gamesmanship

/ˈɡeɪmzmənˌʃɪp//ˈɡeɪmzmənʃɪp/

مهارت در به دست آوردن امتیاز یا پیروزی بر حریف، زرنگی و مرد رندی، شگرد، ترفند، مهارت در بردن بازی بدون تخلف از مقررات بازی

بررسی کلمه

اسم ( noun )
• : تعریف: the art or act of using questionable, though legal, tactics to win at games or contests.

جمله های نمونه

1. Are the Marlins engaging in gamesmanship to throw Atlanta off track?
[ترجمه گوگل]آیا مارلین ها درگیر بازی سازی هستند تا آتلانتا را از مسیر خارج کنند؟
[ترجمه ترگمان]آیا the در gamesmanship شرکت می کنند تا آتلانتا را از مسیر خود دور کنند؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. And why indeed should gamesmanship not exist in disabled sport when it is rife everywhere else?
[ترجمه گوگل]و واقعاً چرا بازی‌سازی نباید در ورزش معلولان وجود داشته باشد، در حالی که در همه جا رایج است؟
[ترجمه ترگمان]و چرا در این ورزش که در همه جا شایع است، چرا نباید در ورزش معلولین حضور داشته باشد؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. That kind of gamesmanship happens often during postseason, one team trying to rattle another in an effort to get an edge.
[ترجمه گوگل]این نوع بازی‌سازی اغلب در طول فصل بعد اتفاق می‌افتد، یک تیم سعی می‌کند تیم دیگری را در تلاش برای به دست آوردن یک برتری به هم بزند
[ترجمه ترگمان]این نوع of اغلب در طول postseason اتفاق می افتد، تیمی که سعی می کند در تلاش برای رسیدن به یک لبه، یکی دیگر را به صدا در بیاورد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. This gamesmanship continued even as IBMcompatibles computers outsold Apple products by about 9-
[ترجمه گوگل]این مهارت بازی ادامه یافت حتی زمانی که رایانه‌های IBMcompatibles حدود 9-9 درصد از محصولات اپل پیشی گرفتند
[ترجمه ترگمان]این gamesmanship حتی زمانی ادامه یافت که کامپیوترهای (اپل)محصولات اپل را تا حدود ۹
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. This from a man who would stoop to any level, psychological gamesmanship included, to retain the crown jewels.
[ترجمه گوگل]این از مردی است که برای حفظ جواهرات تاج به هر سطحی، از جمله مهارت روانی، خم می شود
[ترجمه ترگمان]این مرد از مردی که به هر سطحی، روانشناسی روانی، خم می شود تا جواهرات تاج را حفظ کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. McEnroe's tantrums, like those of other tennis stars, were merely disruptive gamesmanship.
[ترجمه گوگل]عصبانیت های مک انرو، مانند سایر ستارگان تنیس، صرفاً یک بازی مخرب بود
[ترجمه ترگمان]tantrums McEnroe، مانند دیگر ستاره های تنیس، صرفا gamesmanship آشوبگر بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Not all my encounters with the world of academic gamesmanship were so chilly.
[ترجمه گوگل]همه برخوردهای من با دنیای بازی های آکادمیک آنقدر سرد نبود
[ترجمه ترگمان]نه همه برخوردهای من با دنیای آکادمیک، خیلی سرد بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. There is also fear that his altruism may be motivated by calculated gamesmanship.
[ترجمه گوگل]همچنین این ترس وجود دارد که نوع دوستی او ناشی از بازی حساب شده باشد
[ترجمه ترگمان]همچنین ترس وجود دارد که نوع دوستی اش ممکن است با gamesmanship حساب شده ایجاد شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. CALL WHAT YOU SEE and do not be influenced by GAMESMANSHIP.
[ترجمه گوگل]با آنچه می بینید تماس بگیرید و تحت تأثیر GAMESMANSHIP قرار نگیرید
[ترجمه ترگمان]آن چه را که می بینید و تحت تاثیر gamesmanship قرار نگیرید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. In its first term, at least, the Bush House was a master of such legislative gamesmanship.
[ترجمه گوگل]حداقل در اولین دوره خود، مجلس بوش در چنین بازیهای قانونگذاری استاد بود
[ترجمه ترگمان]در اولین دوره آن، حداقل، خانه بوش استاد چنین gamesmanship قانونی بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Making hard choices is all but impossible when political gamesmanship is at the fore.
[ترجمه گوگل]انتخاب های سخت زمانی که بازی های سیاسی در رأس قرار دارد غیرممکن است
[ترجمه ترگمان]درست کردن انتخاب های سخت زمانی غیر ممکن است که سیاست مداران سیاسی در جلو باشند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• practice of using legal though dubious methods in order to win games
gamesmanship is the art or practice of winning a game by methods that are not against the rules but are very close to cheating.

پیشنهاد کاربران

Meaning:
1 ) Gamesmanship is the use of dubious ( although not technically illegal ) methods to win or gain a serious advantage in a game or sport. It has been described as "Pushing the rules to the limit without getting caught, using whatever dubious methods possible to achieve the desired end".
...
[مشاهده متن کامل]

2 ) the activity of trying to win a game by doing things that are not really breaking the rules but are intended to destroy the confidence of the other player or team
3 ) the art of winning games by using various ploys and tactics to gain a psychological advantage.
4 ) the art or practice of winning games by questionable expedients without actually violating the rules
5 ) the use of ethically dubious methods to gain an objective
✔️ مهارت در بردن بازی بدون تخلف از مقررات بازی
✔️ مهارت در به دست آوردن امتیاز یا پیروزی بر حریف
⭐قبل ش اینو بگم که یورگن کلینزمن اینجا حرف مفت زده راجع به تیم ایران
💠 . . .
After Friday’s 2 - 0 win over Wales, the BBC presenter Gabby Logan talked about Iran’s “gamesmanship” and said they just stayed on the right side of the law before handing over to Klinsmann. “Yes, that’s their culture, ” he said. “Their way of doing it, and that is why Carlos Queiroz fits really well [with] the Iranian national team. ”
@TheGuardian. com

شگرد
فرهود عزیز، ترجمه ای اگر دارید بنویسید. این بخش سایت مربوط به درج خبر و یا کپی پیست از دیکشنری آکسفورد نیست!
gamesmanship به تکنیک ها و شگردهای معمولاً کثیف برای در دست گرفتن و بردن مسابقه، گفته میشود مثلاً وقت کشی، تمارض و . .
سیاست به خرج دادن در بردن یک بازی ، زرنگی کردن، ترفند زدن
بازی کن
They blur the line between gamesmanship and cheating.
آنها خط بین ترفند زدن و تقلب کردن را محو کردند

بپرس