fungicidal


معنی: کشنده قارچ
معانی دیگر: کشنده قارچ

جمله های نمونه

1. Patchouli also has cell-regeneration properties and also has fungicidal properties.
[ترجمه گوگل]پاتچولی همچنین دارای خواص بازسازی سلولی و همچنین دارای خاصیت قارچ کشی است
[ترجمه ترگمان]Patchouli دارای خواص تجدید حیات سلول نیز بوده و دارای خواص fungicidal نیز می باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. All compounds in the library were screened by fungicidal activity tests in vitro and in vivo.
[ترجمه گوگل]تمام ترکیبات موجود در کتابخانه با آزمایش‌های فعالیت قارچ‌کشی در شرایط آزمایشگاهی و درون تنی غربال‌گری شدند
[ترجمه ترگمان]همه ترکیبات در کتابخانه با آزمون های فعالیت fungicidal در آزمایشگاه in vitro و in vivo غربال شدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Plant fungicidal disease is one of the most serious plant diseases, it is also one of the most primary reasons that cause agricultural loss. Fungi lives everywhere.
[ترجمه گوگل]بیماری قارچ کش گیاهی یکی از جدی ترین بیماری های گیاهی است، همچنین یکی از اصلی ترین دلایلی است که باعث تلفات کشاورزی می شود قارچ در همه جا زندگی می کند
[ترجمه ترگمان]بیماری fungicidal گیاهی یکی از مهم ترین بیماری های گیاهی است و یکی از دلایل اصلی از دست رفتن کشاورزی نیز محسوب می شود قارچ ها در همه جا زندگی می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Echinocandins generally exhibit concentration-dependent, fungicidal activity against Candida spp. and fungistatic activity against Aspergillus spp.
[ترجمه گوگل]اکینوکاندین ها به طور کلی فعالیت قارچ کش وابسته به غلظت را علیه گونه های کاندیدا نشان می دهند و فعالیت قارچی علیه گونه های آسپرژیلوس
[ترجمه ترگمان]Echinocandins به طور کلی فعالیت وابسته به تمرکز، فعالیت fungicidal را بر روی گونه های کاندیدا نشان می دهند و فعالیت fungistatic در برابر spp
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. This mixed product has a strong fungicidal action.
[ترجمه گوگل]این محصول مخلوط دارای خاصیت قارچ کش قوی است
[ترجمه ترگمان]این محصول مخلوط یک عمل fungicidal قوی دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Such fungicidal seed treatments should be applied several weeks ahead of planting.
[ترجمه گوگل]چنین تیمارهای قارچ کش بذر باید چند هفته قبل از کاشت اعمال شود
[ترجمه ترگمان]چنین درمان دانه fungicidal باید چندین هفته پیش از کاشت به کار رود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. In order to observe its bactericidal and fungicidal efficacy and toxicity, carrier quantitative germicidal test and animal toxicity test were carried out.
[ترجمه گوگل]به منظور مشاهده اثر و سمیت باکتری‌کشی و قارچ‌کشی، آزمایش میکروب‌کشی کمی حامل و آزمایش سمیت حیوانی انجام شد
[ترجمه ترگمان]به منظور مشاهده اثربخشی و سمیت سلولی آن و سمیت سلولی، آزمون سمیت سلولی و تست سمیت بر روی حیوان انجام شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. The fungicidal activities of pyridazine derivatives reported in recent years were reviewed according to different chemical structures.
[ترجمه گوگل]فعالیت های قارچ کشی مشتقات پیریدازین گزارش شده در سال های اخیر با توجه به ساختارهای شیمیایی مختلف مورد بررسی قرار گرفت
[ترجمه ترگمان]فعالیت های fungicidal مشتقات pyridazine گزارش شده در سال های اخیر با توجه به ساختارهای شیمیایی مختلف مورد بررسی قرار گرفتند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. But there was no fungicidal effect on Bacillus subtilis and the reason need deep-seated discussion.
[ترجمه گوگل]اما هیچ اثر قارچ کشی بر روی باسیلوس سوبتیلیس وجود نداشت و دلیل آن نیاز به بحث عمیق دارد
[ترجمه ترگمان]اما هیچ اثر fungicidal بر روی subtilis Bacillus وجود نداشت و دلیل نیاز به بحث عمیق بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. The fungicidal activities and disease resistance of short peptide LD-1 against Botrytis cinerea were tested in this paper.
[ترجمه گوگل]فعالیت‌های قارچ‌کشی و مقاومت بیماری پپتید کوتاه LD-1 در برابر Botrytis cinerea در این مقاله مورد آزمایش قرار گرفت
[ترجمه ترگمان]فعالیت های fungicidal و مقاومت بیماری از SM FP - LD کوتاه - ۱ در برابر Botrytis cinerea در این مقاله مورد آزمایش قرار گرفتند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. It has also been used to fortify the fungicidal action of creosote.
[ترجمه گوگل]همچنین برای تقویت عملکرد قارچ کش کرئوزوت استفاده شده است
[ترجمه ترگمان]همچنین از آن برای تقویت عملیات fungicidal creosote استفاده شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Therefore, the fungicidal activity, mode of action, field efficacy and safety to the crops were investigated in detail in the paper.
[ترجمه گوگل]بنابراین، فعالیت قارچ کش، نحوه عمل، اثربخشی مزرعه و ایمنی به محصولات به طور مفصل در مقاله بررسی شد
[ترجمه ترگمان]بنابراین، فعالیت fungicidal، مد عملکرد، اثربخشی می دانی و ایمنی محصولات به طور مفصل در این مقاله مورد بررسی قرار گرفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Remove the failed bud, clean off any browning on the stem and paint over with a protective fungicidal paint such as Arbrex.
[ترجمه گوگل]جوانه شکست خورده را بردارید، هرگونه قهوه ای شدن روی ساقه را پاک کنید و روی آن را با یک رنگ قارچ کش محافظ مانند آربرکس رنگ کنید
[ترجمه ترگمان]غنچه شکست خورده را بردارید، هر گونه قهوه ای روی ساقه را تمیز کنید و با یک رنگ fungicidal محافظ مانند as رنگ بکشید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

کشنده قارچ (صفت)
fungicidal

انگلیسی به انگلیسی

• destroys fungi

پیشنهاد کاربران

بپرس