gabby

/ˈɡæbi//ˈɡæbi/

پرحرف، وراج، یاوه گوی، زیاده سخن، زیاده سخن a gabby colleague یک همکار روده دراز

بررسی کلمه

صفت ( adjective )
حالات: gabbier, gabbiest
مشتقات: gabbiness (n.)
• : تعریف: (informal) tending to talk too much or too long; talkative.
مشابه: chatty, garrulous, talkative

جمله های نمونه

1. a gabby colleague
یک همکار روده دراز

2. Gabby looked at him with a mischievous grin.
[ترجمه گوگل]گبی با لبخندی شیطنت آمیز به او نگاه کرد
[ترجمه ترگمان]گبی با پوزخندی شریرانه به او نگاه کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. What I like most about Gabby is her luscious lips!
[ترجمه گوگل]چیزی که بیشتر از همه در مورد گابی دوست دارم لب های خوش طعم اوست!
[ترجمه ترگمان]چیزی که بیشتر در مورد \"گبی\" دوست دارم لب های خوش مزه اونه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Gabby was obviously anxious to do well, and Jane was keen to help her.
[ترجمه گوگل]گبی آشکارا مشتاق بود که خوب کار کند و جین مشتاق کمک به او بود
[ترجمه ترگمان]گبی کاملا مشتاق بود که این کار را انجام دهد، و جین هم مشتاق بود به او کمک کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Jane saw Gabby quietly standing in a corner in a beautiful gray wool dress Francois Brac had designed for her.
[ترجمه گوگل]جین گبی را دید که بی سر و صدا با لباس پشمی خاکستری زیبایی که فرانسوا براک برای او طراحی کرده بود در گوشه ای ایستاده بود
[ترجمه ترگمان]جین Gabby را دید که در گوشه ای از لباس پشمی خاکستری رنگی ایستاده بود که فرانسوا brac برای او طراحی کرده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. But Gabby was so healthy and radiant and strong.
[ترجمه گوگل]اما گبی بسیار سالم و درخشان و قوی بود
[ترجمه ترگمان]اما گبی خیلی سالم و درخشان و قوی بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. The cast crowded around him and Gabby put her arms around him unselfconsciously and cried.
[ترجمه گوگل]بازیگران دور او جمع شدند و گبی ناخودآگاه دستانش را دور او گرفت و گریه کرد
[ترجمه ترگمان]دور او شلوغ شد و گبی دست هایش را دور او انداخت و فریاد زد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Gabby had never seen two girls be so unpleasant to their mother.
[ترجمه گوگل]گبی هرگز ندیده بود که دو دختر اینقدر برای مادرشان ناخوشایند باشند
[ترجمه ترگمان]گبی هرگز دو دختر را ندیده بود که این قدر برای مادرشان نامطبوع باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Gabby cringed a little inside when Peter showed up drunk.
[ترجمه گوگل]وقتی پیتر در حالت مستی ظاهر شد، گبی کمی به داخل خم شد
[ترجمه ترگمان]وقتی \"پ - - ی - - ت - - ر\" مست کرد وقتی \"پ - - ی - - ت - - ر\" مست کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. But Bill annoyed Gabby even more than the girls when he made another crack at her when they broke for lunch.
[ترجمه گوگل]اما بیل حتی بیشتر از دختران گبی را آزار داد، وقتی که وقتی برای ناهار شکستند، دوباره او را ترک کرد
[ترجمه ترگمان]ولی بیل وقتی برای ناهار به او ضربه دیگری زد او حتی بیشتر از دخترها عصبانی بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Gabby assured me that she is confident about her future.
[ترجمه گوگل]گبی به من اطمینان داد که در مورد آینده خود مطمئن است
[ترجمه ترگمان]گبی به من اطمینان داد که اون به آینده اون اطمینان داره
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Gabby dived into the pool leaving her sexy black dress draped over a chair.
[ترجمه گوگل]گبی در استخر شیرجه زد و لباس مشکی سکسی خود را روی صندلی پوشاند
[ترجمه ترگمان]گبی به داخل استخر شیرجه رفت و لباس سیاهش را روی یک صندلی انداخت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Some one else had taken Gabby home around two, and Zack had promised to drive the birthday girl home himself.
[ترجمه گوگل]یک نفر دیگر گبی را نزدیک دو به خانه برده بود و زک قول داده بود که دختر تولد را خودش به خانه برساند
[ترجمه ترگمان]یک نفر دیگر گبی را حدود ساعت دو به خانه برده بود و زک قول داده بود که خود دختر تولدش را به خانه برساند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Gabby found herself wondering how Jane put up with them at all.
[ترجمه گوگل]گبی خودش را متعجب کرد که چگونه جین اصلاً آنها را تحمل کرد
[ترجمه ترگمان]گبی خودش را در این فکر یافت که چطور جین آن ها را کنار گذاشته بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• chatty, loquacious, talkative

پیشنهاد کاربران

بپرس