galvanise

جمله های نمونه

1. A dynamic performer whose voice can galvanise up-tempo songs, Brenda was known as Little Miss Dynamite.
[ترجمه گوگل]برندا یک مجری پویا که صدایش می‌تواند آهنگ‌های با تمپو بالا را ایجاد کند، به عنوان خانم کوچولو دینامیت شناخته می‌شد
[ترجمه ترگمان]یه نوازنده dynamic که صداش رو می تونه آهنگ بخونه، براندا به اسم خانم \"دینامیت کوچولو\" هم معروف بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. It will certainly stabilise affairs but will not galvanise the nation into action.
[ترجمه گوگل]مطمئناً امور را تثبیت خواهد کرد، اما ملت را به عمل وادار نخواهد کرد
[ترجمه ترگمان]این کشور قطعا امور را تثبیت خواهد کرد اما ملت را وادار به اقدام نخواهد کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Perhaps he is the man to galvanise things.
[ترجمه گوگل]شاید او مردی است که چیزها را گالوانیزه می کند
[ترجمه ترگمان]شاید او مردی باشد که از این چیزها سر در می آورد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Hardly the kind of sentiment to galvanise an inexperienced squad a few weeks before its departure for an eight-match tour to New Zealand.
[ترجمه گوگل]به سختی می توان یک تیم بی تجربه را چند هفته قبل از عزیمت برای یک تور هشت مسابقه ای به نیوزلند تحریک کرد
[ترجمه ترگمان]تقریبا چند هفته قبل از عزیمت به نیوزیلند یک تیم بی تجربه برای تیم بی تجربه وجود داشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. He scurried back to the kitchen to galvanise the staff into action.
[ترجمه محمد] او به اشپزخانه رفت تا کارکنانن را به اقدام تهییج کند
|
[ترجمه گوگل]او با سرعت به سمت آشپزخانه برگشت تا کارکنان را وارد عمل کند
[ترجمه ترگمان]با دست پاچگی به آشپزخانه رفت تا کارمندان را وادار به عمل کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Food shortages would probably galvanise public anger into action, as would a complete collapse of the economy.
[ترجمه گوگل]کمبود مواد غذایی احتمالاً خشم عمومی را به عمل می‌آورد، همانطور که فروپاشی کامل اقتصاد ممکن است
[ترجمه ترگمان]کمبود مواد غذایی احتمالا خشم عمومی را به عمل می آورد، که منجر به فروپاشی کامل اقتصاد خواهد شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Nothing is better designed to galvanise a people, unify it, strengthen it.
[ترجمه گوگل]هیچ چیز بهتر از این طراحی نشده است که مردم را گالوانیزه کند، متحد کند، تقویت کند
[ترجمه ترگمان]هیچ چیز بهتر از این طراحی نشده است که مردم را تحت تاثیر قرار دهد، آن را متحد کند، تقویت کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Indeed, I hope that it will help galvanise forces that will usher in a new era of human liberty in our beloved motherland.
[ترجمه گوگل]در واقع، من امیدوارم که به تقویت نیروهایی کمک کند که دوران جدیدی از آزادی بشر را در سرزمین مادری عزیز ما آغاز کنند
[ترجمه ترگمان]در واقع، من امیدوارم که این کار به نیروهای galvanise کمک کند که عصر جدید آزادی بشر را در سرزمین مادری محبوب ما آغاز کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. President Barack Obama is currently trying to galvanise Congress and the American public to take action to halt catastrophic climate change caused by rising levels of carbon dioxide in the atmosphere.
[ترجمه گوگل]پرزیدنت باراک اوباما در حال حاضر در تلاش است تا کنگره و مردم آمریکا را تشویق کند تا برای توقف تغییرات فاجعه بار آب و هوایی ناشی از افزایش سطح دی اکسید کربن در جو اقدام کنند
[ترجمه ترگمان]رئیس جمهور باراک اوباما در حال حاضر می کوشد تا کنگره و مردم آمریکا را وادار به اقدام برای توقف تغییرات آب و هوایی فاجعه بار ناشی از افزایش سطح دی اکسید کربن در جو کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Labour officials have already launched Operation Turnout in an effort to galvanise the core vote.
[ترجمه گوگل]مقامات کارگری قبلاً عملیات مشارکت مردمی را در تلاشی برای جلب رأی اصلی راه اندازی کرده اند
[ترجمه ترگمان]مقامات حزب کارگر پیش از این عملیات شرکت کنندگان در تلاش برای جلوگیری از رای گیری هسته ای را آغاز کرده اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Perhaps his imagination was fuelled initially by the comradeship of a group and the creativity it could galvanise.
[ترجمه گوگل]شاید تخیل او در ابتدا توسط رفاقت یک گروه و خلاقیتی که می توانست ایجاد کند، تقویت می شد
[ترجمه ترگمان]شاید تخیل او در ابتدا توسط رفاقت یک گروه و خلاقیت بوجود آمده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. "Nigeria has depended on other nations for virtually everything because of the absence of an effective science and technology policy to galvanise growth and development," he said.
[ترجمه گوگل]او گفت: «نیجریه به دلیل فقدان یک سیاست علمی و فناوری مؤثر برای تقویت رشد و توسعه، تقریباً برای همه چیز به کشورهای دیگر وابسته است
[ترجمه ترگمان]وی گفت: \" نیجریه به خاطر فقدان یک سیاست موثر و سیاست تکنولوژی برای رشد و توسعه پایدار، به همه کشورها وابسته است \"
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. But global leaders have shown in their response to the financial crisis that fear of catastrophe can galvanise co-ordinated and collective action.
[ترجمه گوگل]اما رهبران جهانی در واکنش خود به بحران مالی نشان داده اند که ترس از فاجعه می تواند اقدام هماهنگ و جمعی را تقویت کند
[ترجمه ترگمان]اما رهبران جهانی در واکنش خود به بحران مالی نشان داده اند که ترس از فاجعه می تواند اقدام هماهنگ و هماهنگ کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. But some observers are questioning whether the display of military power will simply galvanise the hardliners inside the isolated country, he says.
[ترجمه گوگل]او می گوید، اما برخی از ناظران این سوال را مطرح می کنند که آیا نمایش قدرت نظامی به سادگی تندروها را در داخل کشور منزوی تحریک می کند
[ترجمه ترگمان]اما برخی ناظران سوال می کنند که آیا نمایش قدرت نظامی به سادگی the را در داخل کشور منزوی می کند یا خیر
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• coat metal with a thin layer of zinc; application of an electric current (to a nerve, person, etc.); stimulate (also galvanize)

پیشنهاد کاربران

🔍 دوستان مشتقات ( derivatives ) این کلمه اینها هستند:
✅ فعل ( verb ) : galvanize
✅️ اسم ( noun ) : _
✅️ صفت ( adjective ) : galvanic
✅️ قید ( adverb ) : _
به عمل واداشتن، تحت تاثیر قراردادن، برانگیختن، تحریک کردن

بپرس