gallantly


دلاورانه، شجاعانه، سلحشورانه، ازروی زن نوازی وتعارف، عاشقانه

جمله های نمونه

1. The new fighters behave gallantly under fire.
[ترجمه گوگل]جنگنده های جدید زیر آتش شجاعانه رفتار می کنند
[ترجمه ترگمان]مبارزان جدید با شجاعت زیر آتش رفتار می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. He gallantly kissed Marie's hand as we prepared to leave.
[ترجمه گوگل]در حالی که آماده رفتن شدیم، با شجاعت دست ماری را بوسید
[ترجمه ترگمان]در حالی که آماده رفتن بودیم، دست مری را بوسید و با شجاعت دست او را بوسید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. The town responded gallantly to the War.
[ترجمه گوگل]شهر با شجاعت به جنگ پاسخ داد
[ترجمه ترگمان]شهر با شجاعت به جنگ پاسخ داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. He gallantly offered to carry her cases to the car.
[ترجمه گوگل]او با شجاعت به او پیشنهاد داد که کیف های او را به ماشین حمل کند
[ترجمه ترگمان]با شجاعت پیشنهاد کرد که her را به ماشین حمل کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Those explorers gallantly adventured on unknown seas.
[ترجمه گوگل]آن کاوشگران شجاعانه در دریاهای ناشناخته ماجراجویی کردند
[ترجمه ترگمان]آن explorers که در دریاهای ناشناخته زندگی می کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. He bowed and gallantly kissed my hand.
[ترجمه گوگل]تعظیم کرد و با شجاعت دستم را بوسید
[ترجمه ترگمان]او تعظیم کرد و با شجاعت دست مرا بوسید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Sir David is, rather gallantly, hanging on the clapper.
[ترجمه گوگل]سر دیوید، نسبتاً شجاعانه، به کف زدن آویزان است
[ترجمه ترگمان]سر دیوید با صدای بلند و بلند، که روی کف زننده اتاق آویخته شده بود، گفت:
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. She gallantly battled on alone.
[ترجمه گوگل]او شجاعانه به تنهایی مبارزه کرد
[ترجمه ترگمان]او با شهامت مبارزه می کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. But with his incomparable fluency, he woos her gallantly and lavishly in rhyming couplets on behalf of another.
[ترجمه گوگل]اما با تسلط بی‌نظیر خود، او را در دوبیتی‌های قافیه‌ای از طرف دیگری با سخاوتمندانه و مجلل می‌پسندد
[ترجمه ترگمان]اما با شیوایی بیمانند خود، او را به نام ابیات rhyming، که از طرف دیگر خوانده می شد، توصیف کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. He smirked at her as he gallantly opened the door.
[ترجمه گوگل]در حالی که با شجاعت در را باز کرد به او پوزخند زد
[ترجمه ترگمان]وقتی که در را باز کرد، به او پوزخند زد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Armed defence of democratic existence is now being gallantly waged in four continents.
[ترجمه گوگل]دفاع مسلحانه از هستی دموکراتیک اکنون با شجاعت در چهار قاره انجام می شود
[ترجمه ترگمان]دفاع مسلحانه از وجود دموکراتیک در حال حاضر با شجاعت در چهار قاره آغاز شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Wavell responded gallantly to the many cumulative calls made upon him.
[ترجمه گوگل]Wavell با شجاعت به تماس‌های انباشته‌ای که از او می‌شد پاسخ داد
[ترجمه ترگمان]Wavell به تماس های جمعی بسیاری که بر او تحمیل شده بود، پاسخ داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Those explorers gallantly adventureed on unknown seas.
[ترجمه گوگل]آن کاوشگران شجاعانه در دریاهای ناشناخته ماجراجویی کردند
[ترجمه ترگمان]آن explorers که در دریاهای ناشناخته زندگی می کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. A man who is amorously and gallantly attentive to women.
[ترجمه گوگل]مردی که عاشقانه و شجاعانه به زنان توجه دارد
[ترجمه ترگمان]مردی که amorously است و با احترام به زن ها توجه می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• chivalrously, courteously, in a gentlemanly manner; courageously

پیشنهاد کاربران

بهادرانه. [ ب َ دُ ن َ / ن ِ ] ( قید مرکب ) دلیرانه. ( آنندراج ) . متهورانه و دلیرانه. ( ناظم الاطباء ) .

بپرس