈɡæŋstə/

معنی: بذله گو، ادم شوخ، گانگستر، اوباش، همدست تبه کاران
معانی دیگر: عضو دسته ی تبهکاران، گانگستری، اراذل

بررسی کلمه

اسم ( noun )
• : تعریف: someone who belongs to a criminal gang, esp. one who participates in organized crime; mobster.
مترادف: mobster
مشابه: goon, hoodlum, Mafioso, racketeer, thug

جمله های نمونه

1. this show spoofs gangster movies
این نمایش فیلم های گانگستری را مورد طنز قرار می دهد.

2. He was obsessed with American gangster movies.
[ترجمه گوگل]او شیفته فیلم های گانگستری آمریکایی بود
[ترجمه ترگمان]او به فیلم های گانگستری آمریکایی علاقه مند بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. "Angels with Dirty Faces" is a Cagney gangster pic.
[ترجمه گوگل]"فرشتگان با چهره های کثیف" یک عکس گانگستری کاگنی است
[ترجمه ترگمان]قیمت \"فرشتگان با وجوه کثیف\" یک gangster Cagney است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. The gangster ended up in the electric chair.
[ترجمه گوگل]گانگستر به صندلی برقی ختم شد
[ترجمه ترگمان]گنگستر در صندلی الکتریکی به اتمام رسید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. The gangster pulled a knife on me and tried to slash my face.
[ترجمه گوگل]گانگستر چاقویی را روی من کشید و سعی کرد صورتم را قیچی کند
[ترجمه ترگمان]گنگستر یک چاقو روی من کشید و سعی کرد صورتم را سوراخ کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. He died as any self-respecting gangster should — in a hail of bullets.
[ترجمه گوگل]او همانطور که هر گانگستری که به خود احترام می‌گذاشت باید مرد - در تگرگ گلوله
[ترجمه ترگمان]اون به عنوان یه گنگستر از خودش دفاع کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. The gangster stole a gun and shot his way out of prison.
[ترجمه گوگل]گانگستر اسلحه ای را دزدید و با شلیک گلوله از زندان خارج شد
[ترجمه ترگمان]گنگستر یه اسلحه دزدیده و به راه خروج از زندان شلیک کرده
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. The police are on the track of the gangster.
[ترجمه گوگل]پلیس در مسیر گانگستر است
[ترجمه ترگمان]پلیس در مسیر این تبهکار قرار دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Now he looked like a gangster.
[ترجمه گوگل]حالا او شبیه یک گانگستر بود
[ترجمه ترگمان] حالا شبیه یه گنگستر بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. He was a murderous gangster.
[ترجمه گوگل]او یک گانگستر قاتل بود
[ترجمه ترگمان] اون یه خلافکار قاتل بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Walken is particularly nasty as a paralyzed gangster who gets what fun he can by making people squirm.
[ترجمه گوگل]واکن به عنوان یک گانگستر فلج که با وادار کردن مردم به غوغا کردن، لذتش را می‌برد، به خصوص بداخلاق است
[ترجمه ترگمان]Walken به اندازه یک گنگستر فلج و کثیف است که با خلق کردن مردم چه لذتی می تواند داشته باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. But the face behind the mask resembles a gangster as much as a guerrilla, Jesse James as much as Robin Hood.
[ترجمه گوگل]اما چهره پشت نقاب به اندازه یک چریک به یک گانگستر شباهت دارد، به همان اندازه که به جسی جیمز شبیه رابین هود است
[ترجمه ترگمان]اما چهره ای که پشت نقاب است مانند gangster، جسی جیمز، به اندازه رابین هود است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. He was like a bad gangster movie; laughable if she'd felt like laughing.
[ترجمه گوگل]او مثل یک فیلم گانگستری بد بود خنده دار اگر او می خواست بخندد
[ترجمه ترگمان]او شبیه یک فیلم gangster بد بود؛ اگر احساس خنده می کرد خنده دار بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. In another case this spring, a Chicago gangster was convicted after moving a narcotics ring to Rochester, Minn.
[ترجمه گوگل]در پرونده دیگری در بهار امسال، یک گانگستر شیکاگو پس از انتقال یک حلقه مواد مخدر به روچستر، مین، محکوم شد
[ترجمه ترگمان]در یک مورد دیگر در بهار امسال، یک تبهکار شیکاگو بعد از انتقال یک حلقه مواد مخدر به راچستر، مینسوتا، محکوم شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. Gangster or not, Robey was a major presence in the world of black Houston.
[ترجمه گوگل]گانگستر یا نه، رابی در دنیای سیاه پوستان هیوستون حضور داشت
[ترجمه ترگمان]\"گانگستر\" یا \"Robey\"، حضوری عظیم در دنیای هوستون سیاه بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

بذله گو (اسم)
rogue, farceur, gagger, joker, humorist, gagman, gangster, humourist

ادم شوخ (اسم)
gamester, humorist, gagman, gangster, humourist

گانگستر (اسم)
gangster

اوباش (اسم)
runabout, hood, picaroon, hoodlum, vagrant, gangster, plug-ugly

همدست تبهکاران (اسم)
gangster

انگلیسی به انگلیسی

• one who belongs to a gang of criminals
a gangster is a member of a group of violent criminals.

پیشنهاد کاربران

۱. گانگستر. تبهکار ۲. گانگستری
مثال:
With a sinister smile The gangster invited Martha into his Cadilac.
گانگستر با لبخندی شیطانی مارتا را به کادیلاک خودش جلب کرد.
( عامیانه )
1. گانگستر.
2. ماری جوانا/ سیگار ماری جوانا.
3. کسی که احترام میزاره و احترام میگیره ( استفاده کمتر ) .
عضوی از مجرمان
گانگستر
خلافکار، تبهکار
اوباش
خلافکار و بذله گو

بپرس