galvanic

/ɡælˈvænɪk//ɡælˈvænɪk/

وابسته به برق مستقیم، وابسته به برق باتری، وابسته به برق شیمیایی، باعمل شیمیایی پیداشده، ناگهانی یازورکی

جمله های نمونه

1. The bomb warning had a galvanic effect.
[ترجمه گوگل]هشدار بمب اثر گالوانیکی داشت
[ترجمه ترگمان]این هشدار، تاثیر galvanic داشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. From a mail-order house she ordered a battery-operated galvanic device which applied the stimulation of low-voltage electrical current to his paralyzed limbs.
[ترجمه گوگل]از یک خانه پستی، او یک دستگاه گالوانیکی با باتری سفارش داد که تحریک جریان الکتریکی ولتاژ پایین را روی اندام های فلج او اعمال می کرد
[ترجمه ترگمان]او از یک خانه سفارش پستی دستور داد دستگاه galvanic با باتری کار کند که تحریک جریان الکتریکی ولتاژ پایین را به اعضای فلج خود اعمال کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. They carried with them galvanic batteries of a type generally used for feats of entertainment at carnivals.
[ترجمه گوگل]آنها باتری های گالوانیکی را با خود حمل می کردند که عموماً برای سرگرمی در کارناوال ها استفاده می شود
[ترجمه ترگمان]آن ها از یک نوع باتری galvanic که به طور کلی برای شاهکارهای سرگرمی در carnivals استفاده می شد باخود حمل می کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. She doesn't become galvanic and prosecuting, as most women would, but she says it's all right.
[ترجمه گوگل]او مانند بسیاری از خانم‌ها دلسرد و محاکمه نمی‌شود، اما او می‌گوید مشکلی نیست
[ترجمه ترگمان]مثل اکثر زن ها برق و prosecuting پیدا نمی کند، اما می گوید که همه چیز روبه راه است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. The opto- galvanic effect (OGE) of CO2 waveguide laser, and CO2 waveguide laser stabilized by OGE and tuned by the compound cavity were investigated.
[ترجمه گوگل]اثر نوری گالوانیکی (OGE) لیزر موجبر CO2، و لیزر موجبر CO2 تثبیت شده توسط OGE و تنظیم شده توسط حفره ترکیب بررسی شد
[ترجمه ترگمان]اثر opto - galvanic (OGE)از لیزر موجبر CO۲ (OGE)و لیزر موجبر CO۲ شده توسط OGE و تنظیم شده توسط محفظه ترکیب مورد بررسی قرار گرفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Galvanic cell type hydrogen sensors and fuel cells belong to the former, and hydrogen pump, steam electrolyzer and membrane reactors to the latter.
[ترجمه گوگل]سنسورهای هیدروژن نوع سلول گالوانیکی و سلولهای سوختی متعلق به اولی و پمپ هیدروژن، الکترولیز بخار و راکتورهای غشایی به دومی تعلق دارند
[ترجمه ترگمان]سنسورهای گاز نوع سلولی Galvanic و سلول های سوختی متعلق به سوخت قبلی و پمپ هیدروژن، electrolyzer بخار و رآکتورهای غشایی به دومی هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Methods based on electrometric measurements involving a galvanic cell may be utilized to determine the oxygen content of a gas.
[ترجمه گوگل]روش‌های مبتنی بر اندازه‌گیری‌های الکترومتری شامل یک سلول گالوانیکی ممکن است برای تعیین محتوای اکسیژن گاز مورد استفاده قرار گیرد
[ترجمه ترگمان]روش های مبتنی بر اندازه گیری electrometric شامل یک سلول خورشیدی ممکن است برای تعیین مقدار اکسیژن یک گاز مورد استفاده قرار گیرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Electrochemical currents are generated by galvanic battery action caused by contamination and humidity.
[ترجمه گوگل]جریان های الکتروشیمیایی در اثر عملکرد باتری گالوانیکی ناشی از آلودگی و رطوبت ایجاد می شوند
[ترجمه ترگمان]جریان های الکتروشیمیایی با فعالیت باتری galvanic ناشی از آلودگی و رطوبت ایجاد می شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Galvanic corrosion requires the flow of an electric current between certain areas of dissimilar metal surfaces.
[ترجمه گوگل]خوردگی گالوانیکی نیاز به جریان الکتریکی بین مناطق خاصی از سطوح فلزی غیر مشابه دارد
[ترجمه ترگمان]خوردگی Galvanic مستلزم جریان یک جریان الکتریکی بین سطوح خاصی از سطوح فلز متفاوت است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Simulated galvanic cell tests and stress corrosion tests using pre - creeping specimens were conducted.
[ترجمه گوگل]آزمایش‌های سلول گالوانیکی شبیه‌سازی شده و آزمون‌های خوردگی تنشی با استفاده از نمونه‌های پیش خزنده انجام شد
[ترجمه ترگمان]آزمایش ها شبیه سازی شده بر روی سلول های خورشیدی شبیه سازی شده و آزمایش ها مربوط به خوردگی با استفاده از نمونه های پیش - انجام شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. In this paper, a simple method of making galvanic cell by chemical reaction is proposed, and illustrates this method with a great deal of instances.
[ترجمه گوگل]در این مقاله، یک روش ساده برای ساخت سلول گالوانیکی با واکنش شیمیایی پیشنهاد شده است و این روش را با نمونه های زیادی نشان می دهد
[ترجمه ترگمان]در این مقاله یک روش ساده برای تبدیل پیل شیمیایی به وسیله واکنش شیمیایی پیشنهاد شده است و این روش را با مقدار زیادی از نمونه ها نشان می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Galvanic corrosion occurs when dissimilar metals are in electrical contact in the same electrolyte.
[ترجمه گوگل]خوردگی گالوانیکی زمانی اتفاق می‌افتد که فلزات غیرمشابه در یک الکترولیت در تماس الکتریکی باشند
[ترجمه ترگمان]خوردگی Galvanic زمانی اتفاق می افتد که فلزات غیر مشابه در تماس الکتریکی با الکترولیت مشابه قرار می گیرند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. The metal with a lower potential in the galvanic cell will be anodic and will corrode.
[ترجمه گوگل]فلزی که پتانسیل کمتری در سلول گالوانیکی دارد آندی بوده و خورده می شود
[ترجمه ترگمان]فلز با پتانسیل پایین در سلول های خورشیدی آندی خواهد بود و خورده خواهد شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. A galvanic cell is represented by a diagram.
[ترجمه گوگل]یک سلول گالوانیکی با یک نمودار نشان داده می شود
[ترجمه ترگمان]یک سلول برق با یک نمودار نشان داده می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. The new leader had a galvanic effect on morale.
[ترجمه گوگل]رهبر جدید تأثیر مثبتی بر روحیه داشت
[ترجمه ترگمان]این رهبر جدید تاثیر galvanic بر روحیه داشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

تخصصی

[برق و الکترونیک] گالوانیزه - گالوانی ویژگی عبور الکتریسیته در اثر واکنش های شیمیایی .

انگلیسی به انگلیسی

• of or pertaining to galvanism, produced by galvanism; shocking; stimulating

پیشنهاد کاربران

🔍 دوستان مشتقات ( derivatives ) این کلمه اینها هستند:
✅ فعل ( verb ) : galvanize
✅️ اسم ( noun ) : _
✅️ صفت ( adjective ) : galvanic
✅️ قید ( adverb ) : _
Galvanic Skin Response
پاسخ هیجانی پوست

بپرس