gadabout

/ˈɡædəbaʊt//ˈɡædəbaʊt/

معنی: اواره، ادم ولگرد، سرگردان، دربدر، سر گردان
معانی دیگر: ولگرد و خوشگذران، دوره گرد و عیاش، هرزه، آدم ددری

بررسی کلمه

اسم ( noun )
• : تعریف: a person who roams from place to place, often seeking gossip or amusement.

جمله های نمونه

1. Where have you been, you young gadabout!
[ترجمه گوگل]کجا بودی ای جوان گدابوت!
[ترجمه ترگمان]کجا بودی، جوان gadabout!
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. She's become quite a gadabout since she left home.
[ترجمه گوگل]او از زمانی که خانه را ترک کرده است، کاملاً گیج شده است
[ترجمه ترگمان]از وقتی که از خانه رفت خیلی حالش بهتر شده
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. She have become quite a gadabout since she leave home.
[ترجمه گوگل]او از زمانی که خانه را ترک کرده است، کاملاً یک گادابو است
[ترجمه ترگمان]از وقتی که خانه را ترک کرده از خانه خارج شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. I is that a gadabout soul weep over again !
[ترجمه گوگل]من هستم که یک روح گادابوتی دوباره گریه می کند!
[ترجمه ترگمان]این است که یک روح gadabout دوباره گریه می کند!
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Joe is a gadabout.
[ترجمه گوگل]جو یک گدابوت است
[ترجمه ترگمان] جو \"یه\" gadabout \"- ه\"
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. He's been so secretive he makes Thomas Pynchon seem like a gadabout.
[ترجمه گوگل]او به قدری مخفی بوده که توماس پینچون را شبیه یک گاداوبوت جلوه داده است
[ترجمه ترگمان]اون خیلی مرموزه که توماس Pynchon مثل یه آدم احمق به نظر می رسه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

اواره (اسم)
runabout, gadabout, tramp, wanderer, straggler, immigrant, straggle

ادم ولگرد (اسم)
beachcomber, gadabout

سرگردان (اسم)
runabout, gadabout, displaced person, wanderer, vagrant

دربدر (صفت)
homeless, gadabout, mendicant

سرگردان (صفت)
astray, adrift, erratic, stray, wandering, runabout, homeless, errant, gadabout, helpless, vagrant

انگلیسی به انگلیسی

• wanderer, idler

پیشنهاد کاربران

🔸 معادل فارسی:
• آدم خوش گذران
• فردی که دائم در رفت وآمد و تفریح است
• ولگرد اجتماعی ( با بار طنز یا انتقادی )
• کسی که وقتش را صرف خوشی و معاشرت می کند و به کارهای جدی توجه ندارد
در زبان محاوره ای:
...
[مشاهده متن کامل]

آدمی که دائم بیرونه، دنبال خوش گذرونی و معاشرت، بی خیال مسئولیت ها
🔸 تعریف ها:
1. ( طنزآمیز – اجتماعی ) :
شخصی که مدام در رفت وآمدهای اجتماعی، مهمانی ها یا تفریحات است و به کارهای جدی یا مسئولیت هایش توجهی ندارد.
مثال: Where have you been, you young gadabout!
کجا بودی، ای خوش گذران جوان!
2. ( قدیمی – توصیفی ) :
کسی که بی هدف از این جا به آن جا می رود، معمولاً برای سرگرمی یا معاشرت.
مثال: She was a thoughtful gadabout, always picking up souvenirs for her friends.
او یک خوش گذران بافکر بود که همیشه برای دوستانش سوغاتی می آورد.
🔸 مترادف ها:
social butterfly – pleasure - seeker – wanderer – drifter – nomad – rambler – roamer

ول گشتن، پرسه زدن، گشتن جاهای مختلف جهت لذت و سرگرمی