فعل گذرا ( transitive verb )
حالات: gainsays, gainsaying, gainsaid
مشتقات: gainsayer (n.)
حالات: gainsays, gainsaying, gainsaid
مشتقات: gainsayer (n.)
• (1) تعریف: to deny or contradict.
• متضاد: admit
• مشابه: contradict, deny
• متضاد: admit
• مشابه: contradict, deny
- If this man of science says it is true, who am I to gainsay it?
[ترجمه گوگل] اگر این مرد دانشمند بگوید این درست است، من کی هستم که آن را تایید کنم؟
[ترجمه ترگمان] اگر این مرد علم می گوید حقیقت دارد، من کی هستم که این کار را بکنم؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان] اگر این مرد علم می گوید حقیقت دارد، من کی هستم که این کار را بکنم؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
• (2) تعریف: to speak against; oppose.
• مشابه: contravene, controvert, deny
• مشابه: contravene, controvert, deny