furore

/fjʊˈrɔːri//fjʊˈrɔːri/

معنی: خشم، اضطراب عمومی، هیجان واضطراب مسری
معانی دیگر: هیجان واضطراب مسری، اضطراب عمومی

جمله های نمونه

1. His choice of words created quite a furore.
[ترجمه گوگل]انتخاب کلمات او خشم زیادی ایجاد کرد
[ترجمه ترگمان]انتخاب کلمات بسیار ناراحت کننده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. The disclosure has already caused a furore among MPs.
[ترجمه گوگل]این افشاگری پیش از این نیز باعث خشم نمایندگان مجلس شده است
[ترجمه ترگمان]این موضوع موجب خشم نمایندگان مجلس شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. The security leaks have caused a widespread furore.
[ترجمه گوگل]نشت های امنیتی باعث خشم گسترده ای شده است
[ترجمه ترگمان]نشت امنیتی موجب اضطراب گسترده ای شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. The scandal blew up into a major political furore.
[ترجمه گوگل]این رسوایی به یک جنجال بزرگ سیاسی منفجر شد
[ترجمه ترگمان]این رسوایی به یک جنجال بزرگ سیاسی تبدیل شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. His resignation passed almost unnoticed amid the furore of the elections.
[ترجمه گوگل]استعفای او در میان هیاهوی انتخابات تقریباً بدون توجه بود
[ترجمه ترگمان]در میان جنجال و جنجال انتخابات، استعفای او تقریبا نادیده گرفته شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. His novel about Jesus caused a furore among Christians.
[ترجمه گوگل]رمان او درباره عیسی باعث خشم مسیحیان شد
[ترجمه ترگمان]رمان او در مورد مسیح موجب شگفتی در میان مسیحیان شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. His last novel created a furore among the critics.
[ترجمه گوگل]آخرین رمان او در میان منتقدان خشم ایجاد کرد
[ترجمه ترگمان]آخرین رمان او، خشم منتقدان را برانگیخت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Second, the furore obscured the fact that Velikovsky was making an important point: catastrophes have occurred in the past.
[ترجمه گوگل]دوم، خشم این واقعیت را پنهان کرد که ولیکوفسکی به نکته مهمی اشاره می کند: فجایع در گذشته رخ داده است
[ترجمه ترگمان]دوم، خشم و اضطراب این حقیقت را که Velikovsky در حال ساخت یک نکته مهم است را از بین می برد: این حادثه در گذشته اتفاق افتاده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. The furore was increased by the ham-fisted police hunt for those responsible.
[ترجمه گوگل]خشم با شکار پلیس برای یافتن مسئولین افزایش یافت
[ترجمه ترگمان]شور و هیجانی که پلیس به دنبال افراد مسئول به دنبال آن بود، افزایش یافت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. The furore over the Mellors' freebie at New Year in 1990 has put paradise temporarily out of bounds to the world.
[ترجمه گوگل]غوغای مفت خور ملورز در سال نوی 1990، بهشت ​​را به طور موقت از محدوده جهان خارج کرده است
[ترجمه ترگمان]خشمی که در سال ۱۹۹۰ بر سر یک پیشنهاد مجانی در سال نو رخ داد، بهشت را به طور موقت از bounds به جهان بیرون آورده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. So what is this conductive education that the furore is all about?
[ترجمه گوگل]پس این آموزش رسانایی که همه چیز درباره آن خشم است چیست؟
[ترجمه ترگمان]خوب، این تعلیم و تربیت چیست که خشم و اضطراب همه چیز را در بر می گیرد؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Addison's theory caused a furore in the academic world.
[ترجمه گوگل]نظریه آدیسون باعث خشم در دنیای آکادمیک شد
[ترجمه ترگمان]نظریه ادیسن موجب خشم عمومی در دنیای آکادمیک شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. This tip-off sparked a furore in 1992 which swept Ireland into months of political crisis and instability.
[ترجمه گوگل]این خبر در سال 1992 خشم را برانگیخت و ایرلند را در ماه‌ها بحران سیاسی و بی‌ثباتی گرفت
[ترجمه ترگمان]این نکته منجر به خشمی شدید در سال ۱۹۹۲ شد که ایرلند را به چند ماه بحران سیاسی و بی ثباتی رساند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Ostensibly, the furore was over the possibility that the offices would obscure one of the famous views of the castle.
[ترجمه گوگل]ظاهراً خشم بر سر این احتمال بود که دفاتر یکی از مناظر معروف قلعه را مبهم کنند
[ترجمه ترگمان]و اضطراب عمومی به احتمال زیاد یکی از نظرات مشهور قلعه را تحت الشعاع قرار می داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. Often the furore stemmed from audiences' unease at being plugged into a musical idiom shorn of familiar signposts.
[ترجمه گوگل]اغلب عصبانیت ناشی از ناراحتی مخاطبان از وصل شدن به یک اصطلاح موسیقایی بود که از تابلوهای راهنما آشنا حذف شده بود
[ترجمه ترگمان]اضطراب و اضطراب و اضطراب و اضطراب و اضطراب و اضطراب و اضطراب و اضطراب و اضطراب و اضطراب و اضطراب و اضطراب و اضطراب و اضطراب و اضطراب و اضطراب و اضطراب و اضطراب و اضطراب و اضطراب و اضطراب و اضطراب و اضطراب و اضطراب و اضطراب و اضطراب و اضطراب و اضطراب و اضطراب و اضطراب و
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

خشم (اسم)
bate, resentment, irritation, temper, anger, rage, wrath, fury, indignation, ire, ramp, rampage, tantrum, choler, furiosity, furiousness, furore, teen, heebie-jeebies

اضطراب عمومی (اسم)
furore

هیجان و اضطراب مسری (اسم)
furore

انگلیسی به انگلیسی

• outburst of emotion; mania; fury, anger; craziness; enthusiasm, excitement (also furor)
a furore is a very angry or excited reaction by people to something.

پیشنهاد کاربران

( US furor )
a sudden excited or angry reaction to something by a lot of people
واکنش هیجانی یا عصبانی ناگهانی به چیزی توسط بسیاری از افراد، هیجان و اضطراب عمومی
The government's decision to raise taxes has caused a great furore.
...
[مشاهده متن کامل]

the furore over his latest film
Prince Andrew stepped down from public life after the furore over his friendship with Epstein.

منابع• https://dictionary.cambridge.org/dictionary/english/furore
جار و جنجال
🔍 دوستان مشتقات ( derivatives ) این کلمه اینها هستند:
✅ فعل ( verb ) : _
✅️ اسم ( noun ) : fury / furor / furore
✅️ صفت ( adjective ) : furious
✅️ قید ( adverb ) : furiously
جنجال
The government's decision to raise taxes has caused a great furore

بپرس