get the wrong end of the stick

پیشنهاد کاربران

I got it the wrong way
من *بد برداشت کردم* ( و دلخور شدم )
I got the wrong end of the stick
من *اشتباه برداشت کردم* ( ولی دلخور نشدم )
دچار سوءتفاهم شدن
به اشتباه قضاوت و نتیجه گیری کردن
به نقل از هزاره:
( محاوره ) اشتباه فهمیدن
بد فهمیدن
در اشتباه بودن
Syn:misspelling
اشتباه برداش کردن
برداشت اشتباه از چیزی
اشتباه فهمیدن موضوعی

بپرس