furnishings

/ˈfɜːrˌnɪʃɪŋz//ˈfɜːnɪʃɪŋz/

(اثاثیه ی اتاق یا خانه و غیره: میز و صندلی و فرش و غیره) اثاثیه، اسباب منزل، تجهیزات و لوازم (زندگی یاکار)، مانه ها، کاچالگان، پوشاک، رخت، لوازم

جمله های نمونه

1. men's furnishings
پوشاک مردانه

2. the apartment's furnishings were old and discolored
اثاثیه ی آپارتمان کهنه و رنگ و رو رفته بود.

3. The decorator appointed the hotel with ultramodern furnishings.
[ترجمه گوگل]دکوراتور هتل را با مبلمان فوق مدرن منصوب کرد
[ترجمه ترگمان]The hotel را با اثاثیه ultramodern انتخاب کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. The decoration and furnishings had to be practical enough for a family home.
[ترجمه گوگل]دکوراسیون و اثاثیه باید به اندازه کافی کاربردی برای یک خانه خانوادگی باشد
[ترجمه ترگمان]تزیین و اثاثیه لازم بود برای یک خانواده خانوادگی به اندازه کافی عملی باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. The bed and the toilet were the only furnishings in the tiny cell.
[ترجمه گوگل]تخت و توالت تنها وسایل موجود در سلول کوچک بودند
[ترجمه ترگمان]تخت خواب و توالت تنها مبل در سلول کوچک بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Furnishings of this sort are now highly fashionable.
[ترجمه گوگل]مبلمان از این نوع در حال حاضر بسیار مد شده است
[ترجمه ترگمان]furnishings از این گونه بسیار متداول است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. The furnishings and paintings had been chosen with impeccable taste.
[ترجمه گوگل]مبلمان و نقاشی ها با سلیقه بی عیب و نقص انتخاب شده بودند
[ترجمه ترگمان]اثاثیه و تابلوهای نقاشی با سلیقه بی عیب و نقص انتخاب شده بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Luxurious furnishings attested to the wealth of the owner.
[ترجمه گوگل]اثاثیه مجلل نشان دهنده ثروت مالک است
[ترجمه ترگمان]مبل و اثاثیه به ثروت صاحب آن گواهی می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Factory shops contain a wide range of cheap furnishings.
[ترجمه گوگل]مغازه های کارخانه دارای طیف گسترده ای از مبلمان ارزان هستند
[ترجمه ترگمان]فروشگاه های کارخانه دارای طیف وسیعی از اثاثیه ارزان قیمت هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. The wallpaper should match the furnishings.
[ترجمه گوگل]کاغذ دیواری باید با مبلمان مطابقت داشته باشد
[ترجمه ترگمان]کاغذدیواری باید با مبلمان همخوانی داشته باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. The furnishings in the room imparted an air of elegance.
[ترجمه گوگل]اثاثیه اتاق فضایی از ظرافت را القا می کرد
[ترجمه ترگمان]اثاثیه اتاق با شکوه و جلال در آن نوشته شده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Bathroom furnishings are in the basement of the store, Sir.
[ترجمه گوگل]اثاثیه حمام در زیرزمین فروشگاه هست آقا
[ترجمه ترگمان]وسایل دستشویی تو زیرزمین فروشگاه هستن قربان
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. The Safrane has more room and softer, better furnishings.
[ترجمه گوگل]Safrane فضای بیشتری دارد و مبلمان نرم تر و بهتری دارد
[ترجمه ترگمان]The اتاق بیشتری دارد و اثاثیه نرم تر و بهتری دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Home furnishings are on the second floor next to the toy department.
[ترجمه گوگل]اثاثیه منزل در طبقه دوم جنب بخش اسباب بازی قرار دارد
[ترجمه ترگمان]اثاثیه منزل در طبقه دوم کنار بخش اسباب بازی قرار دارند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. Had Guy Sterne chosen furnishings and textiles for this villa himself?
[ترجمه گوگل]آیا گای استرن خودش مبلمان و منسوجات را برای این ویلا انتخاب کرده بود؟
[ترجمه ترگمان]آیا در این خانه، آیا گی Sterne برای خود اسباب و اثاثیه و اسباب و اثاثه خود را انتخاب کرده بود؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• furniture; equipment; accessories, appliances
the furnishings of a room are the furniture and fittings, such as curtains or carpets, that are in it.

پیشنهاد کاربران

اسباب و اثاثیه. وسایل خانه
مثال:
rich furnishings
اسباب و اثاثیه و وسایل خانه گرانقیمت و اشرافی
🔍 دوستان مشتقات ( derivatives ) این کلمه اینها هستند:
✅ فعل ( verb ) : furnish
✅️ اسم ( noun ) : furniture / furnishings
✅️ صفت ( adjective ) : furnished
✅️ قید ( adverb ) : _

بپرس