garbage collector

/ˈɡɑːrbɪdʒkəˈlektər//ˈɡɑːbɪdʒkəˈlektə/

زباله روب

جمله های نمونه

1. Latency refers to the time that the garbage collector intrudes in your application.
[ترجمه گوگل]تأخیر به زمانی گفته می شود که زباله جمع کن در برنامه شما نفوذ می کند
[ترجمه ترگمان]کمون به زمانی اشاره می کند که جمع آوری زباله در برنامه شما رخ می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Other design idioms have changed because of the garbage collector.
[ترجمه گوگل]دیگر اصطلاحات طراحی به دلیل زباله جمع کن تغییر کرده اند
[ترجمه ترگمان]دیگر اصطلاحات طراحی بدلیل جمع آوری زباله تغییر کرده اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Garbage collector scans the long weak reference table.
[ترجمه گوگل]زباله جمع کن جدول مرجع ضعیف طولانی را اسکن می کند
[ترجمه ترگمان]تحصیلدار زباله جدول مرجع ضعیف را بررسی می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. When available memory becomes scarce, the garbage collector kicks in.
[ترجمه گوگل]وقتی حافظه در دسترس کمیاب می شود، زباله جمع کن وارد می شود
[ترجمه ترگمان]زمانی که حافظه در دسترس کمیاب می شود، جمع آوری زباله وارد می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Now that you are logging information from the garbage collector, run your application under normal load.
[ترجمه گوگل]اکنون که در حال ثبت اطلاعات از زباله جمع‌آور هستید، برنامه خود را تحت بارگذاری معمولی اجرا کنید
[ترجمه ترگمان]حالا که اطلاعات مربوط به جمع آوری زباله را در اختیار دارید، برنامه خود را تحت بار عادی اجرا کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. C garbage collector for the code to achieve a good recovery mechanisms code.
[ترجمه گوگل]C زباله جمع آوری کد برای دستیابی به مکانیزم بازیابی خوب کد
[ترجمه ترگمان]ابزار جمع آوری زباله برای کد دستیابی به یک کد امنیتی خوب
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. This section describes how the garbage collector allocates and releases memory.
[ترجمه گوگل]این بخش نحوه تخصیص و انتشار حافظه را توسط جمع کننده زباله توضیح می دهد
[ترجمه ترگمان]این بخش چگونگی تخصیص حافظه جمع آوری زباله و انتشار حافظه را شرح می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Eventually the garbage collector must perform a collection in order to free some memory.
[ترجمه گوگل]در نهایت زباله جمع کن باید جمع آوری را انجام دهد تا مقداری حافظه آزاد شود
[ترجمه ترگمان]سرانجام جمع آوری زباله باید مجموعه ای را به منظور آزاد کردن برخی از حافظه انجام دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Garbage collector scans the Finalization queue.
[ترجمه گوگل]زباله جمع کن صف نهایی سازی را اسکن می کند
[ترجمه ترگمان]collector Garbage صف Finalization را اسکن می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. The structure and arithmetic of the Pretreatment module and GC(Garbage Collector) module are discussed. The strategy of the Optimization of Code are provided.
[ترجمه گوگل]ساختار و محاسبات ماژول Pretreatment و GC (Garbage Collector) مورد بحث قرار گرفته است استراتژی بهینه سازی کد ارائه شده است
[ترجمه ترگمان]ساختار و حساب مدول Pretreatment و ماژول GC (جمع کننده زباله)مورد بحث قرار گرفته است استراتژی بهینه سازی کد ارائه شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. The IBM garbage collector on AIX minimises the use of physical memory by decommitting (releasing the backing storage for) sections of the heap as the used area of heap shrinks.
[ترجمه گوگل]جمع‌آوری زباله IBM در AIX استفاده از حافظه فیزیکی را با جدا کردن (آزاد کردن فضای ذخیره‌سازی پشتیبان برای) بخش‌هایی از پشته با کوچک شدن ناحیه مورد استفاده هیپ، به حداقل می‌رساند
[ترجمه ترگمان]جمع کننده زباله آی بی ام در AIX استفاده از حافظه فیزیکی را توسط decommitting به حداقل می رساند (ذخیره کردن پشتیبانی برای)بخش های هیپ را به عنوان ناحیه مورد استفاده هیپ کاهش می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Garbage collector tamps compacts the managed heap.
[ترجمه گوگل]تپ‌های جمع‌آوری زباله، پشته مدیریت‌شده را فشرده می‌کند
[ترجمه ترگمان]کلکسیون آشغال جمع کن، جعبه خرت و پرت را بسته بندی کن
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Describes the performance counters provide information about the garbage collector.
[ترجمه گوگل]توصیف می کند که شمارنده های عملکرد اطلاعاتی در مورد زباله جمع کن ارائه می کنند
[ترجمه ترگمان]Describes های عملکرد، اطلاعات مربوط به جمع آوری زباله را فراهم می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Garbage collector records the start address and size of the memory block for generations.
[ترجمه گوگل]زباله جمع کننده آدرس شروع و اندازه بلوک حافظه را برای نسل ها ثبت می کند
[ترجمه ترگمان]جمع کننده زباله نشانی شروع و اندازه بلوک حافظه را برای نسل ها ثبت می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• a garbage collector is a person whose job is to empty the rubbish from people's dustbins and take it away to be disposed of; used in american english.

پیشنهاد کاربران

بپرس