fungous

/ˈfʌŋɡəs//ˈfʌŋɡəs/

معنی: زود گذر، اسفنجی، قارچی، سماروغی
معانی دیگر: قارچ مانند، قارچ سان

بررسی کلمه

صفت ( adjective )
• : تعریف: of, resembling, or caused by a fungus.

جمله های نمونه

1. To investigate the effect of treating non-invasive fungous sinusitis by functional endoscopic sinus surgery (FESS) or radical maxillary antrotomy (RMA).
[ترجمه گوگل]برای بررسی اثر درمان سینوزیت قارچی غیر تهاجمی با جراحی آندوسکوپی سینوس عملکردی (FESS) یا آنتروتومی رادیکال ماگزیلاری (RMA)
[ترجمه ترگمان]برای بررسی تاثیر درمان سینوزیت با استفاده از عمل جراحی endoscopic functional (fess)یا antrotomy های افراطی maxillary (RMA)
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Facial nerve hemangioma, weigh fungous hemangioma again, for infrequent and the benign tumor that diagnoses hard.
[ترجمه گوگل]همانژیوم عصب صورت، همانژیوم قارچی را دوباره وزن کنید، برای نادر و تومور خوش خیم که سخت تشخیص داده می شود
[ترجمه ترگمان]اعصاب عصبی صورت، به خاطر نادر بودن و تومور خوش خیم که این بیماری را سخت تشخیص می دهد، بار دیگر وزن خود را کاهش می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. A fungous infection caused by a member of the genus Candida, especially Candida albicans, that can involve various parts of the body, such as the skin and mucous membranes.
[ترجمه گوگل]عفونت قارچی ناشی از عضوی از جنس کاندیدا، به ویژه کاندیدا آلبیکنس، که می تواند قسمت های مختلف بدن مانند پوست و غشاهای مخاطی را درگیر کند
[ترجمه ترگمان]عفونت fungous ناشی از عضو جنس کاندیدا، به ویژه کاندیدا albicans، که می تواند شامل بخش های مختلفی از بدن مانند پوست و غشا مخاطی شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. What is the optimal method that treats fungous hemangioma now excuse me?
[ترجمه گوگل]حالا ببخشید بهترین روش برای درمان همانژیوم قارچی چیست؟
[ترجمه ترگمان]روش بهینه ای که fungous hemangioma را درمان می کند، مرا معذور می دارد؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Objective to investigate the nursing methods of chronic ulcer complicate with fungous infection.
[ترجمه گوگل]هدف بررسی روش های پرستاری زخم مزمن با عفونت قارچی است
[ترجمه ترگمان]هدف تحقیق در مورد روش های پرستاری بیماری های پوستی مزمن با عفونت fungous است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Results A newly found specific phenomenon in 10 cases that the fungi went throughout the adventitia, media and up to the intima of thick wall vasculum(Sentence dictionary), and then fungous thrombosis might be formed.
[ترجمه گوگل]نتایج یک پدیده خاص تازه یافت شده در 10 مورد که قارچ ها در سراسر adventitia، media و تا intima vasculum دیواره ضخیم (Sentence فرهنگ لغت) رفتند و سپس ممکن است ترومبوز قارچی تشکیل شود
[ترجمه ترگمان]نتایج یک پدیده ویژه یافته جدید را در ۱۰ مورد پیدا کرد که قارچ ها در سراسر the، رسانه و بالا به the دیوار ضخیم vasculum (فرهنگ لغت نامه)و سپس fungous thrombosis ممکن است شکل بگیرند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Objective To explore the causes and clinical therapy of diabetes mellitus combined with fungous infection.
[ترجمه گوگل]هدف: بررسی علل و درمان بالینی دیابت شیرین همراه با عفونت قارچی
[ترجمه ترگمان]هدف بررسی علل و درمان بالینی دیابت با عفونت fungous ترکیب شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. The bine is comprised by cerebral cortex, xylem and fungous marrow.
[ترجمه گوگل]باین از قشر مغز، آوند چوبی و مغز قارچ تشکیل شده است
[ترجمه ترگمان]مغز استخوان از قشر مخ، بافت چوبی و مغز استخوان تشکیل یافته است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Conclusions: Monilia is the most common fungi in secondary fungous infection of SAP, and the main etiology of secondary bacterial infection is Gram-negative bacteria.
[ترجمه گوگل]نتیجه‌گیری: مونیلیا شایع‌ترین قارچ در عفونت قارچی ثانویه SAP است و علت اصلی عفونت باکتریایی ثانویه باکتری‌های گرم منفی است
[ترجمه ترگمان]نتیجه گیری: Monilia شایع ترین قارچ در عفونت fungous ثانویه به SAP است و the اصلی عفونت باکتریایی ثانویه باکتری های گرم منفی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Objective: To know about the condition of blastomyces albicans infection of hospitalized patients and to provide some bases for effectively preventing hospital fungous infection.
[ترجمه گوگل]هدف: آگاهی از وضعیت عفونت بلاستومایسس آلبیکنس در بیماران بستری و فراهم آوردن زمینه هایی برای پیشگیری موثر از عفونت قارچی بیمارستانی
[ترجمه ترگمان]هدف: در مورد شرایط عفونت albicans بستری از بیماران بستری و ایجاد بستری برای پیش گیری موثر از عفونت بیمارستان fungous
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

زود گذر (صفت)
light, fugacious, fleet, unstable, transitory, frail, fugitive, ephemeral, horary, caducous, glancing, transient, momentary, temporary, fungous, passing, perishable, shadowy, sweepy

اسفنجی (صفت)
cancellated, cancellous, spongy, fungal, fungous

قارچی (صفت)
fungal, fungous, fungoid

سماروغی (صفت)
fungous

انگلیسی به انگلیسی

• fungal, caused by a fungus; resembling a fungus

پیشنهاد کاربران

بپرس