gain control


سلطه یا اختیار کسب کردن، مهار کردن، تحت فرمان گرفتن

جمله های نمونه

1. The party is expecting to gain control of the council in the next election.
[ترجمه گوگل]این حزب انتظار دارد در انتخابات آینده کنترل شورا را به دست آورد
[ترجمه ترگمان]
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. They worry that extremists might gain control.
[ترجمه گوگل]آنها نگران هستند که افراط گرایان کنترل را به دست آورند
[ترجمه ترگمان]آن ها نگران هستند که افراط گرایان ممکن است کنترل خود را بدست آورند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Also note that the gyro gain control is similarly limited by the mechanical linkage and this too can only reduce the response.
[ترجمه گوگل]همچنین توجه داشته باشید که کنترل بهره ژیروسکوپی به طور مشابه توسط اتصال مکانیکی محدود می شود و این نیز فقط می تواند پاسخ را کاهش دهد
[ترجمه ترگمان]همچنین توجه داشته باشید که کنترل بهره ژیرو به طور مشابه با پیوند مکانیکی محدود است و این نیز تنها می تواند پاسخ را کاهش دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Recurrent networks can perform functions such as automatic gain control or energy normalization and selecting a maximum in complex systems.
[ترجمه گوگل]شبکه های برگشتی می توانند عملکردهایی مانند کنترل بهره خودکار یا عادی سازی انرژی و انتخاب حداکثر در سیستم های پیچیده را انجام دهند
[ترجمه ترگمان]شبکه های Recurrent می توانند توابعی از قبیل کنترل بهره اتوماتیک یا نرمال سازی انرژی و انتخاب حداکثر در سیستم های پیچیده را انجام دهند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Soon he would gain control of himself and the role, Logan said.
[ترجمه گوگل]لوگان گفت که به زودی کنترل خود و نقش را به دست می آورد
[ترجمه ترگمان]لو گن گفت: به زودی کنترل خودش و نقش را به دست خواهد آورد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Fortunately, the investment banks have managed to gain control of the dividends of only big and new companies.
[ترجمه گوگل]خوشبختانه، بانک های سرمایه گذاری موفق شده اند کنترل سود سهام شرکت های بزرگ و جدید را به دست آورند
[ترجمه ترگمان]خوشبختانه، بانک های سرمایه گذاری موفق به کسب کنترل سود سهام فقط شرکت های بزرگ و جدید شدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Political insiders believe Republicans won't gain control of the Senate.
[ترجمه گوگل]آگاهان سیاسی معتقدند جمهوری خواهان کنترل سنا را به دست نخواهند آورد
[ترجمه ترگمان]فعالان سیاسی بر این باورند که جمهوری خواهان کنترل مجلس سنا را به دست نخواهند آورد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. If deciduous trees gain control, then there is first browse for hare, then deer, then moose.
[ترجمه گوگل]اگر درختان برگریز کنترل را به دست آورند، ابتدا باید به دنبال خرگوش، سپس گوزن و سپس گوزن بگردید
[ترجمه ترگمان]اگر درختان برگریز کنترل را به دست آورند، ابتدا به دنبال خرگوش، سپس گوزن و سپس گوزن گشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. How did Stamford Raffles gain control of the island?
[ترجمه گوگل]چگونه استمفورد رافلز کنترل جزیره را به دست آورد؟
[ترجمه ترگمان]چطور \"Stamford فلز\" کنترل جزیره رو بدست آورد؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Manual Gain Control means there is record volume control and is thus, preferred in professional applications.
[ترجمه گوگل]کنترل دستی افزایش به این معنی است که کنترل صدای ضبط وجود دارد و بنابراین در برنامه های حرفه ای ترجیح داده می شود
[ترجمه ترگمان]کنترل دستیابی به این معنی است که کنترل حجم رکورد وجود دارد و بنابراین در کاربردهای حرفه ای ترجیح داده می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. The relative curve between ICCD gain control voltage and system gain was fitted from the test results and the calibration equation of system was also given.
[ترجمه گوگل]منحنی نسبی بین ولتاژ کنترل بهره ICCD و بهره سیستم از نتایج آزمایش برازش شد و معادله کالیبراسیون سیستم نیز ارائه شد
[ترجمه ترگمان]منحنی نسبی بین ولتاژ کنترل بهره و بهره سیستم از نتایج تست برازش شد و معادله کالیبراسیون سامانه نیز ارایه شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Therefore, to solve the electro-optic modulator gain control and offset control of the issue has become one of the key technologies for electro-optic modulator.
[ترجمه گوگل]بنابراین، برای حل کنترل بهره مدولاتور الکترواپتیک و کنترل افست موضوع به یکی از فناوری های کلیدی برای مدولاتور الکترواپتیک تبدیل شده است
[ترجمه ترگمان]بنابراین، برای حل و فصل الکترو نوری، کنترل و کنترل جبران این مساله به یکی از تکنولوژی های کلیدی برای مدولاتور الکتریکی - بینایی تبدیل شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. The technology of link adaption (LA), automatic gain control (AGC) and 8PSK demodulation is the core technology in GSM/EDGE baseband system.
[ترجمه گوگل]فناوری تطبیق پیوند (LA)، کنترل بهره خودکار (AGC) و دمدولاسیون 8PSK، فناوری اصلی در سیستم باند پایه GSM/EDGE است
[ترجمه ترگمان]فن آوری سازگاری لینک (LA)، کنترل بهره اتوماتیک (AGC)و ۸ PSK demodulation یک فن آوری اصلی در سیستم باند پایه GSM \/ EDGE است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. He used his connections to gain control of Russia's main TV network, then known as ORT, and employed the channel to his ends.
[ترجمه گوگل]او از ارتباطات خود برای به دست آوردن کنترل شبکه اصلی تلویزیون روسیه، که در آن زمان با نام ORT شناخته می شد، استفاده کرد و از این کانال برای اهداف خود استفاده کرد
[ترجمه ترگمان]او از ارتباطات خود برای بدست آوردن کنترل شبکه اصلی تلویزیون روسیه استفاده کرد و سپس به \"آزمون سراسری\" معروف شد و این کانال را برای اهداف خود به کار برد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. Somalian pirates gain control of a supertanker with 2 million barrels of crude oil.
[ترجمه گوگل]دزدان دریایی سومالیایی کنترل یک ابر نفتکش با 2 میلیون بشکه نفت خام را به دست گرفتند
[ترجمه ترگمان]دزدان دریایی سومالی کنترل of را با ۲ میلیون بشکه نفت خام به دست می آورند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

تخصصی

[برق و الکترونیک] کنترل بهره - کنترل بهره ی وسیله ای برای تنظیم بهره ی مدار ،سیستم، یا قطعه .

پیشنهاد کاربران

تحت کنترل گرفتن
gain control ( فیزیک )
واژه مصوب: بهره پا
تعریف: افزاره ای برای تنظیم بهره در تقویت کننده |||متـ . واپایشگر بهره
کنترل جایی یا کسی رو به دست آوردن .

بپرس