fungoid

/ˈfʌŋɡoɪd//ˈfʌŋɡoɪd/

معنی: قارچی، قارچ مانند، دارای رشد سریع
معانی دیگر: قارچ سان، سماروغی

بررسی کلمه

صفت ( adjective )
• : تعریف: characteristic of or similar to a fungus.
اسم ( noun )
• : تعریف: a fungus or a similar growth.

جمله های نمونه

1. Effective killing pet's body's fungoid, eliminate stinking as bacterial, so that make our pet lovely, healthier. Rich formula can further soften the skin, silk the hair.
[ترجمه گوگل]کشتن موثر قارچ بدن حیوان خانگی، بوی بد را به عنوان باکتری از بین می برد، به طوری که حیوان خانگی ما را دوست داشتنی و سالم تر می کند فرمول غنی می تواند پوست را بیشتر نرم کند، موها را ابریشمی کند
[ترجمه ترگمان]کشتن موثر بدن حیوان خانگی باعث از بین بردن بوگندو به عنوان باکتری می شود، به طوری که حیوان خانگی ما را دوست داشتنی و سالم تر می سازد فرمول غنی می تواند پوست و ابریشم را نرم کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. There was something fungoid in the oily brown skin, something unspeakably nasty in its clumsy movements.
[ترجمه گوگل]چیزی قارچی در پوست قهوه ای چرب وجود داشت، چیزی غیرقابل توصیف در حرکات ناشیانه اش
[ترجمه ترگمان]در آن پوست قهوه ای رنگ کثیف چیزی وجود داشت که در حرکات ناشیانه آن بی اندازه زننده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. The intragastric tumid type again can be classified into protuberant, two peaks and fungoid subgroup.
[ترجمه گوگل]نوع تومید داخل معده را می توان دوباره به زیرگروه برآمدگی، دو پیک و قارچی طبقه بندی کرد
[ترجمه ترگمان]این گروه را می توان دوباره به صورت protuberant، دو قله و زیر گروه fungoid طبقه بندی کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Green-covering Guanyin Taqu, also named Green-covering Xiaoqu, the green fungoid on its surface was clubbed aspergillus.
[ترجمه گوگل]Guanyin Taqu با پوشش سبز، همچنین به نام Xiaoqu با پوشش سبز نامیده می شود، قارچ سبز رنگ روی سطح آن Aspergillus چاقکی بود
[ترجمه ترگمان]Guanyin که پوشش سبز را پوشش می دهد نیز Xiaoqu سبز را پوشش می دهد که the سبز روی سطح آن چماقی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Food pairing: It is suitable for barbecue, beef and mutton and fungoid.
[ترجمه گوگل]جفت غذا: برای باربیکیو، گوشت گاو و گوسفند و قارچ کش مناسب است
[ترجمه ترگمان]جفت کردن غذا: برای کباب کردن، گوشت گاو و گوشت گوسفند مناسب است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

قارچی (صفت)
fungal, fungous, fungoid

قارچ مانند (صفت)
fungoid, fungiform

دارای رشد سریع (صفت)
fungoid

انگلیسی به انگلیسی

• resembling a fungus; having growths which resemble a fungus
fungoid means consisting of or covered with fungus, or reminding you of fungus; a formal word.

پیشنهاد کاربران

بپرس