goner

/ˈɡɑːnər//ˈɡɒnə/

معنی: مردنی، رفتنی
معانی دیگر: از دست رفته

بررسی کلمه

اسم ( noun )
• : تعریف: (informal) someone or something that is lost, ruined, doomed, or dead.

جمله های نمونه

1. this company is a goner
کار این شرکت تمام است.

2. this patient is a goner
این مریض مردنی است.

3. We were frantic. We thought you were a goner.
[ترجمه گوگل]ما از کوره در رفته بودیم ما فکر می‌کردیم که شما یک نفر رفته‌اید
[ترجمه ترگمان]ما دیوانه شده بودیم ما فکر می کردیم تو دیگه رفتنی ام
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. I thought I was a goner when I saw that car heading towards me.
[ترجمه گوگل]وقتی آن ماشین را دیدم که به سمت من می رود، فکر می کردم که رفته ام
[ترجمه ترگمان]فکر می کردم وقتی دیدم اون ماشین داره به سمت من میاد دیگه کارم تمومه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. It was past it, a goner, way past its sell-by date.
[ترجمه گوگل]از آن گذشته بود، یک گمشده، از تاریخ فروشش گذشته بود
[ترجمه ترگمان]گذشته از آن، گذشته از آن، گذشته بود، گذشته از فروش آن، با تاریخ
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. With the old man goner the Family power is cut at least in halt.
[ترجمه گوگل]با رفتن پیرمرد، برق خانواده حداقل قطع می شود
[ترجمه ترگمان]با این پیرمرد، قدرت خانواده، حداقل متوقف می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. She's a goner, just as dead sure as Muff Potter's a goner.
[ترجمه گوگل]او یک غواص است، دقیقاً به همان اندازه که ماف پاتر یک نرفته است
[ترجمه ترگمان]او هم دیگر رفتنی است، درست به همان اندازه که ماف پاتر a
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. He was a goner after that stroke.
[ترجمه گوگل]او پس از آن سکته مغزی از بین رفته بود
[ترجمه ترگمان]بعد از اون سکته اون دیگه مردنی بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. I'm afraid that my fish a goner. he hasn't been swimming normally for days.
[ترجمه گوگل]من می ترسم که ماهی من رفته باشد او چند روزی است که به طور معمول شنا نمی کند
[ترجمه ترگمان]متاسفانه ماهی من رفتنی است اون چند روزه که شنا نکرده
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. The table a really goner, we should get rid of it now.
[ترجمه گوگل]میز واقعاً از بین رفته است، ما باید اکنون از شر آن خلاص شویم
[ترجمه ترگمان]میز واقعا goner باید از شرش خلاص شیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. That man is a goner.
[ترجمه گوگل]آن مرد رفته است
[ترجمه ترگمان]اون مرد دیگه رفتنی نیست
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. I reckon he's a goner.
[ترجمه گوگل]من فکر می کنم او یک رفته است
[ترجمه ترگمان]من فکر می کنم اون دیگه رفتنی باشه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. When his parachute failed he thought he was a goner.
[ترجمه گوگل]وقتی چتر نجاتش از کار افتاد، فکر کرد که یک راننده است
[ترجمه ترگمان]وقتی چترنجات شکست خورد فکر کرد که اون دیگه رفتنی نیست
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Someone hit me from behind and I thought I was a goner.
[ترجمه گوگل]یک نفر از پشت به من ضربه زد و من فکر کردم که یک نفر رفته ام
[ترجمه ترگمان]یه نفر از پشت به من ضربه زد و من فکر کردم که دیگه کارم تمومه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

مردنی (اسم)
goner

رفتنی (اسم)
goner

انگلیسی به انگلیسی

• person or thing thought to be dead or doomed
if you say that someone is a goner, you mean that they are about to die, or in such danger that nobody can save them; an informal, old-fashioned word.

پیشنهاد کاربران

آدم یا چیز محکوم به فنا
one whose case is hopeless
a person or thing that is doomed or cannot be saved
مردنی، نفله، کارش تمومه
He reckoned he was a goner when he heard enemy soldiers approaching
یک اصطلاح است که بیشتر مواقعی بکار می رود که شخصی کاری خطا و نادرست انجام داده و باعث عصبانیت دیگری شده.
I'm a goner = کارم تمومه، دیگه فاتحم خوندست.

بپرس