gait

/ˈɡeɪt//ɡeɪt/

معنی: مشی، گام، یورتمه روی، قدم رورفتن، راه رفتن، گام برداشتن، قدم زدن
معانی دیگر: طرز راه رفتن، طرز دویدن، طرز گام برداری اسب (مثلا یورتمه یا چهار نعل)، به اسب تعلیم گام برداری (مثلا یورتمه روی) دادن، خرامش، در اسب یورتمه روی، خرامیدن

بررسی کلمه

اسم ( noun )
(1) تعریف: a manner of walking or running.
مترادف: walk
مشابه: bearing, carriage, step, stride

- The old man has a slow and painful gait.
[ترجمه رضا] قدمهای پیرمرد اهسنه و دردناک بود
|
[ترجمه گوگل] پیرمرد راه رفتن آهسته و دردناکی دارد
[ترجمه ترگمان] پیرمرد گام های آهسته و دردناک دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

(2) تعریف: any of the manners in which a horse goes forward, such as a trot or gallop.
مشابه: amble, canter, gallop, pace, rack, single-foot, trot
فعل گذرا ( transitive verb )
حالات: gaits, gaiting, gaited
• : تعریف: to train (a horse) to move at one or more particular gaits.
مشابه: canter, gallop, pace, trot

جمله های نمونه

1. a free gait
گامبرداری با بی خیالی

2. a halting gait
گام برداری لنگان لنگان

3. a heavy gait
طرز راه رفتن بدقواره

4. they knew him by his gait
از طرز راه رفتنش او را می شناختند.

5. He walked with a slow stiff gait.
[ترجمه گوگل]با یک راه رفتن سفت و آهسته راه می رفت
[ترجمه ترگمان]با قدم های آهسته راه می رفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. He walked with an awkward gait like a penguin.
[ترجمه گوگل]مثل پنگوئن با راه رفتن ناهنجار راه می رفت
[ترجمه ترگمان]با گام های ناشیانه مثل یک پنگوئن حرکت کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. He walked with a rolling gait.
[ترجمه گوگل]با یک راه رفتن چرخان راه می رفت
[ترجمه ترگمان]با گام های لرزان راه می رفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. He moves with the slow confident gait of a successful man.
[ترجمه گوگل]او با راه رفتن آهسته و مطمئن یک مرد موفق حرکت می کند
[ترجمه ترگمان]با قدم های آهسته و مطمئن یک مرد موفق حرکت می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. His movements were clumsy, and his gait peculiarly awkward.
[ترجمه گوگل]حرکاتش ناشیانه بود و راه رفتنش به طرز عجیبی ناهنجار
[ترجمه ترگمان]حرکاتش ناشیانه بود و رفتارش به طرز عجیبی ناشیانه بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. He walked with a lilting gait, his left Achilles tendon apparently shortened, pulling his left heel up.
[ترجمه گوگل]او با یک راه رفتن تند راه می رفت، تاندون آشیل چپش ظاهراً کوتاه شده بود و پاشنه چپش را بالا می کشید
[ترجمه ترگمان]با گام های بلند و موزون راه می رفت و صدای پای چپش کم می شد و پاشنه پای چپش کم می شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Since dress, gait and table manners instantly distinguish social rank, all over the world, why not speech as well?
[ترجمه گوگل]از آنجایی که طرز لباس پوشیدن، راه رفتن و آداب میز در سرتاسر جهان فوراً رتبه اجتماعی را متمایز می کند، چرا گفتار نیز انجام نشود؟
[ترجمه ترگمان]از آنجا که لباس، راه رفتن و رفتار میز فورا رتبه اجتماعی، در سراسر جهان را تشخیص می دهند، چرا سخنرانی نمی کنند؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. With a gawky, clunky gait Magic lurches slowly across the yard.
[ترجمه گوگل]با یک راه رفتن گیج‌آمیز، مجیک به آرامی در حیاط می‌چرخد
[ترجمه ترگمان]با یک حرکت gawky، آهسته آهسته در حیاط می دود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. She has a mincing gait.
[ترجمه گوگل]او یک راه رفتن خرد شده دارد
[ترجمه ترگمان]راه رفتنش را عوض می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. His gait is slow and he tires easily.
[ترجمه گوگل]راه رفتن او کند است و به راحتی خسته می شود
[ترجمه ترگمان]راه رفتن آهسته است و به آسانی خسته می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. In this gait, he conveys the impression of strength, endurance and determination.
[ترجمه گوگل]او در این راه رفتن، احساس قدرت، استقامت و اراده را منتقل می کند
[ترجمه ترگمان]در این حالت، او تاثیر قدرت، استقامت و عزم را منتقل می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

مشی (اسم)
tack, behavior, modus operandi, gait, behaviour, walking

گام (اسم)
pace, going, scale, gamut, gait, stride, pitch, step, footstep, footpace, tempo

یورتمه روی (اسم)
gait, trot

قدم رو رفتن (اسم)
gait

راه رفتن (فعل)
go, ambulate, walk, gait, stride, stalk, tread

گام برداشتن (فعل)
gait

قدم زدن (فعل)
gait, stride, vamp, step, stroll, pad

کلمات اختصاری

عبارت کامل: GSM ANSI-41 Interoperability Team
موضوع: سازمانی
GAIT ، تیم درون سازمانی توانمند GSM / ANSI - 136 ، گروهی متشکل از اپراتورهای GSM و TDMA شمال امریکا و کنسرسیوم ارتباطات بی سیم جهانی ( UWCC ) است. آنها استانداردی را ایجاد کردند که رومینگ یکپارچه بین شبکه های GSM و TDMA را ممکن می سازد ( به این استاندارد GAIT نیز گفته می شود ). TDMA - ANSI و GSM دوتا از سه تکنولوژی دیجیتال عمده برای شبکه ها و موبایل می باشند CDMA ( تکنولوژی دیگر است ). نیروی محرک و رای این استاندارد این حقیقت است که دو اپراتور اصلی ایالات متحده- cingular و بی سیم AT v T – هر دو شبکه هایشان را از تکنولوژی TDMA به GSM انتقال داده اند. آنها طی دوره انتقال بطور همزمان از هر دو نوع شبکه استفاده می کردند. بنابراین داشتن تلفن هایی که بطور یکپارچه روی دو نوع شبکه کار می کنند سودمند است. استاندارد GAIT شامل ارتقاء برای شبکه ها و همچنین تلفن های جدید " GAIT " است. با هر دوی آنها ، رومینگ و ویژگی هایی مانند پست صوتی و پیام گذاری متنی SMS در هر نوع شبکه بطور یکپارچه است و انتقال را برای کاربران راحت تر می کند. تکنولوژی GAIT ، انتقال یکپارچه بین TDMA و GSM فراهم نمی کند. برای مثال ، هرگاه از یک منطقه TDMA به منطقه GSM ( مانند یک بزرگراه ) حرکت کنید تماسی که در جریان است ، افت پیدا می کند. بدون GAIT در حالی که روی شبکه GSM هستند نمی توانند به SMS دسترسی یابند و بالعکس.

تخصصی

[علوم دامی] گام برداشتن ؛ حرکت روبه جلو اسب مثل یورتمه، پرش یا یورغه رفتن .
[نساجی] آماده به کار کردن - آماده به کار کردن ماشین میول و رینگ - چله بندی - چله گذاری

انگلیسی به انگلیسی

• way of walking; any of the paces of a horse (i.e. gallop, trot, etc.)
someone's gait is their way of walking; a formal word.

پیشنهاد کاربران

✨ از مجموعه لغات GRE ✨
✍ توضیح: The manner of walking or moving; walk 🚶
🔍 مترادف: Stride
✅ مثال: Her graceful gait made her stand out on the runway.
طرز راه رفتن، ( به ترکی ) یریش
The pattern of how you walk
طرز راه رفتن
گام اسب

بپرس