game show

/ˈɡeɪmˈʃoʊ//ɡeɪmʃəʊ/

برنامه تلویزیونی (که در آن حضار در جواب دادن به پرسش ها و غیره شرکت می کنند)، برنامه ی چند پرسشی

بررسی کلمه

اسم ( noun )
• : تعریف: a television show in which participants play various games of chance, skill, or memory in order to win prizes.

جمله های نمونه

1. He plays a madcap game show host.
[ترجمه گوگل]او در نقش یک مجری نمایش بازی دیوانه بازی می کند
[ترجمه ترگمان]او بازی madcap را بازی می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. She comperes that awful game show on Saturday night.
[ترجمه گوگل]او آن بازی افتضاح را شنبه شب اجرا می کند
[ترجمه ترگمان]اون شب شنبه اون نمایش وحشتناک رو اجرا کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. This isn't some game show where you barter with another contestant for the big prize.
[ترجمه گوگل]این یک نمایش بازی نیست که در آن با یک شرکت کننده دیگر برای جایزه بزرگ مبادله کنید
[ترجمه ترگمان]این یک بازی نیست که با یکی از شرکت کننده ها به عنوان جایزه بزرگ معاوضه می کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. A game show appeared to be in progress, and lights were flashing, indicating that some one had won.
[ترجمه گوگل]به نظر می‌رسید یک نمایش بازی در حال انجام است و چراغ‌ها چشمک می‌زنند، که نشان می‌دهد یکی برنده شده است
[ترجمه ترگمان]یک نمایش بازی در حال پیشرفت به نظر می رسید و چراغ ها روشن بودند و نشان می داد که کسی برنده شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Eccentric I see that the television game show that inspired letters to you recently has been at it again.
[ترجمه گوگل]عجیب و غریب من می بینم که نشان می دهد بازی تلویزیونی که نامه های الهام گرفته به شما اخیرا دوباره در آن بوده است
[ترجمه ترگمان]\" من می بینم که این بازی تلویزیونی نشان می دهد که این نمایش الهام بخش برای شما تازگی داشته است \"
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Traditionally, a game show has a host.
[ترجمه گوگل]به طور سنتی، یک نمایش بازی میزبان دارد
[ترجمه ترگمان]یک نمایش بازی به طور سنتی میزبان است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. The Christmas Day morale booster was only the game show host's second trip outside hospital since his near-fatal crash.
[ترجمه گوگل]تقویت کننده روحیه روز کریسمس تنها دومین سفر مجری برنامه بازی به خارج از بیمارستان از زمان تصادف نزدیک به مرگ او بود
[ترجمه ترگمان]تقویت روحیه روز کریسمس تنها مسابقه دومین سفر میزبان به خارج از بیمارستان از زمان سقوط مرگبار او بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Did Walter Cronkite once host a game show on TV?
[ترجمه گوگل]آیا والتر کرانکیت یک بار مجری یک برنامه بازی در تلویزیون بود؟
[ترجمه ترگمان]آیا والتر Cronkite زمانی میزبان یک نمایش بازی در تلویزیون بود؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Contestants for the game show go through a tough selection process.
[ترجمه گوگل]شرکت کنندگان برای نمایش بازی از طریق یک فرآیند انتخاب سخت می روند
[ترجمه ترگمان]Contestants برای این بازی یک فرآیند انتخاب سخت را نشان می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. A popular reality game show is called Who Wants to be a Millionaire.
[ترجمه الینا] یک مسابقه محبوب واقعی چه کسی میخواهد برنده شود نام دارد
|
[ترجمه گوگل]یک نمایش واقعی بازی محبوب، Who Wants to Be a Millionaire نام دارد
[ترجمه ترگمان]یک نمایش بازی در واقعیت معروف \"چه کسی می خواهد میلیونر شود\" نام دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Patterns on the game show very timely and hip cafes, oh, this is your captain performers.
[ترجمه گوگل]الگوهای بازی کافه های بسیار به موقع و شیک را نشان می دهد، اوه، این کاپیتان شما هستند
[ترجمه ترگمان]نمودارها در این بازی، کافه های بسیار به موقع و hip را نشان می دهند، اوه، این هم بازیگران شما هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. The game show player has to choose between two doors.
[ترجمه گوگل]بازیکن نمایش بازی باید بین دو در یکی را انتخاب کند
[ترجمه ترگمان]بازی نشان می دهد که بازیکن باید بین دو در انتخاب کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. What is the origin of the game show?
[ترجمه گوگل]منشا نمایش بازی چیست؟
[ترجمه ترگمان]مبدا بازی چیست؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. A game show, also called quiz show, is very popular all over the world.
[ترجمه گوگل]یک نمایش بازی که به آن شوی مسابقه نیز می گویند، در سراسر جهان بسیار محبوب است
[ترجمه ترگمان]یک نمایش بازی که نمایش آزمون نیز نامیده می شود، در سراسر جهان بسیار محبوب است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• entertainment show on television in which contestants play games and win prizes

پیشنهاد کاربران

game show ( سینما و تلویزیون )
واژه مصوب: مسابقۀ تلویزیونی
تعریف: نوعی برنامۀ تلویزیونی که در آن با حضور مجری و شرکت کنندگانی که از قبل برگزیده یا از میان حاضران استودیو انتخاب شده اند مسابقه ای برگزار می شود؛ موضوع این مسابقات بسیار متنوع و جایزۀ آنها به صورت نقدی یا کالاست
مسابقه یا برنامه ی تلویزیونی
برنامه یا مسابقه تلویزیونی

game show : TV contest
I want to be a host in a big and famous game show
بــرنآمــهــ یآ مسآبقهــ ے تلویزیونــے: ) مثل:برندهـ بآشــ
Tv programme in which people play games or answer qoestion to win prizes


a television program in which people play games or answer questions to win prizes
مسابقه ی تلویزیونی
برنامه های مسابقه ای و پرسشی
برنامه رقابتی یا مسابقه ای

TV program for questions and answers
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ١٢)

بپرس