gamete

/ˈɡæmit//ˈɡæmiːt/

معنی: انگل مالاریا، سلول جنسی بالغ قابل تکثیر
معانی دیگر: (یاخته ی زایشی) گامت، زامه

بررسی کلمه

اسم ( noun )
مشتقات: gametic (adj.)
• : تعریف: a mature reproductive cell, such as an egg or sperm, that is capable of uniting with another cell to form a new organism.

جمله های نمونه

1. From this viewpoint, gametes and the genes they carry are merely a device whereby organisms produce offspring like themselves.
[ترجمه گوگل]از این منظر، گامت‌ها و ژن‌هایی که حمل می‌کنند، صرفاً وسیله‌ای هستند که از طریق آن موجودات، فرزندانی مانند خودشان تولید می‌کنند
[ترجمه ترگمان]از این دیدگاه، گامت ها و ژن هایی که حمل می کنند صرفا وسیله ای هستند که در آن موجودات زنده زاد و ولد می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Females, producing large, non-motile gametes, have evolved many times.
[ترجمه گوگل]ماده ها که گامت های بزرگ و غیر متحرک تولید می کنند، بارها تکامل یافته اند
[ترجمه ترگمان]زنان، تولید کننده بزرگ و غیر -، دفعات زیادی تکامل یافته اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. A female produces few, large, immobile gametes called eggs.
[ترجمه گوگل]یک ماده گامت های کمی، بزرگ و غیر متحرک به نام تخم تولید می کند
[ترجمه ترگمان]یک ماده چند ماده، بزرگ و غیرمتحرک به نام تخم مرغ تولید می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Diploidy is restored when two haploid gametes fuse.
[ترجمه گوگل]هنگامی که دو گامت هاپلوئید با هم ترکیب می شوند، دیپلوئیدی بازسازی می شود
[ترجمه ترگمان]پس از آن که دو گامت های نر به هم متصل شوند، Diploidy دوباره برقرار می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. As gamete-production proceeds, it will have a non-zero probability of death or of becoming unable to produce gametes.
[ترجمه گوگل]با ادامه تولید گامت، احتمال مرگ یا ناتوانی در تولید گامت غیر صفر خواهد بود
[ترجمه ترگمان]همانطور که gamete - تولید پیش می رود، احتمال عدم احتمال مرگ یا عدم توانایی تولید گامت ها باید وجود داشته باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. In order to meet this third requirement, then, gametes must be able to find and make contact with other gametes.
[ترجمه گوگل]پس برای برآوردن این نیاز سوم، گامت ها باید بتوانند گامت های دیگر را پیدا کنند و با آنها تماس برقرار کنند
[ترجمه ترگمان]به منظور برآورده کردن این نیاز سوم، گامت ها باید قادر به یافتن و ایجاد تماس با گامت های دیگر باشند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. These large gametes will inevitably be produced in smaller numbers and they will lack mobility.
[ترجمه گوگل]این گامت های بزرگ به ناچار در تعداد کمتری تولید می شوند و فاقد تحرک خواهند بود
[ترجمه ترگمان]این گامت ها به طور اجتناب ناپذیری در اعداد کوچک تر تولید خواهند شد و آن ها فاقد تحرک خواهند بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Antherozoid ( spermatozoid ) The male gamete of algae, some gymnosperms, and the non - seed - bearing plants.
[ترجمه گوگل]آنتروزوئید (اسپرماتوزوئید) گامت نر جلبک ها، برخی از اسپرم ها و گیاهان غیر دانه دار
[ترجمه ترگمان]Antherozoid (spermatozoid)نر gamete نر، برخی از gymnosperms و گیاهان دارای بذر non
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Pollen is the male - gamete of seed plant, which plays an important role in sexual reproduction.
[ترجمه گوگل]گرده گامت نر گیاه دانه است که نقش مهمی در تولید مثل جنسی دارد
[ترجمه ترگمان]دانه گرده، دانه نر در گیاه دانه است که نقش مهمی در تولید مثل جنسی ایفا می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. The gamete - producing phase in a plant characterized by alternation of generations.
[ترجمه گوگل]مرحله تولید گامت در گیاهی که با تغییر نسل مشخص می شود
[ترجمه ترگمان]فاز تولید کننده - در یک گیاه که با تناوب نسل ها مشخص می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. The effect of gamete treatment was similiar to that of zygote treatment.
[ترجمه گوگل]اثر درمان گامت شبیه به درمان زیگوت بود
[ترجمه ترگمان]اثر درمان gamete به روش درمان جنینی محدود شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. One is the gamete diffused from gametangia of gametophytes that succeeds in developing into new thallus, the other is the undiffused gamete that develops into new thallus directly.
[ترجمه گوگل]یکی گامت منتشر شده از گامتنگیا گامتوفیت ها است که موفق به ایجاد تالوس جدید می شود، دیگری گامت منتشر نشده است که مستقیماً به تالوس جدید تبدیل می شود
[ترجمه ترگمان]یکی از gamete diffused از gametangia است که در توسعه به thallus جدید موفق می شود، دیگری the gamete است که به طور مستقیم به thallus جدید تبدیل می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Intrauterine insemination, in vitro fertilization and gamete intrafallopian transfer ( GIFT ) are additional options.
[ترجمه گوگل]تلقیح داخل رحمی، لقاح آزمایشگاهی و انتقال گامت به داخل فالوپ (GIFT) گزینه های اضافی هستند
[ترجمه ترگمان]لقاح مصنوعی، در لقاح مصنوعی و انتقال intrafallopian intrafallopian (GIFT، گزینه های اضافی هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. The male gamete of algae, some gymnosperms, and the non - seed - bearing plants.
[ترجمه گوگل]گامت نر جلبک ها، برخی از اسپرم ها و گیاهان غیر دانه دار
[ترجمه ترگمان]The نر شامل جلبک ها، some و گیاهان non هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

انگل مالاریا (اسم)
gamete, plasmodium

سلول جنسی بالغ قابل تکثیر (اسم)
gamete

تخصصی

[آمار] یاخته جنسی

انگلیسی به انگلیسی

• mature reproductive cell

پیشنهاد کاربران

gamete ( زیست‏شناسی )
واژه مصوب: کامه
تعریف: یاختۀ جنسی که در فرایند لقاح و تشکیل تخم شرکت می‏کند

بپرس