gallic

/ˈɡælɪk//ˈɡælɪk/

معنی: فرانسوی
معانی دیگر: (شیمی) مازویی، وابسته به گالیم سه بنیانی، وابسته به کشور باستانی گال و مردمش، گالی

جمله های نمونه

1. He lifted his shoulders in a Gallic shrug.
[ترجمه گوگل]شانه‌هایش را با یک شانه‌ی گالی بلند کرد
[ترجمه ترگمان]شانه ها را بالا انداخت و شانه هایش را بالا انداخت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Catherine Deneuve seemed to typify cool Gallic elegance.
[ترجمه گوگل]به نظر می رسید کاترین دونو نشان دهنده ظرافت گالیکی است
[ترجمه ترگمان]به نظر می رسید که کاترین deneuve، ظرافت Gallic را نشان می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. The proposal has provoked howls of Gallic indignation.
[ترجمه گوگل]این پیشنهاد زوزه های خشم گالی ها را برانگیخته است
[ترجمه ترگمان]این پیشنهاد باعث خشم Gallic می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. It is evident from the Gallic and Rhenish religious sites that some were very large and comprised many shrines and small temples.
[ترجمه گوگل]از مکان‌های مذهبی گالیک و رانی مشخص است که برخی از آن‌ها بسیار بزرگ بوده و دارای زیارتگاه‌ها و معابد کوچک زیادی بوده‌اند
[ترجمه ترگمان]این امر از اماکن مذهبی Gallic و Rhenish مشهود است که برخی از آن ها بسیار بزرگ بودند و بسیاری از معابد و معابد کوچک را تشکیل می دادند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. De Lattre was a Gallic version of MacArthur.
[ترجمه گوگل]De Lattre نسخه گالی مک آرتور بود
[ترجمه ترگمان]De یک نسخه از Gallic (MacArthur)بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Our Gallic neighbours sipped disdainfully at orange juice.
[ترجمه گوگل]همسایه های گالی ما با تحقیر آب پرتقال می خوردند
[ترجمه ترگمان]همسایگان Gallic در آب پرتغال به تحقیر می نوشیدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. He towered over everybody like a strapping Gallic chieftain.
[ترجمه گوگل]او مانند یک سردار گالی بند بر روی همه می‌نشیند
[ترجمه ترگمان]بر سر هر کسی مثل رئیس Gallic قد برافراشته بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. He usually left me floundering in his voluble Gallic wake.
[ترجمه گوگل]او معمولاً من را در حال دست و پا زدن در بیداری گالی خود رها می کرد
[ترجمه ترگمان]او معمولا من را در خواب Gallic و voluble رها می کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Method:The content of bergenin and gallic acid in S. stolonifera was determined by HPLC.
[ترجمه گوگل]روش: محتوای برژنین و اسید گالیک در S stolonifera با HPLC تعیین شد
[ترجمه ترگمان]روش: محتوای of و gallic اسید در S stolonifera با HPLC تعیین شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. We find in Caesar's Gallic Wars the first and fullest account of the Druids.
[ترجمه گوگل]ما در جنگ‌های گالیک سزار اولین و کامل‌ترین گزارش از درویدها را می‌یابیم
[ترجمه ترگمان]ما در جنگ های Gallic قیصر اولین و کامل ترین نمونه از کاهنان را می یابیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Mme Arlette gave a Gallic shrug.
[ترجمه گوگل]خانم آرلت شانه های گالی را بالا انداخت
[ترجمه ترگمان]مادام دوفارژ شانه ای بالا انداخت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Conclusion For the treatment of hysteromyoma, injection of gallic sclerosed preparation under ultrasound - guided puncturing is a safe, simple, effective and microinvasive method.
[ترجمه گوگل]نتیجه‌گیری برای درمان هیسترومیوما، تزریق داروی اسکلروزه گالیک تحت سونوگرافی - سوراخ‌کردن هدایت‌شونده یک روش ایمن، ساده، مؤثر و میکرو تهاجمی است
[ترجمه ترگمان]نتیجه گیری برای درمان of، تزریق gallic sclerosed تحت puncturing ultrasound یک روش ایمن، ساده، موثر و microinvasive است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. To establish the method for content determination of gallic acid in fresh fruit of fructus phyllanthi.
[ترجمه گوگل]تعیین روش برای تعیین محتوای اسید گالیک در میوه تازه fructus phyllanthi
[ترجمه ترگمان]برای تعیین روش تعیین محتوای اسید gallic در میوه های تازه fructus phyllanthi
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Objective To determine the content of gallic acid in Acalypha australis L.
[ترجمه گوگل]هدف تعیین محتوای اسید گالیک در Acalypha australis L
[ترجمه ترگمان]هدف مشخص کردن مقدار اسید gallic در Acalypha australis L
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. R & D, production and marketing of gallic acid, gall derivatives, etc.
[ترجمه گوگل]تحقیق و توسعه، تولید و بازاریابی اسید گالیک، مشتقات گال و غیره
[ترجمه ترگمان]R & D، تولید و بازاریابی of اسید، مشتقات gall و غیره
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

فرانسوی (صفت)
french, gallic, gallican

تخصصی

[زمین شناسی] آشکوب دوره کرتاسه، 89 تا 127 میلیون سال پیش. در برگیرنده آشکوب های barremian و aptian و albian و cenomanian و turonian می باشد.

انگلیسی به انگلیسی

• french; of or pertaining to ancient gaul
something that is gallic belongs to or is associated with french culture or the french people; a formal word.

پیشنهاد کاربران

هو
فرانسوی، بر گرفته از نام قدیم فرانسه ( گال ) .

بپرس