gathered


معنی: فراهم

مترادف ها

فراهم (صفت)
prepared, ready, accumulated, gathered, collected

پیشنهاد کاربران

فراهم کردن ، آماده کرده ، جمع آوری کردن
مرسی
بابت جواباتون
گردآوری شده
جمع آوری کردن
جمع شده بودند در زمان قدیم
برداشت کردن، فهمیدن
در مورد پارچه یا لباس: چروک، چین خورده
جمع شدن - تجمع کردن
جمع آوری
جمع اوری کردن
گرداوری
گردآمدن، جمع شدن، بزرگ شدن، نتیجه گرفتن
جمع شدن
جمع شدن
ازدهام کردن
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ١٤)

بپرس