fusiform

/ˈfjuːzəfɔːrm//ˈfjuːzɪfɔːm/

معنی: دوک مانند
معانی دیگر: دوک دیس، دوک سان، مخروطی

بررسی کلمه

صفت ( adjective )
• : تعریف: rounded and tapering from the middle toward each end.

مترادف ها

دوک مانند (صفت)
oblong, fusiform

تخصصی

[زمین شناسی] دوکی، دوکی شکل، دوک مانند، مخروط ی دارای شکل دوکی، بدین صورت که به سمت دو انتها از میانه ای متورم، نازک می شود.
[نساجی] دوکی شکل

انگلیسی به انگلیسی

• shaped like a spindle

پیشنهاد کاربران

منطقه مخروطی صورت
طبق ادعای یسری محققا وظیفش تو مغز تشخیص چهره هست🙄
fusiform ( زیست شناسی - علوم گیاهی )
واژه مصوب: دوکی شکل
تعریف: ویژگی بخش یا اندامی بیضی وار و باریک با دو سر کشیده در گیاهان

بپرس