gained

جمله های نمونه

1. gained by fraud
به دست آمده از راه کلاهبرداری

2. he gained entry through the window
از پنجره وارد شد.

3. he gained five kilos
پنج کیلو وزنش زیاد شد.

4. he gained money through illegal means
او از راه های نامشروع پول به دست آورد.

5. he gained royalty by force
به زور به سلطنت رسید.

6. it gained everyone's interest
توجه همه را جلب کرد.

7. they gained top honors
آنان به بالاترین افتخارات دست یافتند.

8. his campaign gained momentum
مبارزه ی (انتخاباتی) او شتاب بیشتری به خود گرفت.

9. nasser khan gained the fortune that he was seeking
ناصرخان ثروتی را که در پی آن بود به دست آورد.

10. she has gained weight since her marriage
از زمان ازدواجش وزن زیاد کرده است.

11. the guerrillas gained a firm foothold in the slums
چریک ها در محله های فقیرنشین جای پای محکمی باز کردند.

12. the patient gained ground daily
بیمار روز به روز بهتر می شد.

13. the profit gained
سود حاصله

14. the rumor gained currency
شایعه زبانزد شد.

15. nothing ventured nothing gained
تا مخاطره نکنی به جایی نخواهی رسید،هر که طاوس خواهد جور هندوستان کشد

16. an actor who has gained a lot of publicity
هنرپیشه ای که خیلی شهرت کسب کرده است

17. the leader of the party gained allegiance of the members
رهبر حزب از وفاداری اعضا برخوردار بود.

18. even though he was baseborn, he gained wealth and position
با آنکه اصل و نسبی نداشت به جاه و مقام رسید.

19. he wanted to become famous and popular but all he gained was notoriety
او می خواست مشهور و محبوب بشود ولی یگانه چیزی که نصیب او شد رسوایی بود.

20. those who have inherited their wealth are different from those who have gained their riches themselves
آنان که دارایی خود را به ارث برده اند با آنان که ثروت خود را خودشان به دست آورده اند فرق دارند.

پیشنهاد کاربران

کسب شده
دست اورد
به دست آوردن
به دست اوردن
Something that get of something else
اضافه وزن پیدا کردن

به دست امده
سود ، منفعت
به دست آمد
add
put on
increase weight
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ١١)

بپرس