1. Are the Marlins engaging in gamesmanship to throw Atlanta off track?
[ترجمه گوگل]آیا مارلین ها درگیر بازی سازی هستند تا آتلانتا را از مسیر خارج کنند؟
[ترجمه ترگمان]آیا the در gamesmanship شرکت می کنند تا آتلانتا را از مسیر خود دور کنند؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. And why indeed should gamesmanship not exist in disabled sport when it is rife everywhere else?
[ترجمه گوگل]و واقعاً چرا بازیسازی نباید در ورزش معلولان وجود داشته باشد، در حالی که در همه جا رایج است؟
[ترجمه ترگمان]و چرا در این ورزش که در همه جا شایع است، چرا نباید در ورزش معلولین حضور داشته باشد؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. That kind of gamesmanship happens often during postseason, one team trying to rattle another in an effort to get an edge.
[ترجمه گوگل]این نوع بازیسازی اغلب در طول فصل بعد اتفاق میافتد، یک تیم سعی میکند تیم دیگری را در تلاش برای به دست آوردن یک برتری به هم بزند
[ترجمه ترگمان]این نوع of اغلب در طول postseason اتفاق می افتد، تیمی که سعی می کند در تلاش برای رسیدن به یک لبه، یکی دیگر را به صدا در بیاورد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. This gamesmanship continued even as IBMcompatibles computers outsold Apple products by about 9-
[ترجمه گوگل]این مهارت بازی ادامه یافت حتی زمانی که رایانههای IBMcompatibles حدود 9-9 درصد از محصولات اپل پیشی گرفتند
[ترجمه ترگمان]این gamesmanship حتی زمانی ادامه یافت که کامپیوترهای (اپل)محصولات اپل را تا حدود ۹
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. This from a man who would stoop to any level, psychological gamesmanship included, to retain the crown jewels.
[ترجمه گوگل]این از مردی است که برای حفظ جواهرات تاج به هر سطحی، از جمله مهارت روانی، خم می شود
[ترجمه ترگمان]این مرد از مردی که به هر سطحی، روانشناسی روانی، خم می شود تا جواهرات تاج را حفظ کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. McEnroe's tantrums, like those of other tennis stars, were merely disruptive gamesmanship.
[ترجمه گوگل]عصبانیت های مک انرو، مانند سایر ستارگان تنیس، صرفاً یک بازی مخرب بود
[ترجمه ترگمان]tantrums McEnroe، مانند دیگر ستاره های تنیس، صرفا gamesmanship آشوبگر بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. Not all my encounters with the world of academic gamesmanship were so chilly.
[ترجمه گوگل]همه برخوردهای من با دنیای بازی های آکادمیک آنقدر سرد نبود
[ترجمه ترگمان]نه همه برخوردهای من با دنیای آکادمیک، خیلی سرد بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. There is also fear that his altruism may be motivated by calculated gamesmanship.
[ترجمه گوگل]همچنین این ترس وجود دارد که نوع دوستی او ناشی از بازی حساب شده باشد
[ترجمه ترگمان]همچنین ترس وجود دارد که نوع دوستی اش ممکن است با gamesmanship حساب شده ایجاد شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. CALL WHAT YOU SEE and do not be influenced by GAMESMANSHIP.
[ترجمه گوگل]با آنچه می بینید تماس بگیرید و تحت تأثیر GAMESMANSHIP قرار نگیرید
[ترجمه ترگمان]آن چه را که می بینید و تحت تاثیر gamesmanship قرار نگیرید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. In its first term, at least, the Bush House was a master of such legislative gamesmanship.
[ترجمه گوگل]حداقل در اولین دوره خود، مجلس بوش در چنین بازیهای قانونگذاری استاد بود
[ترجمه ترگمان]در اولین دوره آن، حداقل، خانه بوش استاد چنین gamesmanship قانونی بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. Making hard choices is all but impossible when political gamesmanship is at the fore.
[ترجمه گوگل]انتخاب های سخت زمانی که بازی های سیاسی در رأس قرار دارد غیرممکن است
[ترجمه ترگمان]درست کردن انتخاب های سخت زمانی غیر ممکن است که سیاست مداران سیاسی در جلو باشند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید