gamma ray

/ˈɡæməˈreɪ//ˈɡæməreɪ/

معنی: اشعه گاما
معانی دیگر: (فیزیک) اشعه ی گاما (دارای طول موج 10 به توان منهای 9 یا کمتر)، فیزیک اشعه گاما

بررسی کلمه

اسم ( noun )
• : تعریف: electromagnetic radiation of high energy and frequency, produced by reactions of radioactive atoms or by high energy electrons interacting with matter.

جمله های نمونه

1. During irradiation, food is exposed to gamma rays from sources such as cobalt 60 or cesium 13
[ترجمه گوگل]در طی تابش، غذا در معرض اشعه گاما از منابعی مانند کبالت 60 یا سزیم 13 قرار می گیرد
[ترجمه ترگمان]در طول پرتوافکنی، غذا در معرض پرتوه ای گاما از منابع چون کبالت ۶۰ یا سزیم قرار می گیرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. These X rays and gamma rays are like waves of light, but with a much shorter wavelength.
[ترجمه گوگل]این پرتوهای ایکس و گاما مانند امواج نور هستند، اما با طول موج بسیار کوتاه‌تر
[ترجمه ترگمان]این اشعه ایکس و اشعه های گاما مثل امواج نور هستند، اما با طول موج بسیار کوتاه تر
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. The Director says that the Gamma rays can easily be detected at the far side of a foot of steel armor plating.
[ترجمه گوگل]کارگردان می‌گوید که پرتوهای گاما را می‌توان به‌راحتی در قسمت‌های دور یک پای زره ​​پوش فولادی تشخیص داد
[ترجمه ترگمان]مدیر می گوید که اشعه گاما را می توان به راحتی در قسمت انتهایی یک پای پوشش زرهی فولادی شناسایی کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Gamma rays are the least powerful but can penetrate through even thick concrete.
[ترجمه گوگل]پرتوهای گاما کمترین قدرت را دارند اما می توانند حتی از بتن ضخیم نیز نفوذ کنند
[ترجمه ترگمان]اشعه های گاما حداقل قدرتمند هستند اما می توانند از طریق بتونی ضخیم نفوذ کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Indeed, both gamma rays and X-rays can be extremely damaging to living cells.
[ترجمه گوگل]در واقع، هم پرتوهای گاما و هم اشعه ایکس می توانند به سلول های زنده بسیار آسیب بزنند
[ترجمه ترگمان]در واقع، هر دو اشعه گاما و اشعه ایکس می توانند به شدت به سلول های زنده آسیب برسانند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. X-rays and gamma rays are the shortest electromagnetic waves, with wavelengths less than a 1000 millionths of a centimetre.
[ترجمه گوگل]پرتوهای ایکس و گاما کوتاه ترین امواج الکترومغناطیسی با طول موج کمتر از 1000 میلیونیم سانتی متر هستند
[ترجمه ترگمان]اشعه های ایکس و اشعه های گاما، کوتاه ترین موج الکترومغناطیسی با طول موج هایی کم تر از ۱۰۰۰ millionths یک سانتیمتر هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. One could distinguish gamma ray bursts from such effects by observing flashes simultaneously at two or more fairly widely separated locations.
[ترجمه گوگل]می توان انفجارهای پرتو گاما را با مشاهده فلاش ها به طور همزمان در دو یا چند مکان نسبتاً گسترده از هم تشخیص داد
[ترجمه ترگمان]یک فرد می تواند با مشاهده فلاش ها به طور همزمان در دو یا چند مکان کاملا مجزا، اشعه های گاما از چنین اثراتی را تشخیص دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. An explosion model of Gamma Ray as proposed by Prof K . S.
[ترجمه گوگل]مدل انفجار پرتو گاما که توسط پروفسور ک اس
[ترجمه ترگمان]یک مدل انفجاری از گاما ری که توسط پروفسور K پیشنهاد شده است اس
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. The fluence distribution must be known for absolute gamma ray measurements in spherical radiation fields.
[ترجمه گوگل]توزیع فلوانس باید برای اندازه‌گیری مطلق پرتو گاما در میدان‌های تابشی کروی شناخته شود
[ترجمه ترگمان]توزیع fluence باید برای اندازه گیری های اشعه گاما مطلق در میدان های تابشی کروی شناخته شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. What do gamma ray bursters have to do with black holes?
[ترجمه گوگل]انفجارهای پرتو گاما چه ربطی به سیاهچاله ها دارند؟
[ترجمه ترگمان]اشعه گاما باید با سیاهچاله ها چه کار کند؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. The relative gamma ray emission probabilities of 87 Kr were measured by HPGe detector.
[ترجمه گوگل]احتمال انتشار نسبی اشعه گاما 87 Kr توسط آشکارساز HPGe اندازه گیری شد
[ترجمه ترگمان]احتمال انتشار اشعه گاما نسبت به ۸۷ Kr توسط آشکارساز HPGe اندازه گیری شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Natural gamma ray spectral log is a new type of well logging method.
[ترجمه گوگل]ثبت طیفی پرتو گامای طبیعی نوع جدیدی از روش ثبت چاه است
[ترجمه ترگمان]لگاریتم طبیعی اشعه ایکس، نوع جدیدی از روش ثبت درختان است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. The paper introduces system structure, gamma ray testing, core location, sample depth emendation and so on.
[ترجمه گوگل]این مقاله ساختار سیستم، آزمایش اشعه گاما، مکان هسته، اصلاح عمق نمونه و غیره را معرفی می‌کند
[ترجمه ترگمان]این مقاله ساختار سیستم، آزمایش اشعه گاما، موقعیت مرکزی، عمق نمونه و غیره را معرفی می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. What shines in Fermi's gamma ray sky?
[ترجمه گوگل]چه چیزی در آسمان پرتو گامای فرمی می درخشد؟
[ترجمه ترگمان]در آسمان اشعه گاما چیست؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. The gamma ray spectrums provide the PIPA equipment with baseline data for analysis.
[ترجمه گوگل]طیف های پرتو گاما داده های پایه را برای تجزیه و تحلیل به تجهیزات PIPA ارائه می دهند
[ترجمه ترگمان]اشعه گاما تجهیزات PIPA را با داده های پایه برای آنالیز فراهم می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

اشعه گاما (اسم)
gamma, gamma ray

تخصصی

[شیمی] اشعه ى گاما (داراى طول موج 10 به توان منهاى 9 یا کمتر)
[برق و الکترونیک] اشعه گاما
[زمین شناسی] اشعه گاما تابش الکترومغناطیسی با طول موج کوتاه تر از پرتوهای ایکس؛ پرتوهای گاما نافذتر از پرتوهای ایکس هستند و برای بافت های زنده زیانبارند.

پیشنهاد کاربران

gamma ray ( فیزیک )
واژه مصوب: پرتوِ گاما
تعریف: نوعی تابش الکترومغناطیسی پرانرژی و پرنفوذ که معمولاً در واپاشی پرتوزا گسیل می‏شود

بپرس