galvanization

/ˌɡælvənaɪˈzeɪʃən//ˌɡælvənaɪˈzeɪʃən/

گالوانیزه کردن

جمله های نمونه

1. Surface defect in cold rolled galvanization plate in Handan Iron and Steel Limited Group has been introduced, meanwhile the solution process has been discussed.
[ترجمه گوگل]عیوب سطحی در ورق گالوانیزه نورد سرد در گروه محدود آهن و فولاد هندان معرفی شده است، ضمناً فرآیند حل مورد بحث قرار گرفته است
[ترجمه ترگمان]نقص های سطحی در صفحه galvanization نورد سرد در گروه محدود آهن و فولاد معرفی شده است، در حالی که روند حل مساله مورد بحث قرار گرفته است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Surface treatment mode of grating : Hot dipped galvanization: galvanization should be carry out after basic work.
[ترجمه گوگل]حالت عملیات سطحی گریتینگ: گالوانیزه گرم: گالوانیزه کردن باید پس از کار اساسی انجام شود
[ترجمه ترگمان]روش درمان سطحی شبکه: galvanization dipped: galvanization باید بعد از کاره ای اولیه انجام شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. The PLC is applicated in the steel tube galvanization process replace of traditional relay logic control to realize the automatic operation and fault treatment.
[ترجمه گوگل]PLC در فرآیند گالوانیزه کردن لوله فولادی جایگزین کنترل منطقی رله سنتی برای تحقق عملیات خودکار و درمان خطا استفاده می شود
[ترجمه ترگمان]PLC در فرآیند galvanization لوله فولادی applicated می شود تا کنترل منطق رله سنتی را جایگزین کند تا عملیات اتوماتیک و درمان خطا را تشخیص دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. The surface can be treated with galvanization.
[ترجمه گوگل]سطح را می توان با گالوانیزه درمان کرد
[ترجمه ترگمان]سطح را می توان با galvanization (galvanization)درمان کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Immolate domesticity for aspire after career galvanization.
[ترجمه گوگل]خانه داری را برای آرزوی پس از گالوانیزه شدن شغلی تسخیر کنید
[ترجمه ترگمان]این خانواده از زندگی خانوادگی لذت می برند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. The unexpected news produced a kind of galvanization of the whole team.
[ترجمه گوگل]این خبر غیرمنتظره باعث ایجاد نوعی گالوانیزه شدن کل تیم شد
[ترجمه ترگمان]این خبر غیرمنتظره، نوعی of از تمام اعضای تیم را به وجود آورد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Drum material quality many for carbon steel galvanization, stainless steel, alloy material quality.
[ترجمه گوگل]کیفیت مواد درام بسیار برای گالوانیزه فولاد کربن، فولاد ضد زنگ، کیفیت مواد آلیاژی
[ترجمه ترگمان]کیفیت متریال یک استوانه از جنس فولاد کربنی، فولاد ضد زنگ و کیفیت مواد آلیاژی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Outer frame may choose the paper frame, the galvanization iron frame, or alloy frame.
[ترجمه گوگل]فریم بیرونی ممکن است قاب کاغذ، قاب آهن گالوانیزه یا قاب آلیاژی را انتخاب کند
[ترجمه ترگمان]کادر بیرونی ممکن است چارچوب کاغذی، قاب فلزی galvanization یا کادر آلیاژ را انتخاب کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. The surface can be treated with galvanization, electrolyse, plastic spray and enamel for different application situation.
[ترجمه گوگل]سطح را می توان با گالوانیزه، الکترولیز، اسپری پلاستیکی و لعاب برای موقعیت های مختلف استفاده کرد
[ترجمه ترگمان]سطح را می توان با galvanization، electrolyse، اسپری پلاستیک و مینای برای شرایط کاربری مختلف درمان کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. The principle, technology and equipment of machinery galvanization are introduced simply.
[ترجمه گوگل]اصل، تکنولوژی و تجهیزات گالوانیزه ماشین آلات به سادگی معرفی می شود
[ترجمه ترگمان]اصل، فن آوری و تجهیزات ماشین آلات galvanization به سادگی معرفی می شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Hot dip galvanization is the present widespread application used in anticorrosion for zinc coating W - beams barriers.
[ترجمه گوگل]گالوانیزه گرم در حال حاضر کاربرد گسترده ای است که در ضد خوردگی برای موانع تیرهای W پوشش روی استفاده می شود
[ترجمه ترگمان]galvanization شیب داغ کاربرد گسترده ای است که در anticorrosion برای موانع دارای پوشش روی W بکار می رود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Still hot water conduit cannot use galvanization iron pipe, in order to prevent conduit rustily reach generation scale, and hot conduit should do heat preservation processing.
[ترجمه گوگل]مجرای آب گرم هنوز نمی تواند از لوله آهنی گالوانیزه استفاده کند تا از رسیدن لوله زنگ زده به مقیاس تولید جلوگیری کند و مجرای گرم باید پردازش حفظ حرارت را انجام دهد
[ترجمه ترگمان]با این حال، مجرای آب داغ نمی تواند از لوله آهن galvanization استفاده کند تا از کانال rustily برای رسیدن به مقیاس تولید جلوگیری شود و مجرای داغ باید فرآیند نگهداری گرما را انجام دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. This paper introduces the construction of the single galvanization automatic assemble line system by adopting micro computer and PLC, and the controlling methods used in the manufacturing process.
[ترجمه گوگل]این مقاله ساخت سیستم خط مونتاژ خودکار تک گالوانیزه را با استفاده از میکرو کامپیوتر و PLC و روش‌های کنترل مورد استفاده در فرآیند تولید معرفی می‌کند
[ترجمه ترگمان]این مقاله ساخت یک سیستم خط مونتاژ اتوماتیک single را با استفاده از کامپیوتر کوچک و PLC و روش های کنترلی مورد استفاده در فرآیند تولید معرفی می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Galvanization means coating metal with zinc, or the act of stimulating action.
[ترجمه گوگل]گالوانیزه به معنای پوشش فلز با روی یا عمل تحریک کننده است
[ترجمه ترگمان]galvanization به معنی پوشش فلز با روی، یا عمل تحریک به عمل است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. Effects of cooling rate on eutectic microstructure of Zn - ( 0. 24 Ni ) alloy for hot dip galvanization were investigated.
[ترجمه گوگل]اثرات سرعت سرد شدن بر ریزساختار یوتکتیک آلیاژ روی (24/0 نیکل) برای گالوانیزه گرم مورد بررسی قرار گرفت
[ترجمه ترگمان]اثرات نرخ خنک سازی بر روی ریزساختار آلیاژ آلومینیوم - (۰ آلیاژ ۲۴ نیکل برای شیب داغ مورد بررسی قرار گرفته است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

تخصصی

[شیمی] رویینه کاری، گالوانیزه کردن
[مهندسی گاز] گالوانیزه کردن

انگلیسی به انگلیسی

• coating of metal with a thin layer of zinc; application of an electric current (to a nerve, person, etc.); stimulation (also galvanisation)

پیشنهاد کاربران

بپرس