اسم ( noun )
• : تعریف: a ceremony for a dead person, sometimes including burial or cremation.
- A funeral is a solemn occasion.
[ترجمه ب گنج جو] صحبت یه تشییع جنازه اس، یه رویداد مهم و جدی.|
[ترجمه گوگل] مراسم تشییع جنازه یک مراسم رسمی است[ترجمه ترگمان] مراسم تدفین بسیار مهم است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
- He died on Wednesday, and the funeral will be held on Saturday.
[ترجمه ب گنج جو] جهارشنبه فوت شد، مراسم دفنش شنبه است.|
[ترجمه گوگل] وی روز چهارشنبه درگذشت و روز شنبه مراسم تشییع جنازه وی برگزار خواهد شد[ترجمه ترگمان] او روز چهارشنبه درگذشت و مراسم تدفین در روز شنبه برگزار خواهد شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
- Will you be attending the funeral?
[ترجمه mahbod] آیا در مراسم تدفین شرکت خواهی کرد؟|
[ترجمه ب گنج جو] تو کفن و دفنش هستی یا نه؟|
[ترجمه گوگل] آیا در مراسم تشییع جنازه شرکت خواهید کرد؟[ترجمه ترگمان] تو به مراسم تدفین خدمت می کنی؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
صفت ( adjective )
• : تعریف: of or pertaining to a funeral.
- The funeral procession moved slowly down the street.
[ترجمه گوگل] دسته تشییع جنازه به آرامی در خیابان حرکت کردند
[ترجمه ترگمان] مراسم تشییع کنندگان به آرامی از خیابان سرازیر شدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان] مراسم تشییع کنندگان به آرامی از خیابان سرازیر شدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
- The funeral arrangements have all been made.
[ترجمه sirus] مقدمات مراسم تدفین انجام شده بود|
[ترجمه متین] برنامه ریزی مراسم تدفین انجام شده بود|
[ترجمه گوگل] مقدمات تشییع جنازه همه فراهم شده است[ترجمه ترگمان] مراسم تدفین تمام شده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید