اسم ( noun )
• (1) تعریف: any apparatus in which heat is generated for a specific purpose.
- The new furnace heats the house more efficiently than the old one.
[ترجمه گوگل] کوره جدید خانه را موثرتر از کوره قدیمی گرم می کند
[ترجمه ترگمان] کوره جدید خانه را به مراتب موثرتر از کوره قدیمی گرم می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان] کوره جدید خانه را به مراتب موثرتر از کوره قدیمی گرم می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
- When the furnace is hot enough, the metal is melted.
[ترجمه گوگل] وقتی کوره به اندازه کافی داغ شد، فلز ذوب می شود
[ترجمه ترگمان] وقتی تنور گرم است، فلز گداخته می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان] وقتی تنور گرم است، فلز گداخته می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
• (2) تعریف: an intensely hot place.
- The desert is a furnace in the summer.
[ترجمه شان] صحرا در تابستان، ( همانند ) یک کوره است.|
[ترجمه گوگل] صحرا در تابستان کوره است[ترجمه ترگمان] صحرا یک کوره در تابستان است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
فعل گذرا ( transitive verb )
حالات: furnaces, furnacing, furnaced
حالات: furnaces, furnacing, furnaced
• : تعریف: in metallurgy, to prepare (metal) by heating in a furnace.