1. a free gait
گامبرداری با بی خیالی
2. a halting gait
گام برداری لنگان لنگان
3. a heavy gait
طرز راه رفتن بدقواره
4. they knew him by his gait
از طرز راه رفتنش او را می شناختند.
5. He walked with a slow stiff gait.
[ترجمه گوگل]با یک راه رفتن سفت و آهسته راه می رفت
[ترجمه ترگمان]با قدم های آهسته راه می رفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. He walked with an awkward gait like a penguin.
[ترجمه گوگل]مثل پنگوئن با راه رفتن ناهنجار راه می رفت
[ترجمه ترگمان]با گام های ناشیانه مثل یک پنگوئن حرکت کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. He walked with a rolling gait.
[ترجمه گوگل]با یک راه رفتن چرخان راه می رفت
[ترجمه ترگمان]با گام های لرزان راه می رفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. He moves with the slow confident gait of a successful man.
[ترجمه گوگل]او با راه رفتن آهسته و مطمئن یک مرد موفق حرکت می کند
[ترجمه ترگمان]با قدم های آهسته و مطمئن یک مرد موفق حرکت می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. His movements were clumsy, and his gait peculiarly awkward.
[ترجمه گوگل]حرکاتش ناشیانه بود و راه رفتنش به طرز عجیبی ناهنجار
[ترجمه ترگمان]حرکاتش ناشیانه بود و رفتارش به طرز عجیبی ناشیانه بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. He walked with a lilting gait, his left Achilles tendon apparently shortened, pulling his left heel up.
[ترجمه گوگل]او با یک راه رفتن تند راه می رفت، تاندون آشیل چپش ظاهراً کوتاه شده بود و پاشنه چپش را بالا می کشید
[ترجمه ترگمان]با گام های بلند و موزون راه می رفت و صدای پای چپش کم می شد و پاشنه پای چپش کم می شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. Since dress, gait and table manners instantly distinguish social rank, all over the world, why not speech as well?
[ترجمه گوگل]از آنجایی که طرز لباس پوشیدن، راه رفتن و آداب میز در سرتاسر جهان فوراً رتبه اجتماعی را متمایز می کند، چرا گفتار نیز انجام نشود؟
[ترجمه ترگمان]از آنجا که لباس، راه رفتن و رفتار میز فورا رتبه اجتماعی، در سراسر جهان را تشخیص می دهند، چرا سخنرانی نمی کنند؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. With a gawky, clunky gait Magic lurches slowly across the yard.
[ترجمه گوگل]با یک راه رفتن گیجآمیز، مجیک به آرامی در حیاط میچرخد
[ترجمه ترگمان]با یک حرکت gawky، آهسته آهسته در حیاط می دود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. She has a mincing gait.
14. His gait is slow and he tires easily.
[ترجمه گوگل]راه رفتن او کند است و به راحتی خسته می شود
[ترجمه ترگمان]راه رفتن آهسته است و به آسانی خسته می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
15. In this gait, he conveys the impression of strength, endurance and determination.
[ترجمه گوگل]او در این راه رفتن، احساس قدرت، استقامت و اراده را منتقل می کند
[ترجمه ترگمان]در این حالت، او تاثیر قدرت، استقامت و عزم را منتقل می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید