1. ganglion cell
یاخته ی دژپیهی
2. In plexuses with amyloid deposits, some residual ganglion cells showed degenerative changes.
[ترجمه گوگل]در شبکههای دارای رسوبات آمیلوئید، برخی از سلولهای گانگلیونی باقیمانده تغییرات دژنراتیو را نشان دادند
[ترجمه ترگمان]در plexuses با رسوبات amyloid، برخی از سلول های ganglion باقی مانده، تغییرات فاسد کننده را نشان دادند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. Typically, a small triangular frontal ganglion lies above the oesophagus, a short distance in front of the brain.
[ترجمه گوگل]به طور معمول، یک گانگلیون پیشانی مثلثی کوچک در بالای مری، در فاصله کوتاهی در جلوی مغز قرار دارد
[ترجمه ترگمان]به طور معمول، یک غده عصبی مثلثی کوچک بالای سر مری و فاصله کمی در مقابل مغز قرار گرفته است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. Figure 8 illustrates one of these ganglion cells.
[ترجمه گوگل]شکل 8 یکی از این سلول های گانگلیونی را نشان می دهد
[ترجمه ترگمان]شکل ۸ یکی از این سلول های ganglion را نشان می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. Some of them are potent ganglion blocking agents and were introduced into clinical medicine, but they had grave disadvantages.
[ترجمه گوگل]برخی از آنها عوامل مسدود کننده گانگلیون قوی هستند و در پزشکی بالینی معرفی شدند، اما دارای معایب جدی بودند
[ترجمه ترگمان]برخی از آن ها agents غده ganglion قوی هستند و به پزشکی بالینی معرفی شده اند، اما دارای زیان های جدی هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. From this function, the number of ganglion cells found in any specified patch of the retina may be evaluated numerically.
[ترجمه گوگل]از این تابع، تعداد سلولهای گانگلیونی موجود در هر قسمت مشخص شده شبکیه ممکن است به صورت عددی ارزیابی شود
[ترجمه ترگمان]از این تابع تعداد سلول های ganglion یافت شده در هر قسمت مشخص شبکیه ممکن است به صورت عددی ارزیابی شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. Other injured ganglion cells membranes might be dissolved and showed dropsy and disintegration of organelle.
[ترجمه گوگل]سایر غشاهای سلول های گانگلیونی آسیب دیده ممکن است حل شده و قطرات و متلاشی شدن اندامک ها را نشان دهند
[ترجمه ترگمان]دیگر سلول های ganglion injured ممکن است منحل شوند و استسقا و ساختار اندامک را نشان دادند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. Objective To observe the pathologic changes of ganglion cell and nerve plexus in internal anus sphincter of rats with congenital anorectal malformations (ARM).
[ترجمه گوگل]هدف: مشاهده تغییرات پاتولوژیک سلول های گانگلیونی و شبکه عصبی در اسفنکتر داخلی مقعد موش های صحرایی با ناهنجاری های مادرزادی آنورکتال (ARM)
[ترجمه ترگمان]هدف برای مشاهده the pathologic سلول های ganglion و شبکه عصبی در مقعد درونی، sphincter موش با ناهنجاری های مادرزادی congenital (ARM)
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. A nerve ganglion basically a brain for quicker reaction, or other uses.
[ترجمه گوگل]یک گانگلیون عصبی اساساً یک مغز برای واکنش سریعتر یا استفاده های دیگر است
[ترجمه ترگمان]غده عصبی عصبی اساسا مغز برای واکنش سریع تر و یا استفاده های دیگر است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. The central nervous system is divisible into the brain or cerebral ganglion, the suboesophageal ganglion and the ventral nerve-cord.
[ترجمه گوگل]سیستم عصبی مرکزی به مغز یا گانگلیون مغزی، گانگلیون زیر مری و طناب عصبی شکمی تقسیم می شود
[ترجمه ترگمان]دستگاه عصبی مرکزی به غده مغزی یا غده مغزی، غده عصبی suboesophageal و طناب عصبی شکمی تقسیم می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. These are projected on to the surface of the ganglion cell density function in the upper part of the figure.
[ترجمه گوگل]اینها بر روی سطح تابع تراکم سلولهای گانگلیونی در قسمت بالای شکل پیش بینی می شوند
[ترجمه ترگمان]این ها بر روی سطح تابع چگالی سلول غده در قسمت بالایی شکل نشان داده شده اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. They are united into a longitudinal chain by a pair of connectives which issue from the posterior border of the suboesophageal ganglion.
[ترجمه گوگل]آنها توسط یک جفت اتصال دهنده که از مرز خلفی گانگلیون زیر مری خارج می شوند، به یک زنجیره طولی متصل می شوند
[ترجمه ترگمان]آن ها توسط یک جفت of که از مرز پشتی غده عصبی suboesophageal گرفته می شود، به یک زنجیره طولی متحد می شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. This quantitative difference may also account for the beneficial effects seen after surgical interruption of the left stellate ganglion.
[ترجمه گوگل]این تفاوت کمی ممکن است اثرات مفیدی را که پس از وقفه جراحی گانگلیون ستاره ای چپ مشاهده می شود را نیز توضیح دهد
[ترجمه ترگمان]این تفاوت کمی نیز ممکن است برای اثرات سودمند که بعد از وقفه جراحی غده stellate چپ دیده می شود، حساب شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. Messages from thousands of photoreceptors are funneled into each ganglion cell, except some cancel out the actions of others.
[ترجمه گوگل]پیامهای هزاران گیرنده نوری به داخل هر سلول گانگلیونی هدایت میشوند، با این تفاوت که برخی از آنها اعمال دیگران را خنثی میکنند
[ترجمه ترگمان]پیام های هزاران نفر از گیرنده های نوری، به هر سلول غده ganglion منتقل می شوند، به جز برخی از اقدامات دیگران
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
15. The centre shows a map of the receptive field of a particular ganglion cell obtained using a stationary spot.
[ترجمه گوگل]مرکز نقشه ای از میدان پذیرای یک سلول گانگلیونی خاص را نشان می دهد که با استفاده از یک نقطه ثابت به دست آمده است
[ترجمه ترگمان]این مرکز نقشه میدان پذیرا یک سلول غده ganglion خاص که با استفاده از یک نقطه ثابت بدست می آید را نشان می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید