globally

/ˈgloʊ.bəl.i//ˈgloʊ.bəl.i/

جمله های نمونه

1. The company has to be able to compete globally.
[ترجمه گوگل]این شرکت باید بتواند در سطح جهانی رقابت کند
[ترجمه ترگمان]شرکت باید بتواند در سطح جهانی رقابت کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. We need to look at this issue globally.
[ترجمه گوگل]ما باید به این موضوع در سطح جهانی نگاه کنیم
[ترجمه ترگمان]ما باید به این مساله در سطح جهانی نگاه کنیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. We need to start thinking globally.
[ترجمه گوگل]ما باید جهانی فکر کنیم
[ترجمه ترگمان]ما باید در سطح جهانی فکر کنیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. But despite impressive gains in food output globally, per capita food production remains low in many developing nations.
[ترجمه گوگل]اما با وجود دستاوردهای چشمگیر در تولید غذا در سطح جهان، سرانه تولید غذا در بسیاری از کشورهای در حال توسعه پایین است
[ترجمه ترگمان]اما علی رغم دستاوردهای قابل توجه در تولید مواد غذایی در سطح جهانی، سرانه تولید مواد غذایی در بسیاری از کشورهای در حال توسعه کم است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Transnational corporation production tends to be globally integrated into vertically organized production processes.
[ترجمه گوگل]تولید شرکت های فراملی تمایل دارد در سطح جهانی در فرآیندهای تولید سازمان یافته عمودی ادغام شود
[ترجمه ترگمان]تولید شرکت های چندملیتی در سطح جهانی به صورت جهانی در فرآیندهای تولید سازمان یافته به صورت عمودی ادغام می گردد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Most businesses will compete globally iD. a rapidly changing world.
[ترجمه گوگل]اکثر کسب و کارها در سطح جهانی با ID رقابت خواهند کرد جهانی که به سرعت در حال تغییر است
[ترجمه ترگمان]اغلب کسب و کارها در سطح جهانی رقابت خواهند کرد دنیایی که به سرعت در حال تغییر است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Although markets are treated globally, they assert that overseas operations act simply as delivery pipelines to a unified global market.
[ترجمه گوگل]اگرچه با بازارها در سطح جهانی رفتار می شود، آنها ادعا می کنند که عملیات خارج از کشور صرفاً به عنوان خطوط لوله تحویل به یک بازار جهانی یکپارچه عمل می کند
[ترجمه ترگمان]اگرچه بازارها در سطح جهانی درمان می شوند، آن ها تاکید می کنند که عملیات های خارج از کشور به سادگی به عنوان خطوط لوله انتقال به یک بازار جهانی یکپارچه عمل می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. How can a market system-which operates globally as well as nationally-be governed to maximise economic and social welfare?
[ترجمه گوگل]چگونه می توان یک سیستم بازار را - که در سطح جهانی و همچنین ملی عمل می کند - برای به حداکثر رساندن رفاه اقتصادی و اجتماعی اداره کرد؟
[ترجمه ترگمان]چگونه یک سیستم بازار - که در سطح جهانی عمل می کند و همچنین در سطح ملی - برای به حداکثر رساندن رفاه اقتصادی و اجتماعی اداره می شود؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. There is therefore a globally stable long-run equilibrium at.
[ترجمه گوگل]بنابراین یک تعادل بلندمدت پایدار در سطح جهانی وجود دارد
[ترجمه ترگمان]بنابراین یک تعادل سراسری پایدار در سطح جهانی وجود دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Part of thinking globally is developing an openness to people from backgrounds different from our own.
[ترجمه گوگل]بخشی از تفکر جهانی ایجاد گشودگی نسبت به افرادی با پیشینه های متفاوت از خودمان است
[ترجمه ترگمان]بخشی از تفکر در سطح جهانی در حال گسترش آزادی برای مردم از زمینه های مختلف متفاوت از خودمان است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. It is commonly due to globally diminished cerebral blood flow, which may be caused by a variety of mechanisms.
[ترجمه گوگل]معمولاً به دلیل کاهش جریان خون مغزی در سراسر جهان است که ممکن است توسط مکانیسم های مختلفی ایجاد شود
[ترجمه ترگمان]این بیماری عموما به دلیل کاهش جهانی خون است که ممکن است به وسیله مکانیزم های گوناگونی ایجاد شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. About 24 percent of such gas production globally is attributed to the United States.
[ترجمه گوگل]حدود 24 درصد از این تولید گاز در سطح جهان به ایالات متحده نسبت داده می شود
[ترجمه ترگمان]حدود ۲۴ درصد از چنین تولید گاز در سطح جهان به ایالات متحده نسبت داده می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Globally, more than 20 dedicated research units now study the topic, and business-ethics journals abound.
[ترجمه گوگل]در سطح جهانی، بیش از 20 واحد تحقیقاتی اختصاصی اکنون این موضوع را مطالعه می کنند و مجلات اخلاقی تجاری فراوان است
[ترجمه ترگمان]در سطح جهانی، بیش از ۲۰ واحد تحقیق اختصاصی در حال حاضر موضوع را مورد مطالعه قرار می دهند، و مجلات اخلاق تجاری به وفور وجود دارند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. The way companies are run globally also weakened their viability.
[ترجمه گوگل]روشی که شرکت ها در سطح جهانی اداره می شوند نیز باعث تضعیف دوام آنها شد
[ترجمه ترگمان]نحوه اداره شرکت ها در سطح جهانی قابلیت دوام آن ها را تضعیف کرده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• internationally, on a global scale; in a global manner; from a global standpoint; in the whole world

پیشنهاد کاربران

🔍 دوستان مشتقات ( derivatives ) این کلمه اینها هستند:
✅ فعل ( verb ) : globalize
✅️ اسم ( noun ) : globe / globalization / globular
✅️ صفت ( adjective ) : global / globular
✅️ قید ( adverb ) : globally
[ریاضیات] در کل فضا، سراسری، در سراسر فضای مورد بحث
بطور کلی
در سطح جهانی
Adverb :
Worldwide
بین المللی
در مقیاس جهانی
جهانی
از دیدگاه جهانی
در سرتاسر دنیا
در سطح جهانی، به صورت جهانی
کلی
تماماً
بطور کلی
عمومی، کلی
سراسری
Universally

بپرس