galloping

/ˈɡæləpɪŋ//ˈɡæləpɪŋ/

سواره، برقی، چارنعل رونده

جمله های نمونه

1. galloping inflation
تورم سواره،تورم شدید

2. A neighbour's horse came galloping down the road, riderless.
[ترجمه گوگل]اسب همسایه‌ای بی‌سوار در حال تاختن از جاده به پایین آمد
[ترجمه ترگمان]اسب همسایه ای با چهار نعل از جاده پایین آمد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. He came galloping up the road.
[ترجمه گوگل]او با تاخت و تاز از جاده آمد
[ترجمه ترگمان]به تاخت به جاده رسید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Japan is galloping ahead in the race to develop new technologies.
[ترجمه گوگل]ژاپن در رقابت برای توسعه فناوری های جدید تاخت و تاز می کند
[ترجمه ترگمان]ژاپن در رقابت برای توسعه فن آوری های جدید در حال تاخت و تاز است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. They are galloping around the garden playing football.
[ترجمه گوگل]آنها در حال تاختن در اطراف باغ هستند و فوتبال بازی می کنند
[ترجمه ترگمان]چهار نعل دور باغ می تازند و فوتبال بازی می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. I enjoy galloping over the fields.
[ترجمه گوگل]من از تاختن در مزارع لذت می برم
[ترجمه ترگمان]از تاخت و تاز به مزارع لذت می برم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Japan is galloping ahead in the race to develop new technology.
[ترجمه گوگل]ژاپن در رقابت برای توسعه فناوری جدید تاخت و تاز می کند
[ترجمه ترگمان]ژاپن در حال تاخت و تاز در مسابقه برای توسعه فن آوری جدید است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Galloping inflation is pushing up prices.
[ترجمه گوگل]تورم سرسام آور قیمت ها را بالا می برد
[ترجمه ترگمان]افزایش تورم باعث بالا رفتن قیمت ها شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. She came galloping down the street.
[ترجمه گوگل]او با تاخت در خیابان آمد
[ترجمه ترگمان]دوان دوان از خیابان پایین آمد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Ian came galloping down the stairs.
[ترجمه گوگل]ایان با تاخت از پله ها پایین آمد
[ترجمه ترگمان]ایان \"از پله ها اومد پایین\"
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. The horse started galloping the moment I gave it a good dig.
[ترجمه گوگل]اسب شروع به تاختن در لحظه ای کرد که من آن را خوب حفر کردم
[ترجمه ترگمان]در همان لحظه اسب شروع به تاخت و تاز کرد و شروع به کندن زمین کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. So will follow the galloping grey into the land of legend this weekend.
[ترجمه گوگل]پس این آخر هفته خاکستری تاخت و تاز را به سرزمین افسانه ها دنبال خواهد کرد
[ترجمه ترگمان]به همین دلیل این آخر هفته به تاخت و تاز خود به سرزمین افسانه گوش خواهد داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Her heart was galloping so fast that she felt quite giddy with happiness.
[ترجمه گوگل]قلبش به قدری تند تند می تازد که از خوشحالی کاملاً گیج شده بود
[ترجمه ترگمان]قلبش چنان به سرعت می تاخت که احساس خوشبختی می کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Their pensions were virtually wiped out by galloping inflation.
[ترجمه گوگل]حقوق بازنشستگی آنها عملاً با تورم تاخت و تاز از بین رفت
[ترجمه ترگمان]حقوق بازنشستگی آن ها عملا با تورم لجام گسیخته پاک شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• running, moving quickly; developing at a rapid rate (of a disease)
galloping is used to describe something that is increasing or developing so fast that it is difficult to control.

پیشنهاد کاربران

نوسان خط هوایی ( برق )
تاخت و تازه کلامی ( مکانیسم دفاعی در روانشناسی )
مدام بین کلام دیگری پریدن
تاخت، چهارنعل، تازنده
چهارنعل رفتن، تاختن
گاهی در خطوط برق شاهد نوسان و بسامد بالایی می باشیم که به این پدیده دیدنی و خطرناک در خطوط انتقال قدرت، گالوپینگ می گویند که باعث صدمات بسیار شدیدی می شود.
سریع
در حال تاختن
در حال توسعه

افسارگسیخته

بپرس